به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران نوشت:
اقدامات دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین، بدون مشورت و در نظر گرفتن منافع اروپاییها و با تمایل به نزدیکی به روسیه، منجر به تغییر رویکرد کشورهای اروپایی در زمینه سیاستهای نظامی و اقتصادی شده است. فریدریش مرتس، صدراعظم احتمالی آینده آلمان، در یکی از سخنرانیهای خود بیان کرد: «آلمان و اروپا باید برای این واقعیت آماده باشند که دونالد ترامپ دیگر به طور کامل وعده حمایت تحت معاهده ناتو را نخواهد پذیرفت». با توجه به این واقعیت، کشورهای اتحادیه اروپا اکنون در تلاشند تا امنیت خود را بدون وابستگی به نیروها و تجهیزات آمریکایی تأمین کنند. سؤال اصلی این است که اروپا با چه چالشهایی برای دستیابی به استقلال دفاعی روبهرو است و آیا میتواند در این مسیر موفق باشد یا خیر؟
ناکافی و ناکارآمد بودن حمایتهای اروپا
از سال ۲۰۲۲ تاکنون، اروپا و آمریکا بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار به اوکراین کمک کردهاند که تقریباً نیمی از این حمایتها از سوی آمریکا تأمین شده است. با نگاهی دقیقتر به این حمایتها، مشاهده میشود که بیشتر کمکهای اروپایی در حوزه مالی، حقوق بشری و پناهندگی بوده، در حالی که اغلب کمکهای آمریکا نظامی و تسلیحاتی هستند. همچنین، نوع تسلیحات ارسالشده از سوی اروپا و آمریکا به اوکراین نیز متفاوت است. در حالی که آمریکاییها تسلیحات مدرنتری ارسال کردهاند، اروپاییها عمدتاً تسلیحات قدیمیتر و بعضاً متعلق به دوران جنگ سرد را به اوکراین تحویل دادهاند که به وضوح کارایی کمتری نسبت به تسلیحات آمریکایی دارند.
مسئله افزایش بودجه نظامی و مشکلات فزاینده نظامی-اقتصادی
اگرچه در نظر برخی کارشناسان، اروپاییها با تخصیص تنها ۰.۱۲ درصد بیشتر از تولید ناخالص داخلی خود به بودجه نظامی میتوانند بخش قابل توجهی از منابع مالی مورد نیاز برای تولید و تجهیز تسلیحات خود را تأمین کنند؛ اما این موضوع دارای پیچیدگیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. شرایط اقتصادی-سیاسی اروپا نسبت به قبل از جنگ اوکراین بسیار ناپایدارتر شده است و اگر امنیت بر رفاه و مسائل محیطزیستی اولویت داده شود، بسیاری از مردم و حتی سیاستمداران با آن مخالفت خواهند کرد و مانع تحقق این تغییر رویکرد خواهند شد.
این موضوع نه تنها به صنعت و اقتصاد اروپا آسیب میزند، بلکه موجب افزایش محبوبیت احزاب راست افراطی و ضد اتحادیه اروپا نیز خواهد شد و زمینهساز تحولی سیاسی در اروپا خواهد بود. همچنین، برای دستیابی به خودکفایی نسبی از آمریکا، اروپا نیازمند جذب ۳۰۰ هزار نیروی نظامی جدید است. برای تحقق این هدف، بسیج عمومی در بین مردم ضروری است؛ اما با توجه به اینکه تنها ۳۲ درصد از مردم کشورهای اتحادیه اروپا تمایل به شرکت در یک جنگ احتمالی دارند، دستیابی به این هدف بسیار دشوار خواهد بود.
نیاز به تسلیحات و کارآمدی تسلیحات
یکی از چالشهای اروپا برای کاهش وابستگی به آمریکا در حوزه امنیتی-نظامی، مسئله تولید ناکافی تسلیحات و نیاز کشورها به تولید بیشتر است. میزان تولید تسلیحات نظامی در کشورهای اروپایی به حدی نیست که بتواند علاوه بر تأمین نیازهای دفاعی-نظامی خود، نیاز اوکراین را برای ادامه نبرد با روسیه نیز برآورده کند. به عنوان مثال، رئیسجمهور لهستان اخیراً اعلام کرده است که ارسال هرگونه تسلیحات نظامی جدید و تازه خریداریشده به اوکراین غیرممکن است، زیرا کشورش نیاز بیشتری به این تسلیحات دارد. این موضوع حتی میتواند وحدت اروپا را تضعیف کند، زیرا ایجاد بازار جدید تسلیحات باعث رقابت شدیدی بین فرانسه، آلمان و ایتالیا برای کسب سهم بیشتری از این بازار خواهد شد.
از سوی دیگر، چالش پیشرفتهتر بودن و کارآمدتر بودن تسلیحات آمریکایی نسبت به تسلیحات اروپایی نیز وجود دارد. تجهیزاتی مانند موشکهای ATACMS و استارلینگ نمونههایی هستند که اروپاییها حتی قادر به جایگزینی آنها با نسخههای بومی خود نیستند و در صورت قطع این تجهیزات، برتری ارتباطاتی و موشکی اروپاییها نسبت به روسیه به وضوح تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
جمعبندی
امنیت و رفاه کنونی اروپا نتیجه حمایتهای آمریکا پس از جنگ جهانی دوم است و در صورت کاهش حضور و حمایت آمریکا، اروپاییها ناچارند بین امنیت و رفاه یکی را انتخاب کنند. اگرچه احتمال قطع کامل یا حتی نسبی حمایتهای آمریکا از اروپا و اوکراین بسیار کم است، اما در صورت وقوع چنین وضعیتی، امنیت یا رفاه کشورهای اروپایی به شدت در خطر خواهد بود و آنها قادر نخواهند بود حمایتهای تسلیحاتی-مالی آمریکا را به طور کامل جایگزین کنند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.