صحنه های دیده شده در روزهای اخیر از جزیره هرمز، اگر بی شرمانه توصیف نشود، قطعا از تاسف بار و فاجعه آمیز بودن رد شده است.
به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، جزیره هرمز، نگین سرخ خلیج فارس، این روزها نه با زیباییهای خیرهکنندهاش در خبرهاست، نه با طبیعت بکر و منحصر به فردش. این روزها هرمز را با «دزدان خاک» میشناسند؛ توریستهای بیفرهنگ و وطنفروشانی که با حرصی حیوانوار، مشغول غارت زمین هستند. آنها با هر بار سفر به هرمز، مشتمشت از خاک رنگین این جزیره را میدزدند، در چمدانهایشان قاچاق میکنند و به عنوان «سوغاتی» به نمایش میگذارند. این دیگر گردشگری نیست؛ این تروریسم زیستمحیطی است.
سیزدهبهدری که طبیعت را به خون مینشینند!
در مسیر سیزدهبهدر، جشنی که باید روز آشتی با طبیعت باشد، این به اصطلاح گردشگران، مشغول جنایت علیه زمین هستند. حماقت خود را نیز به نمایش گذاشته اند. هرمز با خاک رنگینش زیباست و این خاک، در هرمز معنا پیدا می کند نه در بطری آب معدنی و به عنوان سوغاتی.
آن که خاک را در بطری آب معدنی می ریزد و می برد، درست مثل این است که یک بطری آب خلیج فارس را با خودش به سوغاتی می برد. چقدر جلوه عجیبی دارد و بسیار هم احمقانه به نظر می آید. اما متاسفانه روال جریان دارد.
هر گرم از خاک هرمز، میلیونها سال قدمت دارد. این خاک، تنها یک تکه زمین نیست؛ تاریخ زمینشناسی ایران است، هنر طبیعت است، میراثی است که باید برای نسلهای بعد باقی بماند. اما انگار برای برخی، عکس اینستاگرامی با یک شیشه خاک دزدی، ارزشش را دارد که یک جزیره را نابود کنند.
خاک هرمز را میدزدند، چرا کسی جلوی آنها را نمیگیرد؟
آیا مسئولان نمیبینند که هر روز از غنای هرمز کاسته میشود؟ آیا کسی نیست که برود بپرسد این «گردشگران ویرانگر» چرا بدون هیچ نظارتی وارد جزیره میشوند و هر چه میخواهند با خود میبرند؟ چرا در بنادر و فرودگاهها، بازرسیای برای خاک و سنگهای به سرقت رفته وجود ندارد؟ یا باز هم مثل همیشه، وقتی آخرین دانههای خاک سرخ هرمز به یغما رفت، تازه به فکر میافتند؟
هرمز فقط یک جزیره نیست؛ یک نماد است
هرمز تنها خاک نیست؛ خون است، تاریخ است، غیرت ایرانی است. این جزیره قرنها در برابر استعمار ایستاد و حالا باید در برابر بیفرهنگیِ گردشگرانِ دزد هم مقاومت کند؟ اگر امروز این دزدیها را تحمل کنیم، فردا چه چیزی از هرمز باقی میماند؟ یک جزیره مرده، بیهویت، بیرنگ؟
گردشگر یا غارتگر؟ انتخاب با شماست
به هر کسی که میخواهد به هرمز سفر کند: یا مروت و عقل داشته باش، یا اصلا نرو. اگر نمیتوانی احترام به طبیعت را رعایت کنی، اگر دستت به سمت خاک این جزیره دراز میشود، بدان که تو یک دزد هستی، نه یک گردشگر. تو همانی هستی که در تاریخ به خاطر نابودی محیط زیست، لعنت خواهی شد. عقل سلیم هم هیچگاه چنین اقدامی را برنمی تابد.
خاک در هجوم خاک خواران
اگر قانون بود، اگر غیرت بود، برای این دزدان خاک مجازات سنگین در نظر میگرفتند. جریمههای میلیاردی، ممنوعیت مادامالعمر از ورود به جزیره، و حتی زندان. چون کسی که طبیعت ایران را میدزدد، در واقع از آینده این مملکت دزدی کرده است.
ما که از انواع اختلاس می نالیم، نباید به نوعی دیگر با فساد همراهی کنیم. اجازه بدهیم هرمز، همان هرمز بماند. آن خاک در بطری آب معدنی من و شما هیچ معنایی ندارد؛ جز مختصری، آن هم از سر اضطرار برای کاری علمی یا هنری. نه برای فخر فروشی و سوغاتی بردن.
هرمز را تنها نگذاریم. جلوی این تروریسم گردشگری بایستیم. هرمز از آن ماست. درست مثل عضوی از خانواده ما. چه کسی حاضر است جان عزیزی را ذره ذره در بطری بریزد و برای دیگری سوغات ببرد؟