رونمایی از سلاح آمریکایی علیه چین/ فصل تازه رویارویی پکن و واشنگتن؛ جهان در آستانه زلزله بزرگ؟

اقتصادنیوز سه شنبه 28 اسفند 1403 - 12:21
اقتصادنیوز: خلع سلاح اقتصادی چین تنها به واسطه هم صدایی آمریکا و اروپا حاصل می شود و شکاف میان بازیگران این دو قاره صرفا موجب خواهد شد تا اهرم ایالات متحده برای زمین زدن اقتصاد چین بی اثر شده و یا نتایج اندکی به دنبال داشته باشد؛ لحاظ کردن این واقعیت در شرایطی که شاهین های امریکایی در واشنگتن سکان دار هستند، دشوار است و می تواند پرهزینه باشد.

به گزارش اقتصادنیوز، رقابت جغرافیایی-سیاسی بین چین و ایالات متحده، مسئله‌ای تعیین‌کننده در سیاست‌های بین‌المللی است. این رقابت بین بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان است و دو سیستم سیاسی کاملاً متفاوت -یکی دموکراتیک و دیگری اقتدارگرا- را در مقابل هم قرار می‌دهد؛ این رقابت در تقریباً همه‌ مناطق جهان در حال رخ دادن است.

این عبارت یادداشتی است که در فارن افرز ترجمه شده و اقتصادنیوز آن را در چهار بخش ترجمه کرده که بخش اول، دوم و سوم آن به ترتیب با عنوان «جنگ جغرافیایی-سیاسی چین و آمریکا؛ تنها اهرم واشنگتن برای شکستن کمر اژدهای زرد»، «حلقه آتشین واشنگتن علیه چین؛ چگونه زنجیره تولید آمریکا راه نفس اژدهای زرد را بسته است؟» و «پاشنه آشیل اژدهای زرد؛ خیز شاهین‌های آمریکایی برای زمین زدن چین/ حمله به تایوان کار پکن را تمام می‌کند؟» ترجمه شد و در ادامه بخش چهارم و نهایی آمده است.

خودزنی به سبک آمریکایی!

قطع ارتباط پیشگیرانه می‌تواند منجر به جنگی شود که سیاست‌مداران ایالات متحده قصد دارند از آن اجتناب کنند.اگر ایالات متحده اقدام به قطع ارتباط در مقیاس وسیع در زمان صلح کند و چین احساس کند که نمی‌تواند بسیاری از کالاها و فناوری‌هایی را که ممکن است از دست بدهد، به‌طور مؤثر بازتولید کند، ممکن است این احساس را پیدا کند که فرصت حمله به تایوان در حال از دست رفتن است. این امر محتملا چین را وادار خواهد کرد که به سرعت از زور استفاده کند، به‌ویژه از آنجا که اگر دسترسی جهانی اقتصادی اش از پیش در حال محدود شدن باشد، ریسک کمتری برایش به‌وجود خواهد آمد.در نهایت، استراتژی مبتنی بر قطع ارتباط گسترده در زمان صلح ممکن است شکست بخورد. برای وارد کردن آسیب بزرگ و نامتناسب به چین، واشنگتن نیاز دارد که متحدانش در این قطع ارتباط مشارکت کنند؛ در صورتی که ایالات متحده به‌تنهایی قطع ارتباط کند، اختلالات اقتصادی کوتاه‌مدت در تولید ناخالص داخلی چین تنها بین پنج تا هفت درصد خواهد بود، که کمی بیشتر از چهار تا پنج درصد اختلال در تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در این شرایط است. و در غیاب بحران، احتمالاً شرکای واشنگتن تمایلی به پیوستن به این اقدام نخواهند داشت. اگرچه ایالات متحده ممکن است از قطع ارتباط با چین آسیب نسبتاً کمی ببیند، بسیاری از متحدانش بهای سنگینی پرداخت خواهند کرد. برای مثال، آلمان حدود دو برابر ایالات متحده آسیب اقتصادی خواهد دید، ژاپن سه برابر بیشتر آسیب می‌بیند، استرالیا پنج برابر و کره جنوبی هفت برابر بیشتر آسیب خواهد دید.

ایالات متحده می‌تواند، تلاش کند تا با استفاده از تحریم‌های ثانویه یا بهره‌برداری از دارایی‌های دریایی خود، همکاری متحدانش را به اجبار جلب کند تا تجارت چین را محدود کنند. اما حتی اگر این تلاش موفقیت‌آمیز باشد، احتمالاً این کار هزینه‌بردار خواهد بود و ممکن است به ایجاد فاصله در روابط ایالات متحده با متحدانش در بلندمدت منجر شود. اتحادهای ایالات متحده یک منبع قدرت بسیار ارزشمند هستند و اقدامات آن نباید به تضعیف آن‌ها منجر شود.بنابراین، واشنگتن باید از رویکرد «کاهش ریسک» پیروی کرده و تنها در صورتی که پکن به شکلی جدی و پرهزینه‌ای وضعیت موجود را نقض کند، استراتژی قطع ارتباط اقتصادی گسترده با چین را در دستور کار قرار دهد. اگر چین تایوان را محاصره یا مورد حمله قرار دهد، اختلالات اقتصادی کوتاه‌مدت در ایالات متحده و متحدانش به اندازه‌ای بزرگ خواهد بود که بتواند خسارت‌های ناشی از قطع ارتباط گسترده را جبران کند. درد اضافی ناشی از قطع ارتباط با چین ممکن است در آن صورت به‌عنوان یک ضرر جزئی و از نظر استراتژیک سودمند برای متحدان ایالات متحده به نظر برسد، به‌ویژه اگر واشنگتن آن‌ها را به حرکت وا دارد.

555

ماحصل همکاری‌های مشترک آمریکا و شرکا

برای آمادگی جهت چنین لحظه‌ای، ایالات متحده و متحدانش نیاز به یک استراتژی اقتصادی مشترک دارند. در حال حاضر، هماهنگی آن‌ها در زمینه دیپلماسی اقتصادی اساساً تصادفی است. دولت‌های واشنگتن و متحدانش پس از آنکه در اکتبر 2021 از قصد روسیه برای حمله به اوکراین مطلع شدند، برنامه‌ریزی گسترده‌ای برای تحریم روسیه کلید زدند. اما در مورد چین، آن‌ها ممکن است فرصت کمتری برای پیش‌بینی داشته باشند و هرگونه خشونت از سوی چین ممکن است به شکلی کمتر آشکار صورت گیرد. درست همان‌طور که ناتو اقدامات پیش‌گیرانه را در طول زمان برای تضمین همکاری نظامی مؤثر انجام می‌دهد—آموزش، برنامه‌ریزی، تخصیص منابع و غیره—واشنگتن و متحدانش باید هم‌اکنون در مورد چگونگی جنگ اقتصادی با چین هماهنگ شوند.راه‌های زیادی برای تسهیل این همکاری وجود دارد. بهترین روش این است که یک اتحاد اقتصادی رسمی با ایجاد یک سازمان بین‌دولتی جدید تشکیل شود. یکی از وظایف حیاتی این اتحاد کاهش عدم‌قطعیت در مورد این است که آیا اعضای این ائتلاف در پاسخ به تجدیدنظرطلبی‌های سرزمینی چین قطع ارتباط مشترک خواهند کرد یا نه، خواهد بود. با توجه به اینکه هزینه‌های قطع ارتباط گسترده در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است، منطقی است که پرسش‌هایی در مورد اینکه آیا آسیب‌پذیرترین کشورها مشارکت خواهند کرد یا خیر، مطرح می شود. برنامه‌ریزی دقیق درون اتحاد این عدم‌قطعیت‌ها را کاهش می‌دهد، به‌ویژه با یافتن راه‌هایی برای کمک به کشورهایی که بیشتر آسیب خواهند دید. به‌عنوان مثال، این اتحاد می‌تواند برای کشورهای دارای ذخایر بزرگ از منابع کلیدی برنامه‌ریزی کند تا منابعشان را در میان اعضای آسیب‌پذیرتر توزیع کنند. برای این منظور، واشنگتن و متحدانش باید درک کنند کدام یک از آن‌ها می‌توانند به بهترین نحو ذخایر را توزیع کرده یا تولید کالاهایی را که اکنون توسط چین تأمین می‌شود، افزایش دهند.

این اتحاد همچنین می‌تواند همکاری‌های حتی گسترده‌تری را در نظر بگیرد. برای مثال، ممکن است در مورد چگونگی هماهنگی سیاست‌های مالی و پولی در زمان بحران یا چگونگی تصرف و توزیع دارایی‌های کشورهایی که وضعیت موجود سرزمینی را نقض می‌کنند (از جمله چین) برنامه‌ریزی کنند. آن‌ها ممکن است یک صندوق ذخیره مالی جمعی ایجاد کنند که اعضا از آن برای کاهش شدیدترین آسیب‌های ناشی از قطع ارتباط استفاده کنند. این ذخیره حتی ممکن است به حل مسائل دشوار در مورد میزان صرف‌کرد هزینه‌ها برای دفاع از سوی متحدان واشنگتن کمک کند. مقامات ایالات متحده ممکن است پیشنهاد دهند که چنین مشارکت‌هایی در صندوق ذخیره به‌عنوان جایگزینی برای افزایش هزینه‌های دفاعی در نظر گرفته شود.سرمایه‌گذاری واشنگتن در یک اتحاد اقتصادی جدید نمی‌تواند به میزان هزینه اتحادهای امنیتی موجود، به‌ویژه با اروپا، باشد. ظاهرا تعداد فزاینده‌ای از سیاست‌مداران معتقدند محافظت از آسیا در برابر چین با محافظت از اروپا در برابر روسیه در تضاد است. برای مثال، معاون رئیس‌جمهور، جی‌دی ونس، حضور نظامی ایالات متحده در قاره اروپا را مورد انتقاد داده و گفته است که منابع سرمایه‌گذاری شده در قاره سبز بهتر است برای محدود کردن ظرفیت چین در زمینه تهاجم نظامی استفاده شود. اما این استدلال اشتباه است، زیرا محدود کردن چین هدفی است که به‌طور انحصاری از طریق ابزارهای نظامی به دست نمی‌آید. شکل‌دهی به رفتار و توانایی‌های امنیتی چین همچنین نیازمند ابزارهای اقتصادی است، به‌این‌معنا که ایالات متحده به اروپا نیاز دارد. این قاره سهم بزرگی از شرکت‌های پیشرو در جهان را در خود جای داده است و هرگونه قطع ارتباط اقتصادی با چین بدون مشارکت کشورهای اروپایی بی‌اثر خواهد بود.

TrumpXiMain

استراتژی آمریکا برای رویارویی با رقیب

اگرچه متحدان واشنگتن در صورت قطع اقتصادی روابط با چین به مراتب آسیب‌پذیرتر خواهند بود، اما ایالات متحده نیز از آسیب‌پذیری‌هایی برخوردار است. برخی از صنایع آمریکایی در نتیجه قطع کامل اقتصادی با چین دچار آسیب‌های زیادی خواهند شد، به‌ویژه بخش کشاورزی که مقدار زیادی کالا به چین صادر می‌کند. بنابراین، برای واشنگتن ضروری است که نه تنها نحوه حفاظت از اقتصاد شرکای خود را برنامه‌ریزی کند، بلکه به راه‌هایی برای محافظت از اقتصاد خود نیز بیاندیشد. این برنامه‌ریزی برای تأمین کمک‌های دولتی به صنایع آسیب‌پذیر در صورت وقوع قطع اقتصادی اهمیت ویژه‌ای خواهد داشت و به رهبران این صنایع اطمینان می‌دهد که می‌توانند در صورت قطع روابط، به بقای خود ادامه دهند.یکی از راه‌های مهم برای محافظت از صنایع ایالات متحده، ذخیره‌سازی بیشتر منابع طبیعی است. این حوزه، اصلی‌ترین زمینه‌ای است که چین از آن برای اعمال نفوذ اقتصادی بر ایالات متحده استفاده می‌کند. اما این وضعیت تنها به این دلیل است که واشنگتن خود را در معرض خطر قرار داده است، مشکلی که می‌تواند و باید آن را اصلاح کند. وزارت دفاع ایالات متحده ذخیره‌ای از منابع حیاتی برای استفاده در مواقع اضطراری ملی دارد: ذخیره ملی دفاعی. اما این ذخیره فقط برای جبران اختلالات تأمین در بخش‌های دفاعی و ضروری غیرنظامی است، نه در کل اقتصاد. برای محافظت گسترده‌تر از کشور، ایالات متحده نیاز به افزایش ذخایر منابع طبیعی خود به سطح دوران جنگ سرد دارد، به‌طور تقریبی ده برابر اندازه کنونی. این اقدام مزایای استراتژیک عظیمی به همراه خواهد داشت و هزینه‌ای نسبتا کمی خواهد داشت، احتمالا نه بیشتر از قیمت یک ناو هواپیمابر جدید. در همین حال، واشنگتن باید انگیزه‌های بیشتری برای توسعه جایگزین‌هایی برای منابع طبیعی که در حال حاضر از چین تأمین می‌شوند، مانند فلزات خاکی کمیاب گالیوم و ژرمانیوم ایجاد کند. همچنین در صورت امکان، ایالات متحده باید استخراج و پردازش داخلی منابع طبیعی حیاتی را افزایش دهد.

واشنگتن همچنین باید نقاط آسیب‌پذیر دیگری را شناسایی کند که کشور در معرض قطع تأمین از چین قرار می دهد و اقدامات اصلاحی مناسب را پیش ببرد. دولت ایالات متحده باید مقامات بیشتری را برای بررسی آسیب‌پذیری‌های اقتصادی همیشگی کشور استخدام کند. در واقع، واشنگتن باید یک ساختار نهادی جدید برای تسهیل برنامه‌ریزی و هماهنگی بلندمدت در مسائل امنیت اقتصادی ایجاد کند. به‌عنوان مثال، می‌تواند گروه‌های اقتصادی امنیتی جدیدی در وزارتخانه‌های خزانه‌داری و بازرگانی و شورای امنیت ملی تعریف نماید که تحت نظارت یک مقام سیاسی باشد، این همان گزاره ای است که جاستین موزینیک، معاون سابق وزیر خزانه‌داری ایالات متحده پیشنهاد داده است.این مقامات و نهادهای جدید ممکن است بالاخره این نکته را درک کنند که چین هنوز نتوانسته توازن قدرت اقتصادی با ایالات متحده را برقرار کند و واشنگتن از نفوذ اقتصادی فراوانی بر پکن برخوردار است. اگر ایالات متحده این نفوذ را در دوران صلح به‌کار گیرد، ممکن است چین را به اقدام در زمینه جاه‌طلبی‌های سرزمینی خود وادار کند و در عین حال روابط حیاتی خود را از دست دهد. اما اگر ایالات متحده این نفوذ را در حالت احتیاط نگه دارد، می‌تواند به کنترل تغییرات ارضی چین کمک کرده و در همین راستا، دامنه اشتباهات فاجعه‌آمیز بین پکن و واشنگتن را کاهش دهد.

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.