مهسا بهادری: پدیدههای فرهنگی و هنری که در دنیای امروز با سرعت در حال شکلگیری و گسترش هستند، نظیر امیر تتلو و مشابه آن، به ویژه در جوامعی با محدودیتهای رسانهای و سانسور، از جنبههای مختلفی قابل تحلیل است. در ایران، جایی که موسیقی و هنرمندان بهطور سنتی با نظارت شدید مواجهاند، ظهور چهرههایی مانند امیرحسین مقصودلو (تتلو) نمادی از تضاد میان خواستههای عمومی و محدودیتهای جامعه شده است. تتلو به عنوان یکی از چهرههای جنجالی که نهتنها با سبک زندگی خاص و پرهیاهوی خود، بلکه با جلب توجه به شیوههای ناهنجار و هنجارشکنیهایش، تبدیل به یک سلبریتی پرطرفدار شده، در کانون بحثهای زیادی قرار دارد. در ادامه و در گفتوگو علی شیرازی منتقد و کارشناس حوزه موسیقی، امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس، کامبیز نوروزی، حقوقدان و احمد زیدآبادی فعال سیاسی به بررسی دلایل ظهور چنین پدیدههایی و تأثیرات آنها بر فرهنگ و جامعه ایرانی میپردازیم.
اگر به تتلو مجوز میدادند به اینجا نمیرسید
علی شیرازی منتقد و کارشناس حوزه موسیقی با تاکید بر اینکه تتلو نتیجه عددم دریافت مجوز است میگوید: «اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود بود که گوشیهای هوشمند وارد بازار ایران شدند و ما یکدفعه متوجه شدیم که مرتضی پاشایی از طریق بیماری و مرگ غمانگیزش چه شهرتی پیدا کرده است. در همین وا نفسا هم هنرمندان زیادی مثل شادمهر عقیلی مهاجرت کردند. یا خود همین امیر تتلو چون نتوانست مجوز دریافت کند، ادبیاتش به سمت ادبیات بسیار شرمآور حرکت کرد. احتمالا کنسرت گرجستان او را به خاطر دارید که تا چه اندازه وایرال شد، مردم گرجستان به خاطر رفتار او به خیابان آمدند و دولت گرجستان هم با او برخورد کرد. درواقع اگر به تتلو مجوز میدادند، ما حالا به اینجا نمیرسیدیم که شرمم میآید بگویم اما یکی از مهمترین سلبریتی نوجوانان ما تتلو، با آن سطح ادبیاتش است. در واقع وقتی جامعه به یک سلبریتی دل میبندد و تعداد طرفدارانش از ۵۰۰ هزار نفر و یک میلیون نفر میگذرد و به چند میلیون نفر میرسد، درواقع ادبیات آن آدم را هم میپسندد و با آن ادبیات انس میگیرد. این تنها یکی از کوچکترین بیاعتنایی نهادهای رسمی به این نوع از موسیقی است.»
تهاجمهای فرهنگی نتیجهِ تاکید حاکمیت بر سانسور است
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس، درباره پدیده تتلو میگوید: «همه تهاجمهای فرهنگی و ظهور هنرمندانی مانند «تتلو» نتیجهِ تاکید حاکمیت بر سانسور است. تتلو وقتی با حرفهای خود هزاران نفر را همراه میکند و بهعنوان الگویی برای زندگی جوانان، خودش را معرفی میکند، نتیجه اش گسترش غم و محدودیتهای داخلی است. مسئولان و نهادهایی که در این زمینه تصمیم میگیرند باید دست از سر موسیقی بردارند و اجازه دهند که موسیقی در رسانه ملی فعالتر شود. موسیقی در ایران سابقه چند هزار ساله دارد ولی با تحجر و عقبماندگی فکری میدان را برای حضور رَپرها و .... باز کردند. اگر هماکنون موسیقی سنتی و نواحی را وارد رسانه ملی نکنند و برای پخش و گسترش آن برنامهای نداشته باشد، گناهش به گردن مسئولان است.»

سانسور میتواند موجب افزایش شهرت افراد شود
کامبیز نوروزی، حقوقدان درباره جهان امروز و نقش سلبریتیها میگوید: «جهان امروز، جهان سلبریتیهاست و این پدیده نتیجه توسعه انقلابی در ارتباطات است. هر جامعهای سلبریتیهای خاص خود را انتخاب میکند و گاهی نسبت به آنها سمپاتی پیدا میکند. علاوه بر این، برخی وقایع موجب افزایش شهرت آنها میشود.امیر تتلو نمونهای از این وضعیت است. او زندگی هنری پر فراز و نشیبی داشته که برای بخشهایی از جامعه جذابیت خبری زیادی ایجاد کرده است. در مقطعی از انتخابات ریاستجمهوری بهعنوان نیروی تبلیغاتی مورد توجه قرار گرفت، اما در نهایت اجازه برگزاری کنسرت پیدا نکرد و از ایران رفت. زندگی خارج از ایران و بازگشت مجددش، او را به یک پدیده اجتماعی تبدیل کرد.»
او ادامه میدهد: «تتلو پیش از مهاجرت، کمپینی به نام «بغبغو» در فضای مجازی راهاندازی کرد که واکنشهای گستردهای به همراه داشت. در دنیای ارتباطات امروز، هیچکس نمیتواند جریانهای رسانهای را مهار کند و این خود باعث گسترش بیشتر چنین پدیدههایی میشود. از ابتدای فعالیتش، خیلی سریع به خواننده محبوب گروههای نوجوان تبدیل شد و در سبک موسیقی خود نوآوریهایی داشت. برخی از این نوآوریها با معیارهای اخلاقی رسمی همخوانی نداشت و همین باعث توجه بیشتر به او شد. حتی مدل تتوهایش نیز در دیده شدنش مؤثر بود. از طرفی، او بسیار هوشمندانه از پلتفرمهای ارتباطی بهره برد و این مسئله به گسترش شهرتش کمک کرد.»
نوروزی درباره تاثیر سانسور در شهرت تتلو میگوید: «هر اتفاقی که بعد از بازگشتش به ایران برای او رخ داد، تحت تأثیر شرایطی بود که خودش نیز در ایجاد آن نقش داشت. بهطور کلی، سانسور میتواند موجب افزایش شهرت افراد شود. کسانی که در برابر آن مقاومت میکنند، ناخودآگاه به شهرت بیشتری دست پیدا میکنند. بسیاری از چهرههایی که تحت سانسور قرار گرفتهاند، حتی در سطح بینالمللی شناخته شدهاند، درحالیکه ممکن است آثارشان چندان قدرتمند نبوده باشد.سانسور علاوه بر نقض حق اساسی آزادی بیان، موجب افت کیفیت اندیشه، تفکر و هنر در جامعه میشود. نبود آزادی بیان باعث شده است که سطح آثار هنری نیز کاهش پیدا کند. مثلاً در عرصه سیاست، نویسندگان زیادی تحلیلهای عمیقی دارند، اما به دلیل محدودیتهای رسانهای، این مطالب در ایران منتشر نمیشود. بااینحال، چون از زاویه انتقادی مینویسند، مخاطبان زیادی پیدا میکنند. درحالیکه اگر به محتوای این تحلیلها نگاه کنیم، متوجه سطح پایین بسیاری از آنها میشویم.دقیقاً همینطور است. سانسور مانند جدالی میان جامعه و قدرت حاکم عمل میکند. هر فردی که در برابر آن ایستادگی کند، از سوی بخشی از جامعه تحسین میشود و این تحسین، حتی به آثار او نیز سرایت میکند. درواقع، بخشی از توجهی که به تتلو جلب شده، نتیجه همین تقابل است.»

تتلو و دیگر افراد هنجار شکن از این طریق در جامعه شناخته میشوند
احمد زیدآبادی فعال سیاسی، درباره پدیدههایی مثل تتلو در جهان امروز میگوید: «پدیدههایی مثل تتلو در حال حاضر در جوامع مختلف به نوعی امر عادی شدهاند. در جوامع امروزی علایق مردم متفرق و متنوع است. دیگر بستههای فکری که قبلاً از سوی مراجع خاص فکری ارائه میشد، وجود ندارد. افراد از منابع مختلفی تحت تأثیر قرار میگیرند و به همین دلیل سلیقه هنری و فرهنگیشان متفاوت شده است. در دنیای امروز، افراد بیشتر از گذشته تلاش میکنند دیده شوند. قدیمتر، تنها گروه خاصی از افراد توانسته بودند دیده شوند؛ کسانی که در موقعیتهای محدود سیاسی یا شغلی قرار داشتند. از زمانی که رسانهها شکل گرفتند، این روند تغییر کرد. رسانههایی مانند رادیو، تلویزیون و روزنامهها دسترسی محدود و خاصی داشتند. اما امروز با توسعه شبکههای اجتماعی و اینترنت، تریبون در اختیار همه است و همه میتوانند خود را معرفی کنند.»
او ادامه میدهد: « به طور کلی، مخاطبان بیشتر به چیزهای عجیب و غریب یا ناهنجار توجه میکنند. بسیاری از افرادی که به دنبال دیده شدن هستند، از این روش استفاده میکنند. به عنوان مثال، تتلو با نوع خاص خود، هم از نظر ظاهری و هم از نظر حرفهایی که میزند، سعی در جلب توجه دارد. برای برخی از افراد، این نوع دیده شدن جذابیت دارد. به نظر میرسد که برای افراد زیادی، این نوع دیده شدن تنها به خاطر جلب توجه است. اما در عین حال، دیده شدن در دنیای امروز به نوعی به منبع درآمد تبدیل شده است. هرچه بیشتر دیده شوید، احتمالاً درآمد بیشتری هم خواهید داشت. بنابراین، این دیده شدن نه تنها برای ارضای شهرتطلبی بلکه به عنوان یک منبع اقتصادی هم مطرح است.»
زیدآبادی درباره روند نگران کننده بودن این ماجرا میگوید: « این ماجرا تنها برای تتلو نیست. در حال حاضر افرادی مثل ساسی و دیگران نیز وارد این فضاها شدهاند. همه این افراد با هنجارشکنی و با چیزهایی که تا پیش از این به عنوان مرز و معیار شناخته میشد، تلاش میکنند دیده شوند. این دیده شدن دیگر فقط به حس شخصی محدود نمیشود بلکه یک منبع درآمد بزرگ هم برای آنها شده است. این روند به مرور شیوع پیدا کرده و در برخی مواقع ممکن است به مشکلات اجتماعی و فرهنگی منجر شود. گاهی اوقات، افرادی که به این شخصیتها علاقهمند میشوند، نسبت به آنها تعصب و غیرت نشان میدهند. به عنوان مثال، ممکن است فردی که طرفدار تتلو است، حتی به دلیل محتوای عجیب یا ناهنجار او، احساس کند که باید از او حمایت کند. این نوع رفتار میتواند از نظر برخی افراد نگرانکننده باشد و ممکن است پیامدهای اجتماعی خاصی داشته باشد.»
این فعال سیاسی درباره نحوه برخورد با این پدیدهها میگوید: «برخورد با این پدیدهها نیازمند توجه به ابعاد مختلف آن است. در یک طرف، این افراد میتوانند برای خود تریبونهایی برای بیان نظر و خودابرازی داشته باشند، اما از سوی دیگر باید مراقب باشیم که هنجارشکنیها و تبلیغ محتواهای ناهنجار به عنوان یک روند عادی پذیرفته نشوند. این مسأله هم به فرهنگ عمومی جامعه و هم به تأثیر رسانهها بر رفتار افراد بستگی دارد.»

۲۴۵۲۴۵