وی درباره تجربه مربیگریاش در تیم ملی فوتبال ایران یادآور شد: هر کسی که در حرفه مربیگری مشغول به کار است، نهتنها رؤیای مربیگری در بالاترین سطح را دارد، بلکه رؤیای هدایت یک تیم ملی را نیز خواهد داشت و چه بهتر از اینکه سرمربی تیم ملیای شوی که در آن متولد شدهای. سرمربیگری تیم ملی ایران رؤیای من بود، درست همانند رؤیایی که در زمانی که بازیکن بودم، داشتم و متأسفانه محقق نشد، اما وقتی فرصت مربیگری تیم ملی ایران پیش آمد، لحظهای تردید نکردم و برایم مهم نبود که وضعیت در ایران به چه صورت است و چه چالشهایی در پیش دارم و بلافاصله آن پینشهاد را قبول کردم.
قطبی افزود: تیم ملی در آن مقطع جایگاه خوبی نداشت، تیم در رده چهارم -جدول ردهبندی مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ - بود و باید در ۱۲ روز سه بازی انجام میدادیم که دو دیدار خارج از خانه بود. چالشهای کار من در آن مقطع با توجه به اتفاقات دشوارتر شد چرا که تیم ملی در حالی پا به بازی آخر در خانه کره جنوبی گذاشت که تیم به نوعی دودسته شده بود. با تمام این شرایط ۸۱ دقیقه با نتیجه یک بر صفر از کره پیش بودیم و حتی پیش از به ثمر رسیدن گل تساوی کره، شانس به ثمر رساندن گل دوم را هم داشتیم، اما بازی در نهایت با نتیجه یک-یک تمام شد.
سرمربی پیشین تیم ملی خاطرنشان کرد: در آن زمان AFC مسابقات پایانی را به خاطر تفاوت زمانی در قاره بزرگ آسیا همزمان برگزار نمیکرد و ما باید منتظر نتیجه بازی عربستان و کره شمالی میماندیم. اگر آن دیدار برنده داشت، شانس بازی در پلیآف را داشتیم، اما آن بازی با نتیجه مساوی تمام شد و شانس رسیدن به جام جهانی را از دست دادیم. این یکی از بزرگترین ناامیدیهای زندگی من بود، چون واقعاً میخواستم به خاطر مردم ایران به آن جام جهانی برویم و فکر میکنم اگر این اتفاق میافتاد، مردم به خاطر اختلافاتی که بر سر انتخابات داشتند، دوباره با هم متحد میشدند.
قطبی درباره اینکه مشکلی اصلی فوتبال ایران چیست، گفت: به اعتقاد من فوتبال آینهای از جامعه است، چالشهای درون جامعه، چه اقتصادی باشد، چه شادی اجتماعی به نوعی در تیم ملی منعکس میشود. بازیکنان بزرگی در تاریخ فوتبالمان داریم که در حال حاضر برخی از آنها در تیمهای مختلفی در سطح جهان مشغول به بازی هستند. از دروازهبان گرفته تا مهاجم؛ همیشه بهترین و مستعدترینها را در آسیا داشتهایم.
وی همچنین در خصوص سرمربی فعلی تیم ملی تأکید کرد: امیر قلعهنویی مربی بسیار موفقی در سطح باشگاهی بوده، چون میداند که چطور در فرهنگ ورزشی ایران به موفقیت برسد و میداند چه بازیکنانی را به این منظور باید به خدمت بگیرد و چگونه برای گرفتن نتایج رفتار کند. باید به قلعهنویی بابت کاری که در تیم ملی کرده، تبریک بگوییم، شاید تیم ملی آنطور که همه میخواهند بازی نمیکند، شاید تیم او با روش تاکتیکی خیلی پیچیدهای بازی نمیکند، اما نتایج لازم را با تیم به دست آورده و در حال حاضر مربیان با نتایجی که کسب میکنند، قضاوت میشوند.
قطبی گفت: امیر قلعهنویی باید روی آمادهسازی و پیچیدگی تاکتیکی تیمش برای جام جهانی ۲۰۲۶ کار و از متخصصان در حوزههای مختلف استفاده کند، چون او میداند که تیم و بازیکنانش را چطور مدیریت کند و این را قبلاً نشان داده است. تا زمانی که فدراسیون از او حمایت میکند، مردم و بازیکنان هم باید از او حمایت کنند که بتواند با تیم ملی به موفقیت برسد.
سرمربی پیشین تیم ملی ادامه داد: قلعهنویی در رسانهها گفته بود که مایل است در کادرفنیاش حضور داشته باشم، اما با من صحبتی نکرد. شاید او فکر میکرد که با توجه به محبوبیتم بین مردم، بتواند مردم را برای حمایت از تیم متقاعد کند و تجربه بینالمللی من هم بتواند به تیمش کمک کند، اما هرگز فرصتی نشد که با او صحبت کنم تا متوجه شوم چرا اسم من را در صحبت با رسانهها با میان آورد. همیشه میخواهم سرباز فوتبال ایران باشم، از بازیکنان ایرانی و از تیمهای ایرانی حمایت کنم، اما نمیخواهم از اسم و شهرتم برای منافع شخص دیگری استفاده شود، چون فکر میکنم این درست نیست. باید ببینیم در آینده چه میشود، چون تازه ۶۱ سال سن دارم و قلباً احساس جوانی میکنم. همچنان برای کار مجدد خیلی انگیزه دارم و در این سن به خاطر تجربیاتی که در زندگی و در فوتبال در سراسر جهان کسب کردهام، در بهترین نسخه خودم هستم.
قطبی در مواجهه با این پرسش که «مربیگری پرسپولیس سختتر بود یا تیم ملی ایران؟»، گفت: هر حرفهای چالشهای خاص خودش را دارد. مربیگری پرسپولیس برای من آسانتر بود، چون حمایت لازم را حس میکردم و در آنجا یک جامعه هواداری بزرگی پشت من بودند و به من عشق، انگیزه و انرژی زیادی میدادند، به طوری که حتی با وجود کسر ۶ امتیاز، باور داشتم که میتوانیم با آن عشق و انرژی که به من میدادند، به موفقیت دست پیدا کنیم. مربیگری در تیم ملی برایم دشوارتر بود، چون در آن مقطع ایران با چالشهای سیاسی دست و پنجه نرم میکرد. در آن موقع به عنوان سرمربی تیم احساس تنهایی میکردم و با خودم میگفتم با این شرایط و بدون حمایت لازم چطور باید تیم را مدیریت و رهبری کنم و آن را چطور باید به جایگاه موردنظر برسانم.