برترینها: در سال ۴۰۳ سختترین کار ممکن، علی پروین بودن بود! از آن جهت که خیلیها ادعا میکنند او عادت دارد که حوالی تصمیمات مهم پرسپولیس نقشآفرینی کند، پس در سال پُرنوسان درویش و پرسپولیس، نقش او، نقش منفیِ او پررنگ است. وضعیت پروین را اگر بخواهیم به شکل موجز و مختصر به یاد بیاوریم شاید باید به آن کلیپ اوایل اسفند ارجاع داد، هوادار روشندل پرسپولیس رو به دوربین در راهروهای آزادی چیزی میگوید که قابل انتشار نیست اما خب خودتان حتما میدانید.
به هر حال درباره پروین از دیرباز تا همین امروز حرف و حدیث زیاد است، از ماجراهای دامادش و سوبِل و قصههای دهه هشتاد تا ممدآقای پروین و برنج و چیزهای دیگر. چیزی که درباره پروین مسلم است این که او به شدت دچار افت محبوبیت شده، حالا این یا محصول جوسازیست و یا جامعه هوادار فوتبال پس از گذر سالها، پروین را جور دیگری لمس کرده.
شوربختانه این که او حتی از لحاظ اجتماعی هم اصلا محبوب طبقه متوسط نیست. رفتارهای بدون پرنسیب در فضای سیاسی از او چهرهای ساخته که هیچ ساختار روشنی ندارد. نزدیکی او به جامعه مداحان و چیزهایی از این قبیل به گمان برخی قابل نقد است. برخی اینگونه تفسیر میکنند که پروین در جهت منافعش حرکت میکند و اصلا به همین خاطر هم هست که همدلی او با تراکتور و استقلال و اساسا رقبای پرسپولیس، نوعی فرصتطلبی تلقی میشود و صادقانه به نظر نمیآید.
او امسال هر بار درباره پرسپولیس صحبت کرد، حتما از استقلال هم گفت، در شرایط رادیکال شده فضای هواداری چنین مواضعی اصلا مورد پسند عدهای نیست، حالا اگر این مصاحبهها با برخی شایعات و رفتارهای شائبهبرانگیز همراه شود که بد از بدتر. مثلا در ماجرای کریم باقری، اصرار پروین به ماندن او روی نیمکت، به طور کلی هواداران پرسپولیس را ناامید کرده بود، آنها طی دو دهه اخیر تجربه کردهاند که مربی پرسپولیس باید چیزی در قواره مثلا برانکو باشد و به همین راحتی به کریم باقری علیرغم محبوبیتش رضایت نمیدهند، اما برخی میگفتند پروین تمام تلاشش را کرده که باقری ماندگار شود! مثلا در ماجرای بیرانوند هم خیلیها ادعا میکنند، پروین عامل رفتن او بوده، چیزی که البته بعدتر او تکذیب کرد و اما انگار تاثیرگذار نبود.
اینها فرازهایی بود از وضعیت آن که در دهه ۶۰ پرسپولیس را در صندوق عقب ماشینش جا داده بود و همیشه قامت یک اسطوره را داشته، یک ورزشگاه وقتی علی سلطان را صدا میزد، کل تهران میلرزید، او را در سختترین سالها ناجی پرسپولیس میدانستند و حالا اما روزگار دیگریست. علی پروین حالا شمایل آن ناجی را ندارد و اگر که پرسپولیس زلزله دهه شصت و هفتاد را به نام او سند میزنیم، حالا به جایی برنمیخورد اگر که بابت برخی حواشی پرسپولیسِ دهه هشتاد و حتی امروز پرسشهایی را مطرح کنیم.
در همیشه به روی یک پاشنه نمیچرخد که اتفاقا اگر میچرخید حساب کار ما و روزگار، تومنی هفتصنار با خیلیها فرق داشت. ظاهرا پروین هم در روزگار متفاوتی به سر میبرد. با این که او هنوز هم میتواند با یک نیمجمله آن هم به واسطه ادبیات خاص خودش، به تیتر یک اخبار برسد. اما خب زمان سپری شده، آدمها، آدمهای دیگری شدند و یا این که ما گمان میکنیم آگاهی افزایش یافته، همهی این گزارهها متاسفانه نسبی است.