اقتصاد ایران بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته است، بهگونهای که نوسانات در میزان صادرات نفت، مستقیماً بر شاخصهای کلیدی اقتصادی تأثیر میگذارد. در صورتی که درآمدهای حاصل از صادرات نفت وارد چرخه اقتصادی کشور شود، میتواند مسیر بسیاری از متغیرهای اساسی را دگرگون ساخته و بر سیاستهای مالی، ارزی و تورمی اثرگذار باشد. از همین رو، وضعیت صادرات نفت نهتنها برای سیاستگذاران بلکه برای تمامی بخشهای اقتصادی و معیشتی جامعه حائز اهمیت است.
با این حال به دنبال مشکلات متعدد بینالمللی و تحریمهای موجود، روند صادرات نفت ایران مطلوب نیست و این موضوع از وضعیت درآمدهای ارزی کشور مشخص است. با توجه به روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در دی ماه سال ۱۴۰۳، نگرانیها نسبت به کاهش همین صادرات اندک نفت ایران بالا گرفت.
این نگرانی صرفا در حد ترس باقی نماند و بر روند صادرات نفت ایران اثرگذار بود. تا جایی که دادههای موسسه کپلر، به عنوان موسسه ردیاب نفتکشها نشان میدهد که ورود نفت خام ایران به چین در فوریه ۷۷۱ هزار بشکه و در ژانویه ۶۹۲ هزار بشکه بود.
با این حال باید دید با توجه به امضای فرمان فشار حداکثری توسط ترامپ و تشدید تحریمهای نفتی علیه ایران، وضعیت صادرات نفت در سال ۱۴۰۴ چگونه میشود؟
مرتضی بهروزیفر، کارشناس نفت و انرژی، در مورد وضعیت صادرات نفت ایران در سال ۱۴۰۴ عنوان کرد: ایران یک بار سابقه ترامپ را در دوره پیشین ریاست جمهوری وی تجربه کرده است. بهویژه در دو سال آخر ریاست جمهوری او در دوره پیشین، فشارهای متعددی بر ایران وارد شد و صادرات نفت کشور بهشدت کاهش یافت.
او در مورد کاهش صادرات نفت ایران در ماههای آخر سال ۱۴۰۳ به زیر یک میلیون بشکه گفت: آماری که موسسات بینالمللی درباره میزان صادرات نفت ایران منتشر میکنند، برآوردی است. این آمار از منابع ثانویه منتشر میشود و رسمی نیست. با این حال، مسلم است که اگر دولت آمریکا با توجه به قدرت اقتصادی خود تصمیم به افزایش فشارها بگیرد، میتواند صادرات نفت ایران را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد.
وی افزود: در حال حاضر، متاسفانه چین تنها واردکننده عمده نفت ایران محسوب میشود. اما با توجه به اینکه حجم تجارت چین و آمریکا بیش از یک تریلیون دلار است، بعید به نظر میرسد که چین به خاطر واردات یک میلیون تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت از ایران، روابط گسترده خود با آمریکا را به خطر بیندازد.
بهروزیفر ادامه داد: در بازار نفت که مشکل کمبود عرضه وجود ندارد، چنین اقدامی منطقی نیست. بالاترین میزان صادرات نفت ایران در سالهای گذشته، نهایتا ۱.۷ میلیون تا ۱.۸ میلیون بشکه در روز بوده است. حتی اگر همین رقم در نظر گرفته شود، باید گفت که کشورهای تولیدکننده نفت عضو اوپک دارای ظرفیت مازاد بیش از پنج میلیون تا شش میلیون بشکه هستند.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: یعنی تنها با استفاده از ظرفیت مازاد کشورهای اوپک، میتوان چند برابر کل صادرات نفت ایران را وارد بازار جهانی کرد.
او توضیح داد: بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که چین بخواهد به خاطر حجم محدود واردات نفت از ایران، با ایالات متحده وارد درگیری شود. متاسفانه آمریکا نهتنها میتواند صادرات نفت ایران را محدود کند، بلکه انتقال پول و ورود کالاهای تهاتر شده را هم با مشکلات بیشتری مواجه کند.
به گفته او، اصلا عاقلانه نیست که چین تصمیم بگیرد روابط یک تریلیون دلاری خود با آمریکا را فدای واردات ۱.۵ میلیون بشکه نفت از ایران کند؛ آن هم در شرایطی که مشکل کمبود عرضه یا مازاد تقاضا وجود ندارد. البته در شرایط بیثباتی بازار نفت نیز این ترجیح برای چین منطقی نیست.
بهروزیفر در مورد پیشبینی صادرات نفت در سال ۱۴۰۴ عنوان کرد: مسئله تنها به صادرات نفت محدود نمیشود؛ بلکه اقتصاد کشور و صنعت نفت نیز در صورت نبود تعامل با دنیا با بحرانهای جدی مواجه میشوند. اگر ایران نتواند مشکلات خود را در سطح بینالمللی حل کند، نهتنها امکان بهبود وضعیت وجود ندارد، بلکه حفظ شرایط فعلی نیز غیرممکن میشود.
وی افزود: ایران نیازمند تامین منابع مالی، تامین قطعات، تکنولوژی و دانش فنی است و تمامی موارد نیازمند تعامل با دنیاست. چراکه با منابع داخلی نمیتوان حتی شرایط موجود را حفظ کرد.
او متذکر شد: مطمئنا در تابستان ۱۴۰۴، ایران با مشکل تامین برق و گاز روبهروست. همچنین زمستان آینده، تامین گاز و فرآوردههای نفتی، مسلما دشوارتر از سالها ۱۴۰۳ است.
این کارشناس انرژی در نهایت گفت: اگر تغییر خاصی در روابط ایران با دنیا اتفاق نیفتد، نهتنها مشکل صادرات نفت حل نمیشود، بلکه حفظ وضعیت موجود نیز تقریبا غیرممکن میشود.