روانآزارها (Manipulators) افرادی هستند که بهطور ماهرانهای از احساسات و ذهنیت دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوءاستفاده میکنند. آنها معمولاً از هوش هیجانی بالا برخوردارند، اما برخلاف افراد همدل، این مهارت را نه برای درک احساسات دیگران، بلکه برای کنترل و دستکاری عاطفی به کار میگیرند.
این افراد در روابط خود از روشهایی مانند تحقیر پنهان، ایجاد احساس گناه، القای شک و تردید، بازیهای ذهنی و وابسته کردن دیگران استفاده میکنند. هدف آنها این است که قربانی را به فردی مطیع و وابسته تبدیل کنند که بدون چونوچرا به خواستههایشان تن دهد.
اما چگونه میتوان در برابر این رفتارها ایستادگی کرد؟ حقیقت این است که برخی رفتارهای ساده و سالم که برای افراد عادی نشانهای از رشد شخصی و اعتمادبهنفس هستند، برای روانآزارها یک تهدید جدی محسوب میشوند. آنها نمیخواهند شما قدرت درونی داشته باشید یا به خودتان متکی باشید، زیرا این موضوع کنترلشان بر شما را کاهش میدهد.
در ادامه، با رفتارهایی آشنا میشویم که روانآزارها را خلع سلاح میکند و به شما کمک میکند تا از دام دستکاریهای آنها خارج شوید.
روانآزارها از نبود مرزهای شخصی بیشترین سوءاستفاده را میکنند. اگر شما مرزهای روشنی نداشته باشید، آنها بهتدریج از این خلأ استفاده میکنند و به قلمرو احساسات، تصمیمات و حتی هویت شما نفوذ میکنند. به همین دلیل، تعیین مرزهای شخصی یکی از بهترین روشهای مقابله با این افراد است.
چرا روانآزارها از تعیین مرزهای شخصی متنفرند؟
آنها دوست دارند که شما همیشه در دسترس باشید و طبق خواستههایشان عمل کنید. وقتی شما مرز تعیین میکنید، این کنترل را از آنها میگیرید.
تعیین مرز باعث میشود که شما بر اساس نیازهای خودتان تصمیم بگیرید، نه براساس فشارهای آنها.
وقتی حد و مرزهای خود را مشخص میکنید، آنها نمیتوانند از احساس گناه یا بازیهای ذهنی برای تأثیرگذاری روی شما استفاده کنند.
چگونه مرزهای خود را مشخص کنیم؟
بهوضوح بگویید که چه چیزهایی برای شما قابلقبول نیست. بهعنوان مثال: «من نمیتوانم همیشه در دسترس تو باشم.»
رفتارهای سمی را شناسایی کنید و اجازه ندهید تکرار شوند. اگر فردی به شما بیاحترامی میکند یا از شما بیش از حد انتظار دارد، آن را نادیده نگیرید.
مرزهای خود را بدون احساس گناه حفظ کنید. روانآزارها سعی میکنند شما را متقاعد کنند که تعیین مرز نشانه خودخواهی است، اما این کاملاً غلط است. داشتن مرز یعنی احترام به خود.
اگر کسی از اینکه شما برای خودتان مرز تعیین کردهاید ناراحت شد، این نشانهای است که او از نبود این مرزها نفع میبرد. پس پایبند بمانید و اجازه ندهید احساس گناه شما را وادار به عقبنشینی کند.
روانآزارها برای کنترل دیگران، نیاز دارند که قربانیانشان احساس ضعف، عدم اطمینان و بیارزشی داشته باشند. آنها با ایجاد شک و تردید در ذهن شما، تلاش میکنند که شما را به فردی وابسته تبدیل کنند که برای تأیید شدن، همیشه به آنها مراجعه کند.
یکی از مؤثرترین راههای مقابله با این تاکتیک، گفتوگوی مثبت با خود (Positive Self-Talk) است. این روش نهتنها اعتمادبهنفس شما را تقویت میکند، بلکه باعث میشود در برابر القائات منفی افراد دستکاریگر مقاومتر شوید.
چرا روانآزارها از گفتوگوی مثبت با خود بیزارند؟
آنها میخواهند که شما دائماً به دنبال تأیید آنها باشید، اما وقتی خودتان به خودتان ارزش میدهید، دیگر نیازی به تأیید بیرونی ندارید.
روانآزارها روی تردیدها و ناامنیهای شما حساب باز میکنند، اما وقتی خودتان را باور داشته باشید، دیگر نمیتوانند بهراحتی شما را تحت تأثیر قرار دهند.
اعتمادبهنفس شما قدرت آنها را تضعیف میکند، زیرا دیگر نمیتوانند احساس ناتوانی را به شما القا کنند.
چگونه گفتوگوی مثبت با خود را تقویت کنیم؟
جملات تأکیدی مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. بهجای اینکه فکر کنید «من به اندازه کافی خوب نیستم»، بگویید «من ارزشمند هستم و تواناییهای زیادی دارم.»
به موفقیتهای کوچک خود توجه کنید. روانآزارها میخواهند شما فقط روی شکستهای خود تمرکز کنید، اما شما باید به دستاوردهای کوچک خود افتخار کنید.
از افرادی که شما را تضعیف میکنند، فاصله بگیرید. اگر کسی مدام شما را تحقیر میکند یا دستاوردهای شما را کمارزش جلوه میدهد، شاید وقت آن رسیده که ارتباط خود را محدود کنید.
روانآزارها از افراد قوی و بااعتمادبهنفس میترسند، زیرا این افراد بهراحتی تحت تأثیر بازیهای ذهنی آنها قرار نمیگیرند. بنابراین، اگر میخواهید از دام آنها خارج شوید، باور کنید که شما ارزشمند، توانمند و مستقل هستید.
یکی از ترفندهای اصلی روانآزارها ایزوله کردن قربانیان خود از دیگران است. آنها میدانند که اگر شما روابط قوی و حمایتی داشته باشید، احتمال بیشتری دارد که متوجه رفتارهای سمیشان شوید و در برابر آنها مقاومت کنید. به همین دلیل، آنها سعی میکنند شما را از دوستان، خانواده و دیگر افراد تأثیرگذار دور کنند.
در بسیاری از موارد، روانآزارها با استفاده از جملاتی مانند «هیچکس تو را درک نمیکند به جز من» یا «دوستانت فقط قصد سوءاستفاده از تو را دارند»، بهتدریج شما را به سمتی سوق میدهند که وابستگیتان به آنها افزایش یابد. هدفشان این است که شما را منزوی کنند تا تنها منبع تأیید و راهنماییتان خودشان باشند.
چرا روانآزارها از روابط قوی شما متنفرند؟
وقتی شما دوستان و خانوادهی حمایتگر دارید، آنها میتوانند رفتارهای دستکاریگرانه را تشخیص دهند و به شما هشدار بدهند.
روابط سالم باعث میشود که شما از نظر عاطفی قویتر شوید و کمتر تحت تأثیر فریبکاریهای روانآزارها قرار بگیرید.
داشتن شبکهی حمایتی، کنترل روانآزارها بر شما را کاهش میدهد، زیرا شما به منابع دیگری برای دریافت محبت، حمایت و راهنمایی دسترسی دارید.
چگونه ارتباطات سالم خود را حفظ و تقویت کنیم؟
زمان بیشتری را با دوستان و خانواده بگذرانید. اگر روانآزارها سعی میکنند شما را از دیگران جدا کنند، آگاهانه ارتباطات خود را تقویت کنید.
در مورد احساسات و تجربیات خود با دیگران صحبت کنید. یکی از راههای اصلی مقابله با بازیهای ذهنی روانآزارها، در میان گذاشتن تجربهها با افراد معتمد است.
به دنبال ارتباط با افرادی باشید که شما را تشویق به رشد میکنند. دوستانی که شما را باور دارند و حمایت میکنند، سپری در برابر تأثیرات منفی روانآزارها هستند.
وقتی شما شبکهی حمایتی قوی داشته باشید، روانآزارها دیگر نمیتوانند بهراحتی ذهن شما را دستکاری کنند. پس روی روابط سالم خود سرمایهگذاری کنید و اجازه ندهید که آنها شما را در یک دایرهی وابستگی گرفتار کنند.
روانآزارها برای کنترل دیگران، نیاز دارند که بهطور مداوم در ذهن و احساسات آنها حضور داشته باشند. آنها از سردرگمی، سوءتفاهم و بیثباتی عاطفی به نفع خود استفاده میکنند و بههمین دلیل، سعی میکنند شما را درگیر بحثهای پیچیده، احساس گناه و وابستگی هیجانی کنند.
یکی از مهمترین ابزارهای شما برای مقابله با این رفتارها، گرفتن فاصلهی آگاهانه است. وقتی شما درخواست زمان و فضای شخصی میکنید، فرصتی پیدا میکنید که ذهن خود را از تأثیرات روانآزارها پاک کنید و به احساسات واقعی خود دست پیدا کنید. این اتفاقی است که آنها از آن وحشت دارند، زیرا کنترلشان را بر شما کمرنگ میکند.
چرا روانآزارها از درخواست زمان و فضای شخصی ناراحت میشوند؟
آنها دوست دارند شما همیشه در دسترس باشید و طبق برنامهی آنها عمل کنید. فاصله گرفتن از آنها، این الگو را مختل میکند.
وقتی شما زمان برای فکر کردن دارید، احتمال بیشتری دارد که دستکاریهای آنها را شناسایی کنید.
اگر بتوانید احساسات خود را بدون نفوذ آنها تنظیم کنید، کنترلشان بر شما کمتر خواهد شد.
چگونه فضای شخصی خود را درخواست کنیم؟
بدون احساس گناه، نیاز خود را بیان کنید. مثلاً بگویید: «من به کمی زمان نیاز دارم تا به این موضوع فکر کنم.»
در برابر فشارهای روانی آنها مقاومت کنید. اگر سعی کردند شما را وادار به ادامهی بحثهای بیپایان کنند، قاطعانه ایستادگی کنید.
از این فرصت برای بازبینی احساسات و تصمیمات خود استفاده کنید. خود را از فضایی که آنها ایجاد کردهاند جدا کنید و از دیدگاهی مستقل به شرایط نگاه کنید.
روانآزارها زمانی قدرت دارند که شما را در یک چرخهی احساسی نگه دارند. فاصله گرفتن از آنها این چرخه را میشکند و به شما اجازه میدهد کنترل را دوباره به دست بگیرید.
روانآزارها بیش از هر چیز، توجه و واکنش شما را میخواهند. آنها برای تأثیرگذاری روی شما، سعی میکنند شما را وارد بحثهای احساسی، دفاع از خود یا توجیه کردن تصمیماتتان کنند. در این میان، یکی از قویترین راههای مقابله با آنها، سکوت است.
وقتی شما وارد بازی آنها نمیشوید و به دام بحثهای تحریکآمیزشان نمیافتید، قدرتشان را از آنها میگیرید. سکوت نهتنها باعث میشود که روانآزارها نتوانند شما را از نظر عاطفی تخلیه کنند، بلکه به شما این فرصت را میدهد که با آرامش موقعیت را تحلیل کنید و بدون فشار احساسی، تصمیم بگیرید.
چرا روانآزارها از سکوت بیزارند؟
آنها به واکنش شما نیاز دارند تا بتوانند احساساتتان را کنترل کنند. وقتی شما سکوت میکنید، این ابزار را از آنها میگیرید.
سکوت به شما فرصت میدهد که قبل از پاسخ دادن فکر کنید، و این یعنی احتمال کمتری دارد که تحت تأثیر دستکاریهای آنها واکنش احساسی نشان دهید.
آنها میخواهند شما همیشه در حالت دفاعی باشید، اما وقتی سکوت میکنید، این موقعیت را از آنها میگیرید.
چگونه از سکوت بهعنوان یک ابزار استفاده کنیم؟
اگر آنها سعی میکنند شما را وارد بحثهای بیهوده کنند، پاسخ ندهید. اجازه ندهید شما را درگیر چرخهی بیپایان بحث و جدل کنند.
در برابر تحریکهای آنها واکنش هیجانی نشان ندهید. هرچه آرامتر و ساکتتر باشید، کمتر میتوانند شما را کنترل کنند.
سکوت را بهعنوان ابزاری برای حفظ انرژی خود ببینید. هر کلمهای که در بحثهای بیثمر تلف میکنید، قدرت بیشتری به آنها میدهد.
روانآزارها زمانی قدرتمند هستند که بتوانند شما را به واکنش وادار کنند. اما وقتی سکوت میکنید، بازی را به هم میزنید و آنها را در موقعیتی قرار میدهید که مجبور شوند خودشان را افشا کنند.
روانآزارها میخواهند همیشه حرف، نظر و خواستهی آنها بدون هیچ مقاومتی اجرا شود. آنها از روشهای مختلفی مانند فشار عاطفی، تهدیدهای پنهان، ایجاد احساس گناه و فریبکاری استفاده میکنند تا شما را مجبور کنند که با آنها موافقت کنید.
اما یکی از سادهترین و مؤثرترین راههای مقابله با آنها «نه» گفتن و ابراز مخالفت است. زمانی که شما قاطعانه مخالفت میکنید، نشان میدهید که حاضر نیستید اجازه دهید کسی احساسات و تصمیمات شما را کنترل کند.
چرا روانآزارها از مخالفت شما متنفرند؟
آنها انتظار دارند که شما همیشه سازگار و مطیع باشید، اما مخالفت شما این الگو را بر هم میزند.
مخالفت کردن باعث میشود که آنها نتوانند از احساس گناه و فریبکاری برای کنترل شما استفاده کنند.
ایستادگی در برابر خواستههای غیرمنطقی آنها نشاندهندهی استقلال فکری و عاطفی شما است، چیزی که آنها از آن بیزارند.
چگونه بدون احساس گناه مخالفت کنیم؟
مستقیم و بدون توجیه اضافه «نه» بگویید. لازم نیست برای هر مخالفتی توضیح طولانی ارائه دهید.
به احساسات خود احترام بگذارید. اگر چیزی برای شما ناخوشایند است، به خودتان اجازه دهید که آن را نپذیرید.
فشارهای عاطفی آنها را نادیده بگیرید. ممکن است سعی کنند شما را با عصبانی شدن، گریه کردن یا تهدید به ترک رابطه وادار به تسلیم کنند. اما به یاد داشته باشید که این واکنشها فقط برای کنترل شما طراحی شدهاند.
روانآزارها زمانی موفق میشوند که شما از روی ترس یا احساس گناه، با آنها همراه شوید. اما وقتی یاد بگیرید که «نه» بگویید و از نظر خود دفاع کنید، دیگر تحت سلطهی آنها نخواهید بود.
روانآزارها بارها و بارها از رفتارهای دستکاریگرانهی خود برای کنترل دیگران استفاده میکنند. وقتی قربانی از رفتارهای آنها ناراحت میشود و فاصله میگیرد، آنها تلاش میکنند با عذرخواهیهای فریبنده، وعدههای تغییر و نشان دادن مهربانی مصنوعی، دوباره اعتماد فرد را جلب کنند.
اما حقیقت این است که آنها تغییر نمیکنند، بلکه فقط موقتاً رفتار خود را تنظیم میکنند تا دوباره شما را در چرخهی وابستگی و کنترل گرفتار کنند. به همین دلیل، یکی از قویترین راههای مقابله با روانآزارها، ندادن فرصت دوباره و قطع ارتباط با آنها است.
چرا روانآزارها از این موضوع وحشت دارند؟
آنها همیشه به این امید هستند که شما بعد از مدتی فراموش کنید و دوباره به آنها فرصت بدهید. وقتی این امید را از آنها میگیرید، کنترلشان از بین میرود. عدم بخشش باعث میشود که نتوانند از شما سوءاستفادهی عاطفی کنند و با وعدههای دروغین، شما را دوباره وارد بازی خودشان کنند.
وقتی آنها متوجه شوند که شما مصمم هستید و به گذشته برنمیگردید، قدرتشان را از دست میدهند.
چگونه بدون احساس گناه فرصت دوباره ندهیم؟
به یاد داشته باشید که بخشش لزوماً به معنای بازگشت به رابطه نیست. شما میتوانید برای آرامش خودتان ببخشید، اما همچنان فاصلهی خود را حفظ کنید.
به چرخهی رفتاری آنها نگاه کنید. اگر کسی بارها و بارها همان رفتار سمی را تکرار کرده، احتمالاً باز هم این کار را خواهد کرد.
به خودتان اعتماد کنید. اگر احساس کردید که یک رابطه برای شما آسیبزا است، به این حس احترام بگذارید و در آن نمانید.
روانآزارها از اینکه قربانیانشان متوجه ماهیت واقعی آنها شوند و تصمیم به ترک رابطه بگیرند، وحشت دارند. ندادن فرصت دوباره، قویترین پیامی است که میتوانید به آنها بدهید: «من دیگر در بازی تو نیستم.»
روانآزارها دوست دارند مکالمات را کنترل کنند، وسط حرف دیگران بپرند و مانع از بیان شدن دیدگاههای مخالف شوند. یکی از تاکتیکهای آنها این است که بهطور مداوم مکالمه را منحرف کنند، بحث را تغییر دهند یا شما را از صحبت کردن منصرف کنند.
اما اگر شما یاد بگیرید که قاطعانه جایگاه خود را در مکالمه حفظ کنید و اجازه ندهید که صحبتهایتان قطع شود، این تاکتیک آنها بیاثر خواهد شد. روانآزارها انتظار دارند که شما در مقابل رفتارهایشان سکوت کنید، اما وقتی محکم بگویید «من دارم صحبت میکنم»، کنترل را از دستشان خارج میکنید.
چرا روانآزارها از این موضوع متنفرند؟
آنها میخواهند که تنها صدایی که شنیده میشود، صدای خودشان باشد. وقتی شما از حق خود برای صحبت کردن دفاع میکنید، تعادل قدرت تغییر میکند.
وقتی کسی مکالمه را در دست میگیرد، نمیتوانند بحث را به سمتی که برایشان سودمند است هدایت کنند.
قاطعیت شما نشان میدهد که دیگر حاضر نیستید در سکوت، رفتارهای کنترلگرانهی آنها را تحمل کنید.
چگونه در مکالمات از حق خود دفاع کنیم؟
اگر صحبتتان قطع شد، محکم اما محترمانه بگویید: «من هنوز حرفم تمام نشده.»
از تماس چشمی و زبان بدن قوی استفاده کنید. صاف بایستید یا بنشینید و اعتمادبهنفس خود را نشان دهید.
در برابر تلاشهای آنها برای منحرف کردن بحث مقاومت کنید. اگر سعی کردند موضوع را عوض کنند یا شما را وارد بحثهای بینتیجه کنند، مکالمه را به مسیر اصلی برگردانید.
روانآزارها قدرت خود را از کنترل مکالمات میگیرند. اما وقتی شما روی حق خود برای بیان افکارتان ایستادگی کنید، دیگر نمیتوانند شما را در حاشیه نگه دارند.
روانآزارها عاشق انتقاد از دیگران هستند، اما وقتی کسی رفتار خودشان را زیر سوال ببرد، بهشدت ناراحت میشوند. آنها همیشه تلاش میکنند که خود را برتر، بینقص و کنترلکنندهی اوضاع نشان دهند، بنابراین وقتی شما آنها را مورد انتقاد قرار میدهید یا رفتارشان را به چالش میکشید، احساس تهدید میکنند.
در حقیقت، بسیاری از روانآزارها پشت یک نقاب اعتمادبهنفس پنهان شدهاند، اما در باطن دچار ناامنیهای عمیقی هستند. انتقاد و بازخورد صادقانه، باعث میشود که این نقاب ترک بردارد و نقاط ضعف واقعی آنها آشکار شود.
چرا روانآزارها از انتقاد شدن متنفرند؟
آنها دوست دارند دیگران را تحقیر کنند، اما نمیتوانند تحمل کنند که خودشان مورد قضاوت قرار بگیرند.
انتقاد، تصویری که از خودشان ساختهاند را تهدید میکند. آنها همیشه میخواهند بینقص به نظر برسند.
وقتی شما آنها را زیر سوال میبرید، دیگر نمیتوانند نقش قربانی را بازی کنند یا شما را مقصر جلوه دهند.
چگونه بدون ترس از واکنش آنها انتقاد کنیم؟
مستقیم و صادقانه صحبت کنید. مثلا بگویید: «من متوجه شدم که تو مدام دیگران را سرزنش میکنی، اما هیچوقت مسئولیت رفتارهای خودت را قبول نمیکنی.»
به احساساتشان بها ندهید. اگر واکنش دفاعی نشان دادند، سعی نکنید آنها را آرام کنید. این رفتار بخشی از بازی ذهنیشان است.
روی رفتار تمرکز کنید، نه روی شخصیت. بهجای گفتن «تو همیشه دروغ میگویی»، بگویید «این چیزی که گفتی با واقعیت تطابق ندارد.»
روانآزارها از اینکه کسی آنها را به چالش بکشد وحشت دارند، زیرا این کار، ساختار کنترلی آنها را متزلزل میکند. وقتی شما بهجای سکوت، حقیقت را به زبان میآورید، دیگر نمیتوانند بازیهای ذهنی خود را ادامه دهند.
۱۰. گفتن «نه» – سد محکمی در برابر خواستههای غیرمنطقی روانآزارها
یکی از قویترین ابزارهای روانآزارها، وادار کردن شما به پذیرش چیزهایی است که با آنها راحت نیستید. آنها از روشهای مختلفی مانند ایجاد احساس گناه، تهدیدهای غیرمستقیم، تحقیر و فشار عاطفی استفاده میکنند تا شما را متقاعد کنند که با خواستههایشان موافقت کنید.
اما گفتن یک کلمهی ساده – «نه» – میتواند تمام کنترل آنها را از بین ببرد. وقتی شما یاد میگیرید که بدون توجیه اضافه یا احساس گناه از حق خود دفاع کنید، روانآزارها دیگر نمیتوانند شما را مجبور به انجام کاری کنند که برایتان ضرر دارد.
چرا روانآزارها از شنیدن «نه» بیزارند؟
آنها انتظار دارند که شما همیشه مطیع باشید. مخالفت کردن یعنی آنها دیگر قدرت تصمیمگیری برای شما را ندارند.
«نه» گفتن یعنی تعیین مرزهای شخصی، و این چیزی است که آنها نمیخواهند اتفاق بیفتد.
وقتی شما نه میگویید، آنها مجبور میشوند که روشهای کنترل خود را تغییر دهند، و این برایشان دشوار است.
چگونه قاطعانه «نه» بگوییم؟
بهسادگی بگویید «نه»، بدون توجیه اضافه. مثلا: «متأسفم، اما من این کار را انجام نمیدهم.»
به واکنشهای احساسی آنها توجه نکنید. ممکن است سعی کنند شما را عصبانی، ناراحت یا گناهکار کنند، اما این فقط یک تاکتیک است.
اگر اصرار کردند، موضع خود را تکرار کنید. هرچه بیشتر مقاومت کنید، کمتر میتوانند شما را متقاعد کنند.
روانآزارها بهدنبال افراد مطیعی هستند که بدون مقاومت، تسلیم خواستههایشان شوند. اما وقتی شما بدون ترس و احساس گناه «نه» میگویید، کنترل را از دستشان خارج میکنید.
روانآزارها خود را محق میدانند که هر زمان که بخواهند، به شما دسترسی داشته باشند. آنها انتظار دارند که شما همیشه آماده باشید تا به نیازهایشان پاسخ دهید، بدون اینکه به احساسات و خواستههای خودتان فکر کنید. اگر شما زمانی را برای خودتان بخواهید یا تصمیم بگیرید که در یک موقعیت خاص به آنها توجه نکنید، بهشدت ناراحت میشوند، زیرا این کار، حس کنترل آنها را از بین میبرد.
اما شما مجبور نیستید که همیشه در دسترس باشید. اولویت دادن به زمان، انرژی و سلامت روانی خودتان، حق شماست. محدود کردن دسترسی آنها به شما، باعث میشود که احساس استقلال بیشتری کنید و در برابر دستکاریهایشان مقاومتر شوید.
وقتی همیشه در دسترس نباشید، دیگر نمیتوانند روی شما حساب باز کنند که هر لحظه تسلیم خواستههایشان شوید.
آنها به وابستگی شما نیاز دارند، اما وقتی شما فاصله میگیرید، این وابستگی کاهش مییابد.
دور بودن از آنها به شما فرصت میدهد که وضعیت را از بیرون ببینید و رفتارهای کنترلگرانهشان را بهتر تشخیص دهید.
پاسخ ندادن فوری به تماسها و پیامهای آنها. مجبور نیستید هر بار که آنها شما را صدا میزنند، پاسخ دهید.
برنامهی خودتان را در اولویت قرار دهید. اگر مشغول هستید یا به استراحت نیاز دارید، اجازه ندهید که آنها برنامهی شما را تغییر دهند.
در برابر اصرارهایشان برای توضیح مقاومت کنید. اگر میپرسند «چرا جواب ندادی؟»، نیازی نیست که خود را توجیه کنید. یک پاسخ ساده مثل «سرم شلوغ بود» کافی است.
روانآزارها زمانی بیشترین قدرت را دارند که شما را در یک حالت آمادهباش دائمی نگه دارند. اما وقتی شما تصمیم بگیرید که همیشه در دسترس نباشید، دیگر نمیتوانند به همان روش همیشگی شما را کنترل کنند.
مرزهای مشخصی برای خود تعیین کنید و از آنها کوتاه نیایید.
اعتمادبهنفس خود را تقویت کنید و اجازه ندهید که شما را به شک بیندازند.
با افرادی که از شما حمایت میکنند، در ارتباط باشید و خود را منزوی نکنید.
هرگز به آنها فرصت دوباره ندهید، زیرا احتمال تغییرشان بسیار کم است.
در مکالمات قاطع باشید و نگذارید که شما را ساکت کنند.
بدون ترس «نه» بگویید و اولویتهای خود را فدای خواستههای آنها نکنید.
اجازه ندهید که همیشه به شما دسترسی داشته باشند و برنامهی زندگی شما را کنترل کنند.
روانآزارها زمانی موفق میشوند که شما از حق خود دفاع نکنید. اما وقتی قدرت خود را پس بگیرید، دیگر نمیتوانند شما را تحت سلطهی خود نگه دارند.
منبع: یک پزشک