به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در میان این فناوریها، جذب مستقیم کربن از هوا (DAC) با وعده حذف دیاکسید کربن موجود در جو، توجه بسیاری از شرکتها و سیاستگذاران را به خود جلب کرده است. اما آیا این فناوری واقعاً راهحل نهایی برای مقابله با تغییرات اقلیمی است یا صرفاً ابزاری برای تداوم استفاده از سوختهای فسیلی؟
فناوری DAC از فرآیندی ساده اما انرژیبر بهره میگیرد. در این روش، فنهای عظیم، هوا را از روی مایعی عبور میدهند که دیاکسید کربن را جذب کرده و آن را به شکل گلولههایی متراکم درمیآورد.
پس از حرارت دادن این گلولهها، گاز خالص CO₂ به مخازن منتقل شده و میتوان آن را زیر زمین ذخیره کرد یا برای تولید سوختهای مصنوعی، بتن یا حتی نوشیدنیهای گازدار به کار گرفت.
شرکت 1PointFive، یکی از پیشگامان این حوزه، قصد دارد تابستان امسال بزرگترین واحد تجاری جذب مستقیم هوا را در تگزاس راهاندازی کند. این تأسیسات قادر خواهد بود سالانه ۵۰۰ هزار تن دیاکسید کربن را جذب کند؛ رقمی که در نگاه نخست امیدوارکننده به نظر میرسد.
با این حال، کارشناسان اقلیمی معتقدند که برای دستیابی به اهداف اقلیمی تا سال ۲۰۵۰، باید حداقل ۱۰ هزار کارخانهی مشابه در سراسر جهان ساخته شود.
با وجود تبلیغات گسترده، تردیدها در مورد کارایی و نیت واقعی پشت این فناوری رو به افزایش است. مارک جاکوبسن، استاد مهندسی محیط زیست در دانشگاه استنفورد، از سرسختترین مخالفان DAC است. به باور او، این فناوری بیش از آنکه یک راهحل عملی باشد، «یک فریب بزرگ» است.
او استدلال میکند که فرایند جذب مستقیم هوا به انرژی زیادی نیاز دارد که عمدتاً از منابع آلاینده تأمین میشود. در شرایطی که ۶۰ درصد برق جهان هنوز از سوختهای فسیلی تولید میشود، منطقیتر نیست که این انرژی مستقیماً صرف جایگزینی نیروگاههای آلاینده شود؟
جاکوبسن همچنین به نفوذ شرکتهای نفت و گاز در این صنعت اشاره میکند و میگوید: "این شرکتها فقط میخواهند وانمود کنند که بهاندازه انتشارشان، کربن جذب میکنند تا مجوز ادامه استخراج سوختهای فسیلی را بگیرند."
ارتباط نزدیک میان صنعت جذب کربن و شرکتهای نفتی، ابهامات بیشتری را ایجاد کرده است. شرکت 1PointFive تحت مالکیت غول نفتی اکسیدنتال پترولیوم فعالیت میکند.
بسیاری معتقدند که این همکاریها نه برای حل بحران اقلیمی، بلکه برای حفظ چرخهی تولید و مصرف سوختهای فسیلی است.
با این حال، لوری گوتره، مدیر استراتژی تجاری 1PointFive، این ادعا را رد میکند. او معتقد است که DAC، بخشی ضروری از راهحل است: "بله، ما باید وابستگی خود را به سوختهای فسیلی کاهش دهیم؛ اما درعینحال، لازم است بازاری برای مدیریت کربن ایجاد کنیم که از استخراج نفت فراتر رود و به جذب و ذخیرهی کربن بپردازد."
هرچند فناوریهای جذب کربن در حال گسترشاند - با ۱۳۰ پروژهی فعال در سراسر جهان- اما چالشهای اقتصادی و فنی همچنان پابرجاست.
هزینه جذب مستقیم کربن از هوا در حال حاضر بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ دلار به ازای هر تن است؛ رقمی که به گفتهکارشناسان مرکز ملی جذب کربن در آلاباما باید به کمتر از ۲۰۰ دلار برسد تا این فناوری از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه شود.
تردیدها درباره نیت واقعی شرکتهای نفتی و هزینههای هنگفت این فناوری، نشان میدهد که نمیتوان به جذب کربن بهعنوان «گلولهی جادویی» برای حل بحران اقلیمی نگاه کرد. در حالی که برخی از متخصصان آن را گامی ضروری برای دستیابی به انتشار خالص صفر میدانند، دیگران معتقدند که راهحل واقعی در کنار گذاشتن کامل سوختهای فسیلی و توسعهی انرژیهای تجدیدپذیر نهفته است.
در نهایت، پرسش اصلی این است: آیا جذب مستقیم کربن از هوا راهی برای نجات زمین است، یا صرفاً سرابی برای توجیه ادامهی آلایندگی؟ گذر زمان پاسخ این پرسش را خواهد داد.