در قرنهای اخیر، ترجمههای قرآن به زبان فارسی شاهد پیشرفتهای قابل توجهی بودهاند. این ترجمهها به دو دسته ترجمههای کهن و ترجمههای معاصر تقسیم میشوند درباره ترجمههای کهن و سابقه اولین ترجمههای فارسی از متن قرآن، پیشتر و در گفتگو با سید محمد عمادی حائری مواردی مطرح شد. اما چه کسانی در قرن اخیر قرآن را به فارسی ترجمه کرده اند؟ و چه تفاوتی بین ترجمههای کهن و ترجمههای جدید متن وحیانی وجود دارد؟
در این یادداشت به بررسی تفاوت ترجمههای کهن، معاصر و منظوم پرداخته خواهد شد؛
ترجمههای معاصر
در چند دهه اخیر، ترجمههای فارسی قرآن با سرعت بیشتری انجام شدهاند. این ترجمهها بهصورت کامل و با رویکردهای مختلف انجام شدهاند. از جمله مترجمان معاصر میتوان به مهدی الهی قمشهای، احمد آرام، ابوالقاسم پاینده، عبدالحمید نوبری، عباس مصباحزاده، و محمدمهدی فولادوند اشاره کرد.
محمدمهدی فولادوند با ارائه ترجمهای که هم از نظر دقت به متن اصلی و هم از نظر روانی و آهنگین بودن ممتاز است، یکی از مهمترین مترجمان معاصر بهشمار میرود. همچنین، بهاالدین خرمشاهی با نقد و بررسی ترجمههای مختلف، نقش مهمی در ارزیابی و مقایسه آنها داشته است.
انقلاب اسلامی ایران نیز بر افزایش تعداد ترجمههای قرآن تأثیر گذاشته است. بهگونهای که در حدود ۴۰ سال اخیر، قرآن حداقل ۴۰ بار به فارسی ترجمه شده است.
در قرن اخیر، بسیاری از مترجمان فارسی در ترجمه قرآن کریم فعالیت داشتهاند. پس از مهدی الهی قمشهای که ترجمه او نقطه عطفی در تاریخ ترجمه قرآن به فارسی بود، مترجمان جدید با رویکردهای مختلف، از جمله ترجمه تحتاللفظی و جمله به جمله، به برگردان قرآن پرداختهاند.
تفاوتهای ترجمههای کهن و معاصر قرآن
از سوی دیگر، تفاوتهای بین ترجمههای کهن و معاصر قرآن به چند عامل مهم برمیگردد که در ادامه به آنها اشاره میشود؛
از دید روانی و سبک ترجمه، ترجمههای کهن اغلب تحتاللفظی و لغوی هستند. این ترجمهها بر اساس معادلیابی کلمات انجام میشوند و ممکن است از روانی کمتری برخوردار باشند. در ترجمههای معاصر نثری روان و فراتر از تحتاللفظی بودن دارند. این ترجمهها با الگوگیری از زبان امروز و توجه به ساختار جمله، روانتر و قابل فهمتر هستند.
همچنین ترجمههای کهن اغلب با تفسیر آمیختهاند. مترجمان قدیم مانند میبدی، ترجمه را همراه با تفسیر ارائه میکردند. ولی در ترجمههای معاصر تلاش شده است که تفسیر از ترجمه جدا شود. اگرچه برخی مترجمان معاصر نیز ممکن است تفسیر را در ترجمه خود دخیل کنند، اما تلاش برای جداکردن این دو بیشتر است.
ترجمههای کهن بیشتر بر اساس نیازهای آن دوره و با رویکردی سنتی انجام میشدند. اما ترجمههای معاصر با توجه به نیازهای جدید و پیشرفتهای فرهنگی و زبانی، رویکردی مدرنتر دارند. این ترجمهها با هدف انتقال بهتر معانی و مفاهیم قرآن به مخاطبان امروزی انجام میشوند.
ترجمههای کهن بسیار تحت تأثیر زبان و فرهنگ آن دوره بودند و از واژگان و ساختارهای قدیمی استفاده میکردند. ولی ترجمههای معاصر با توجه به توسعه مناسبات فرهنگی با غرب و استفاده از زبانهای اروپایی، از ساختارهای زبانی مدرن و واژگان جدیدتر استفاده میکنند.
از نظر دقت و تطبیق، ترجمههای کهن ممکن است به دلیل محدودیتهای زبانی و فرهنگی آن دوره، دقت کمتری در انتقال معانی داشته باشند. در مقابل ترجمههای معاصر، با توجه به پیشرفتهای زبانی و فرهنگی، دقت بیشتری در انتقال معانی و مفاهیم قرآن دارند.
ترجمههای معاصر قرآن ویژگیهای ادبی متنوعی دارند که آنها را از ترجمههای کهن متمایز میکند. برخی از این ویژگیها عبارتند از؛
روانی و سادگی: ترجمههای معاصر تلاش میکنند تا متن را به زبان ساده و روان ارائه دهند تا برای مخاطبان امروزی قابل فهمتر باشد. مترجمانی مانند محمدمهدی فولادوند و غلامعلی حداد عادل در این زمینه موفق بودهاند.
تلفیق واژگان کهن و معاصر: برخی از مترجمان معاصر مانند موسوی گرمارودی، تلاش کردهاند تا واژگان کهن را با زبان معیار امروزی ترکیب کنند تا هم از ارزش ادبی کهن استفاده کنند و هم متن را برای مخاطب امروزی قابل فهمتر کنند.
توجه به بلاغت و صنایع ادبی: مترجمانی مانند بهاالدین خرمشاهی و محمد باقر بهبودی در ترجمههای خود به بلاغت و صنایع ادبی توجه کردهاند. آنها سعی کردهاند تا زیباییهای ادبی قرآن را در ترجمه حفظ کنند.
دقت و امانت: ترجمههای معاصر بر دقت و امانت در انتقال معانی قرآن تأکید دارند. مترجمانی مانند محمدمهدی فولادوند با روشی میانه بین ترجمه تحتاللفظی و محتوایی، دقت و روانی را با هم ترکیب کردهاند.
پرهیز از اغراق و سجع: مترجمانی مانند محمد باقر بهبودی تلاش کردهاند تا از اغراق و استفاده مفرط از سجع در ترجمه پرهیز کنند و به معنای اصلی و رایج واژهها در عصر نزول توجه کنند.
ترجمههای منظوم:
ترجمههای معاصر قرآن به صورت منظوم توسط چندین مترجم انجام شده است. فهرست زیر ترجمههای قرآن به شعر فارسی اند؛
ترجمههای منظوم قرآن ویژگیهای خاصی دارند که آنها را از سایر ترجمهها متمایز میکند. برخی از این ویژگیها عبارتند از؛
حفظ معنا و محتوا: در ترجمههای منظوم تلاش میشود تا معنا و محتوای اصلی قرآن حفظ شود. این کار با استفاده از واژگان مناسب و دقت در انتقال مفاهیم انجام میشود.
استفاده از سبک و اسلوب خاص: ترجمههای منظوم باید با سبکی خاص و متناسب با مفاهیم سورهها انجام شوند. برای مثال، سورههای حماسی باید با سبک حماسی ترجمه شوند.
روانی و دلنشینی: شعر به دلیل روانی و دلنشینی خود میتواند مخاطبان را به مطالعه قرآن ترغیب کند. این ویژگی بهویژه برای کودکان و نوجوانان مفید است.
توجه به قواعد ادبی: مترجمان باید به قواعد ادبی و زبانی توجه کنند تا از تحریف قرآن جلوگیری شود. استفاده از وزن و قافیه باید بهگونهای باشد که از هدف اصلی دور نشود.
محدودیت در انتقال معانی: برخی معتقدند که ترجمههای منظوم ممکن است نتوانند تمام جهات و معانی قرآن را بهدرستی منتقل کنند. این محدودیت به دلیل قالب شعری است که ممکن است دقت را کاهش دهد.
تلاش برای پرهیز از اغراق: مترجمان باید تلاش کنند تا از اغراق و مبالغه در شعر پرهیز کنند و به معنای اصلی آیات وفادار بمانند.
ترجمههای فارسی معاصر منتشر شده قرآن
در پایان نگاهی کوتاه خواهیم داشت به همه ترجمههای فارسی معاصر منتشر شده قرآن، از جدیدترین ترجمه اثر محمدعلی کوشا و عبدالمجید معادیخواه تا اولین ترجمه روان و امروزی که توسط مرحوم مهدی الهی قمشه ای صورت گرفت. برخی از این ترجمهها توسط علمای دیگر کشورهای همزبان صورت گرفته و بیرون از ایران منتشر شده اند.
پیش از ترجمه مرحوم مهدی الهی قمشه ای از قرآن به فارسی، دو ترجمه دیگر هم موجود است که یکی بدون تاریخ بوده و دیگری مربوط به تاریخ ۱۲۹۴ قمری (معادل ۱۲۵۵ هجری شمسی) است. محمدطاهر مستوفی با نثر روان و نسبتاً دقیق در سال ۱۲۹۴ هجری قمری قرآن را ترجمه کرده است، همچنین ولی الله دهلوی (۱۱۷۶_۱۱۱۴ ق) ترجمه فتح الرحمن فی ترجمة القرآن را به فارسی برگردانده، که ترجمهای تحت اللفظی و دقیق همراه با توضیحات تفسیری در حاشیه و داخل پرانتز است. این مترجم از عالمان مشهور اهل سنت در پاکستان است و این قرآن بدون تاریخ در کراچی و لاهور منتشر شده است.