۷۵ سال پیش صنعت نفت ایران پس از گذر از چالشهای بسیار در نهایت از زیر سایه استعمارگر پیر خارج و در اختیار حاکمیت وقت ایران قرار گرفت. چالش اصلی، از زمان مظفرالدین شاه و سهم اندک ایران از فروش نفت توسط انگلیسیها شکل گرفت. به عبارتی خرج سفرهای فرنگ شاه تامین نمیشد و همین اسباب برهم خوردن قرارداد دارسی که بر اساس آن حدود ۱۱ درصد از سود صادرات نفت در اختیار دربار وقت قرار میگرفت، شد!
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، هرچند جرقه اولیه با انگیزه ملی نبود، اما در ادامه روشنگریهایی که از سوی برخی نخبگان وقت به ویژه در جراید انجام شد، دامنه این آتش را بین مردم کشاند.
در این میان پرچم این تحرکات و طرح مباحث ملی درباره ثروتی که از قلب ایران استخراج میشد، در دست محمد مصدق، نخست وزیر وقت ایران بود. البته از آنجایی که در آن دوران، روحانیت نیز نقشی در امور سیاسی داشت، نام آیت الله کاشانی نیز هم جوار مصدق نشست.
ساز ناکوک انگلیسی ها
ایران در ابتدا خواستار افزایش سهم سود فروش نفت توسط انگلیسیها بود، اما از آنجا که این خواسته به ثمر نرسید، موضوع وارد فاز جدیدی شد.
مصدق در دوازدهم آذر ۱۳۲۳ طرح لغو اعطای امتیاز نفت به هر دولت یا شرکت خارجی را به مجلس پیشنهاد داد که مورد موافقت مجلس وقت قرار گرفت. همین موضوع کافی بود تا آتش به جان پیرروباه استعمار بیفتد.
حدود دو سال پس از این قانون مجلس، پالایشگاه آبادان به عنوان بزرگترین پالایشگاه جهان، میزبان اعتراضاتی شد که در کشتههایی را نیز در پی داشت.
لشگرکشی نظامی برای ماده ای بد بود؟
به نظر میرسد، ملی کردن صنعت نفت در در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ تاکتیکی بود که سیاست مداران ایران به کار بردند تا از قرارداد نفت خلاص شوند. در همین راستا در خرداد ۱۳۳۰ دولت ایران هیات مدیره شرکت ملی نفت را تعیین کرد و از روسای انگلیسی پالایشگاه خواست با آنها کار کنند به عبارتی انگلیسیها را خلع ید کرد.
این در حالی بود که شکایت انگلستان به دادگاه لاهه به جایی نرسید. در ادامه این کشمکش ها، انگلیسی ها ابتدا شروع به کارشکنی کردند سپس پرسنل خود را از صنعت نفت ایران خارج کردند و شروع به تهدید نظامی کردند! چنین اقدامی از سوی انگلیسی هان نشان دهنده اهمیت ویژه طلای سیاه است، آنچه سالها چشم آبیها تلاش کردند آن را مادهای متعفن و بی استفاده به ایرانی ها معرفی کنند!
فراخوانی که بی نتیجه ماند!
البته دولت ایران در آن دوره بیکار ننشست و در روزنامههای معروف اروپا و امریکا آگهی استخدام پرسنل نفت منتشر کرد. بلافاصله عده زیادی رزومه ارسال کردند ولی کشورهای اروپایی به این افراد اجازه خروج از کشورشان را نداده پاسپورت آنها را ضبط کردند. در همان دوران بود که نخستین تحریم نفتی ایران رقم خورد؛ و فروش نفت ایران به مدت ۲ سال متوقف شد. باوجود همه کشمکش ها، در نهایت مدیریت درآمد نفت ایران در اختیار حاکمیت وقت قرار گرفت.
خشت اول گر نهد معمار کج ...
در این میان آنچه باید مورد تاکید قرار گیرد مفهوم ملی شدن صنعت نفت است. سالهای سال با ادبیاتی نادرست و غیرکارشناسانه زیر سایه سنگین پوپولیستی در جامعه ایران مطرح شد که پول نفت باید سر سفره مردم بیاید!
این مقوله یک مفهوم کاملا غیرکارشناسانه است. به جرات میتوان گفت صنعت نفت ایران جزوه محدود صنایعی است که تولید به معنای والای مفهوم تولید و خلق پول با قدرت، در آن جریان دارد. کارشناسان متحد النظر هستند که این پول قدرتمند زمانی میتواند قدرتمند بماند و خلق قدرت در قالب توسعه اقتصادی داشته باشد که صرف توسعه زیرساختهای کشور شود نه اقلام مصرفی سفره مردم. چرا که مصرف در اقتصاد به معنای رشد تقاضای واحد پولی (نقدینگی) و در پی آن تشدید تورم است؛ بنابراین به گفته متخصصان صنعت نفت و البته حوزه اقتصاد کلان، پول نفت به هیچ عنوان نباید وارد سفره مردم به معنای کالایی شود.
تولید، تنها پشتوانه پول قدرتمند
درآمد نفتی میتواند با توسعه بخش انرژی کشور، سرمایه گذاری در بخش تولیدی حقیقی و ... موجب رونق اقتصادی پایدار شود. رونقی که ثمره آن بی شک خلق پول قدرتمند ملی و افزایش قدرت خرید مردم است.
آنچه این روزها زیر پوست اقتصاد ایران جریان دارد، نشات گرفته از تفکر پوپولیستی درباره مقاصد مصرفی درآمدهای نفتی است که خشت نخست آن کج نهاده شد؛ نگاهی نزدیک به تفکر کومونیستی!
نگاه رهبر انقلاب به درآمد نفتی
رهبری انقلاب بارها تاکید کردهاند که اقتصاد باید از درآمد نفتی فاصله بگیرد، درب چاههای نفتی باید بسته شود و ... البته این بسته شدن به معنای عدم تولید نیست و تاکید بر عدم مصرف درآمدهای نفتی در هزینههای جاری بودجه دارد که کاملا مقولهای صحیح و مورد تایید متخصصان است.
البته با توجه به خشت کج در وهله نخست، ادامه این روند به طور صحیح اجرایی نشد و اکنون دلارهای نفتی و بشکههای نفتی هستند که تبدیل به بازیگر نقش اول بودجه کشور شدهاند. به نظر میرسد اصلاح این روند ولو یک پله بتواند غبار غلیظ وابستگی به دلارهای نفتی را اندکی بشوید.