در روزهای اخیر، کشور یمن آماج حملات ارتش آمریکا و به طور خاص نیروی هوایی این کشور بوده است. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا تنها اندکی پس از ازسرگیری عملیات نیروهای مقاومت اسلامی یمن علیه رژیم اشغالگر قدس و هدف قرار دادن اراضی اشغالی و کشتی های این رژیم در دریای سرخ و تنگه باب المندب به تلافی از آغاز مجدد حملات صهیونیست ها به نوار غزه، دستور انجام حملات هوایی گسترده به یمن را صادر کرد. موضوعی که البته با همراهی انگلیسی ها نیز مواجه شده است.
گزارش های مختلف حاکی از این هستند که شهرهای یمن نظیر صنعا، بندر حدیده، و مارب، هدف حملات سنگین هوایی بوده اند. انصارالله یمن نیز در واکنش به این حملات اعلام کرده که علاوه بر کشتی های اسرائیلی، کشتی‌های آمریکایی نیز حق عبور و مرور از دریای سرخ و تنگه باب المندب را ندارند و مقاومت یمن با ده ها موشک و پهپاد، ناو هری ترومن در دریای سرخ را هدفِ حملات خود قرار داده است. برخی منابع از آسیب ها و خسارات جدی حملات مقاومت یمن به این ناو آمریکایی نیز حکایت دارند.
در این میان، نکته قابل‌تامل این است که دونالد ترامپ از تداوم حملات آمریکا به بخش های مختلف یمن خبر داده است. در نقطه مقابل، مقاومت اسلامی یمن نیز بر تداوم تقابل با دشمن تاکید کرده و تجمعات میلیونی در بخش های مختلف این کشور با هدف ایستادگی در برابر رژیم اشغالگر قدس و دولت آمریکا نیز برگزار شده و می شود. در این میان، حداقل به دو دلیل عمده، کارزار حملات آمریکا به یمن، موضوعی بی‌نتیجه به نظر می رسد.
اول اینکه تجربیات سال های گذشته اثبات کرده اند که مقاومت اسلامی یمن از دلِ هر تجاوزی که به خاک این کشور و علیه این جنبش شده، قدرتمند‌تر از قبل خارج شده است. از یاد نبریم که یمن حدودا هشت سال تحت شدیدترین حملات ائتلاف سعودی بود و در نهایت، این سعودی ها و اماراتی ها بودند که به قدرت انصارالله یمن گردن نهادند و شروط آن در قالب مذاکرات آتش بس را پذیرفتند.
اکنون نیز آن ها به خوبی با علمِ به توانمندی های موشکی و پهپادی مقامت اسلامی یمن می دانندکه هزینه های ماجراجویی علیه یمن برای آن ها به شدت سنگین و غیرقابل تحمل خواهد بود. حال دولت ترامپ در مورد یمن همان راهبردی را در پیش گرفته که پیشتر شکست خورده بودنِ خود را به اثبات رسانده است. مقاومت یمن در برابر حملات آمریکا تا حد زیادی اعتبار آن نزد ملت های منطقه را نیز افزایش داده است. موضوعی که از چشم اندازی کلی به نفع جریان مقاومت در منطقه است.
نکته دوم اینکه مقاومت اسلامی یمن یک جریان کاملا مردم‌پایه در کشور یمن است. این مساله را می توان از مقاومت هشت ساله یمنی ها در برابر حملات سنگین ائتلاف سعودی علیه یمن متوجه شد. نبردی که در نهایت، مقاومت و ملت یمن پیروز آن بودند. در عین حال، تجمعات میلیونی مردم یمن در حمایت از ملت و مقاومت فلسطین و ضرورت ایستادگی در برابر آمریکا و اسرائیل نیز نشان می دهد که ملت یمن به این سادگی‌ها شکست نمی خورند. اگر چنین نبود، برخی دولت های مرتجع منطقه، پیشتر با در پیش گرفتن انواع و اقسام حیله ها می توانستند دستورکارهای مطلوب خود را به ضرر یمن به پیش برند. با این حال، اکنون آن‌ها خود اسیر معادلاتی هستند که ملت و مقاومت یمن آن ها را تعریف و طراحی کرده اند.
