به گزارش اقتصادنیوز، چین به یک قدرت جهانی تبدیل شده، اما در مورد چگونگی این اتفاق و معنای آن بسیار است. بسیاری استدلال میکنند که چین مدل توسعه خود را صادر کرده و آن را به کشورهای دیگر تحمیل میکند. اما چین به واسطه بازیگران و مؤسسات محلی اشکال، هنجارها و شیوههای محلی و سنتی را براساس طرحهای خود تطبیق داده، جذب کرده و بدین طریق نفوذ خود را گسترش میدهد.
بنیاد کارنگی مجموعه تحقیقاتی نوآورانهای را در مورد استراتژیهای تعامل چینی در هفت منطقه جهان -آفریقا، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و شمال آفریقا، اقیانوس آرام، آسیای جنوبیو آسیای جنوب شرقی- اجرایی کرده است. این پروژه از طریق ترکیبی از تحقیقات و گردهمایی استراتژیک، پویایی های پیچیده را بررسی کرده و بدین نتیجه دست یافته که بازیگران چینی به کارگران محلی کمک میکنند تا مهارتهای خود را در آسیای مرکزی ارتقا دهند.
این استراتژیهای تطبیقی چینی که با واقعیتهای محلی مطابقت دارند و در چارچوب آن کار میکنند، واقعیتی است که عمدتاً توسط سیاستگذاران غربی نادیده گرفته میشود. در نهایت، هدف این پروژه درک و بحث نقش چین در جهان و ایجاد ایدههای سیاستی نوآورانه است.
اینها میتوانند بازیگران محلی را قادر سازند تا انرژیهای چینی را برای حمایت از جوامع و اقتصادشان بهتر هدایت کنند. اقتصادنیوز یادداشت بنیاد کارنگی در این باره را در چهار بخش ترجمه کرده که بخش اول، دوم و سوم آن با عنوان «اهرم تازه چین برای مانور در عربستان و امارات؛ چرا امپریالیسم دیجیتال اژدهای زرد برای کشورهای حاشیه خلیج فارس جذاب است؟»، «ضربهگیر عربستان و امارات در برابر شوکهای اقتصادی؛ نقشه چین برای گذار کشورهای نفتی به اقتصاد چند بعدی/ پلن محرمانه ابوظبی رو شد» و «رد پای سانسور چینی در خاورمیانه؛ چگونه پکن مخالفان در عربستان و امارات را سرکوب میکند؟» منتشر شد و بخش چهارم و نهایی در ادامه آمده است.
در حالی که نگرانیها در مورد بومیسازی دادهها در کشورهای مستبد با قوانین ضعیف حفاظت از اعتبار دادهها -بهویژه از نظر حریم خصوصی و حقوق بشر- افزایش یافته است، شرکتهای دیجیتال چینی تنها شرکتکنندگان در بازار رو به رشد ابری شورای همکاری خلیج فارس نیستند.
در واقع، شواهد تجربی حاکی از آن است که شرکتهای آمریکایی بر این بخش تسلط دارند و از همتایان چینی خود بسیار پیشی میگیرند. آمازون از ترس از دست دادن فضای بازار برای رقبای چینی، سرمایهگذاری خود را در مارس 2024 افزایش داد؛ زمانی که برنامههای خود را برای ایجاد یک منطقه زیرساختی در عربستان سعودی تا سال 2026 با سرمایهگذاری پیش بینی شده، بیش از 5.3 میلیارد دلار (تقریباً 19.88 میلیارد ریال سعودی) اعلام کرد.
این منطقه جدید دارای سه منطقه دسترسی است که به مشتریان امکان میدهد دادهها را به صورت محلی ذخیره کنند. این ابتکار برای حمایت از طیف وسیعی از بخشها، از جمله مراقبتهای بهداشتی، آموزش و بازی، با ارائه خدمات ابری پیشرفته طراحی شده است.
به طور مشابه، مایکروسافت در سال 2019 مناطق مرکز دادههای خود را در امارات متحده عربی تأسیس کرد. اکنون این نهاد سه منطقه ابری را در سراسر امارات اداره میکند و به سازمانها، شرکتها و توسعهدهندگان امکان دسترسی به خدمات ابری مقیاسپذیر، بسیار در دسترس و انعطافپذیر را میدهد و در عین حال از انطباق با استقرار داده اطمینان حاصل میکند. الزامات امنیتی و نظارتی این تحولات ماهیت رقابتی بازار ابری شورای همکاری خلیج فارس را که توسط چندین بازیگر جهانی هدایت میشود، نشان میدهد و شرکتهای آمریکایی مزیت قابلتوجهی نسبت به همتایان چینی خود حفظ میکنند.
برخورداری از مصنوعان فنآوری نباید به بهای از میان رفتن اعتبار سیاسی باشد. تأثیر اجزای دیجیتال -از اینترنت و مراکز داده گرفته تا سیستمهای هوش مصنوعی- توسط کشور مبدأ فناوری تعیین نمیشود، بلکه بر اساس زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در آن به کار گرفته شدهاند، شکل میگیرد.
فنآوریها ابزار خنثی هستند و تأثیرات آنها با نحوه استفاده، تنظیم و تعبیه آنها در ساختارهای حاکمیت محلی واسطه است. نتایج این تحلیل با تحقیقات انجام شده در مناطق دیگر همسو است. کتاب 2019 ایجینیو گاگلیاردونه نحوه تعامل بازیگران و ایدههای فناوری اطلاعات و ارتباطات چین با دو دموکراسی -کنیا و غنا- و دو حکومت استبدادی - اتیوپی و رواندا- را مقایسه میکند.
دادههای این کتاب نشان میدهد که مداخله چین در جوامع اطلاعاتی آفریقا بهدلیل ترجیحات خاص کشورهای مختلف آفریقایی به جای ترجیحات پکن چندان قابل تامل نیست. نویسنده نشان میدهد که شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات چین در ترویج هر دو دیدگاه باز و بسته اینترنت بسته به شرایط سیاسی کار کردهاند.
اقتصاد کشور میزبان از طریق مطالعات موردی مشارکت چین در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در اتیوپی و آفریقای جنوبی را تعریف میکند، امی تانگ تاکید میکند که روایتهای ساده انگارانه ایدئولوژی سیاسی یا استخراج منابع نمیتوانند پیچیدگی اقدامات چین را نشان دهند.
در عوض، تمرکز بر عملی بودن و سازگاری با زمینههای محلی که از طریق قدرت نرم چارچوب بندی شده، درک دقیقتری از تأثیرات و نتایج سیاسی و اقتصادی شرکتهای چینی ارائه میدهد. در نهایت، شرکتهای فناوری تلاش میکنند از قوانین و مقررات محلی پیروی کنند که ممکن است شامل پاسخگویی به درخواستهای دولت برای دادههای کاربر باشد.
در حالی که این انطباق به عنوان پایبندی به چارچوبهای قانونی داخلی در نظر گرفته میشود، اما میتواند به طور ناخواسته شیوههای استبدادی، مانند نظارت جمعی و سرکوب مخالفان را امکانپذیر کند. این پویایی نشان میدهد که تأثیر واقعی فناوری در منشأ آن نیست، بلکه در نحوه استفاده دولتها و نهادها از آن برای دستیابی به اهدافشان نهفته است.
تلاش شورای همکاری خلیج فارس برای تبدیل شدن به یک مرکز دیجیتال جهانی بر تعامل بین جاهطلبی فنآوری، استراتژی ژئوپلیتیک و حکمرانی داخلی تأکید میکند. این مقاله نشان میدهد که هم شرکتهای چینی و هم شرکتهای آمریکایی استراتژیهای خود را برای برآوردن نیازهای این بازارهای سودآور، مستقل از محیط سیاسی و نظارتی محلی، طراحی کردهاند.
این شامل راهاندازی مراکز داده محلی و زیرساختهای ابری در عربستان سعودی و قلمروی ملی امارات متحده عربی است؛ چیزی که به صاحبان قدرت محلی امکان دسترسی و کنترل بیشتر بر دادههای دیجیتال را میدهد. این مقاله به جای واردات منفعلانه مدلهای دیجیتال خارجی، نشان میدهد که دولتهای عربستان و امارات به طور فعال به تعامل غولهای فناوری در کشورهای خود شکل دادهاند و از همسوییشان با اهداف ملی خود اطمینان دارند.
آنها با استفاده از رقابت بین قدرتهای جهانی، سرمایهگذاریها را تضمین کرده و قابلیتهای دیجیتالی خود را تقویت کردهاند. این پویایی بر عاملیت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در شکل دادن به آینده دیجیتالی خود تأکید میکند و به طرز ماهرانهای در تعامل بین شرکتهای رقیب و استانداردهای تکنولوژیکی فعالیت دارد.
برخلاف روایتهایی که نشان میدهد پکن مدل دیجیتالی خود را به کشورهای دیگر تحمیل میکند و در نتیجه آژانس آنها را کنار گذاشته و آنها را بهعنوان گیرندگان منفعل نشان میدهد. یک تحلیل دقیقتر واقعیت ظریفتر خلاف این گزاره را نشان میدهد. هم شرکتهای فناوری چینی و هم غیرچینی استراتژیهای خود را مبتنی بر همسویی با سیستمهای سیاسی محلی و محیطهای نظارتی تعریف کردهاند که نشاندهنده نقش فعال عربستان سعودی و امارات در هدایت تحول دیجیتالی خود با توجه به منافع نخبگان حاکم است.
همانطور که برخی پیشنهاد میکنند، ممکن است مدل اینترنت اقتدارگرایانه چین به طور ناخواسته در سایر مناطق جهان منتشر شود، زیرا رهبران در جنوب جهانی به طور داوطلبانه شیوههای مشابهی را برای دستیابی به اهداف خود در مورد حاکمیت دادهها و توسعه سریع دیجیتال اتخاذ میکنند.
این بازیگران و تا حدی اتحادیه اروپا، چین از اعمال قوانین بینالمللی برای صدور مدل حاکمیت داده خود اجتناب کردهاند. با این حال، موفقیت چشمگیر پکن در دستیابی به تحول دیجیتال سریع در حالی که کنترل دقیق بر جمعیت خود را حفظ میکند، منبع الهام بسیاری از رهبران در سراسر جهان است.
خلیج فارس به یک گره مهم در جهان چندقطبی در حال تکامل تبدیل شده که با رقابت بین بازیگران اصلی مانند چین در پس زمینه سلطه اقتصادی و ژئوپلیتیکی طولانی مدت غرب مشخص شده است. گسست فزاینده فناوری بین ایالات متحده و چین پیامدهای مهمی برای آینده اقتصادهای دیجیتال شورای همکاری خلیج فارس دارد که شامل زیرساختها، سخت افزار، پلتفرمهای دیجیتال و برنامههای کاربردی هوش مصنوعی میشود.
قدرتهای منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات با چالشها و فرصتهای اساسی ناشی از رقابت شدید بین این دو قدرت بزرگ روبرو هستند. در این بستر پیچیده، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید به طور ماهرانه پیامدهای این رقابت را بررسی کنند و ترکیب فنآوری بهینه را که به طور همزمان توسعه دیجیتال و امنیت سایبری را تقویت میکند، به دقت در نظر بگیرند.