کارشناسان اقتصادی معتقدند که سیاستهای تعرفه ای ترامپ در تلاش برای کاهش کسری تجاری و بودجه آمریکا، به طور غیرمستقیم بر اقتصاد ایران از جمله از طریق کاهش قیمت نفت و رکود جهانی اثر میگذارد.
یک کارشناس اقتصادی، گفت: ایران بهطور مستقیم تحت تأثیر تعرفههای جدید آمریکا قرار ندارد؛ اما کاهش قیمت جهانی نفت، میتواند تأثیرات منفی بر درآمدهای نفتی ایران داشته است.
به گزارش ایران، جنگ تجاری ایالات متحده که به رهبری رئیس جمهوری دونالد ترامپ آغاز شده، تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی داشته است. اما در عین حال، کارشناسان اقتصادی معتقدند که سیاستهای تعرفهای ترامپ در تلاش برای کاهش کسری تجاری و بودجه آمریکا، به طور غیرمستقیم بر اقتصاد ایران از جمله از طریق کاهش قیمت نفت و رکود جهانی اثر میگذارد.
پیامدهای وضع تعرفههای تجاری آمریکا نه تنها برای این کشور، بلکه برای اقتصاد جهانی قابل توجه است. تأثیرات منفی بر رشد اقتصادی، افزایش هزینههای تولید و کاهش تقاضا برای کالاهای پایه میتواند چالشهای اقتصادی زیادی برای کشورهای مختلف ایجاد کند.
دو کارشناس اقتصادی با اشاره به تأثیر جنگ تجاری ترامپ و سیاستهای تعرفهای بر اقتصاد جهانی و ایران، معتقدند که «ایران مستقیماً تحت تأثیر این سیاستها قرار ندارد، اما تغییرات در قیمت نفت، رکود جهانی و کاهش صادرات کامودیتیها از جمله اثرات غیرمستقیم این جنگ تجاری بر اقتصاد کشور است.» از اینرو، سیاستهای تعرفهای ترامپ ممکن است بهطور موقت به نفع آمریکا تمام شود، اما در بلندمدت، ممکن است برای اقتصاد جهانی و حتی خود ایالات متحده پیامدهای منفی بهدنبال داشته باشد.
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی، میگوید: «ترامپ برای کاهش کسریهای تجاری و بودجهای آمریکا به دنبال راههایی بود که از جمله آن میتوان به اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی، بویژه از چین اشاره کرد.»
بنا به گفته شقاقی، آمریکا دو نوع کسری دارد؛ کسری تجاری و کسری بودجه. برای جبران این کسریها، ترامپ اقداماتی همچون ایجاد وزارت بهرهوری را در دستور کار قرار داد و تلاش کرد با کاهش هزینههای دولتی، اقتصاد آمریکا را تقویت کند. در کنار این، تعرفهها بهعنوان ابزاری برای کاهش کسری تجاری و ایجاد فشار بر شرکای اقتصادی آمریکا از جمله چین و دیگر کشورها، مورد استفاده قرار گرفت.
افزایش تعرفهها و بازگشت به دوران پیشین
بر اساس گفته شقاقی شهری، میانگین تعرفهها در آمریکا به ۲۳ درصد رسیده است که این رقم بهطور چشمگیری نشاندهنده بازگشت به سیاستهای تجاری قرن بیستم است. این در حالی است که در دهههای اخیر میانگین تعرفهها کمتر از ۵ درصد بود و آمریکا یکی از کشورهای با کمترین تعرفههای تجاری محسوب میشد.
شقاقی شهری، سیاست تعرفهگذاری ترامپ را عمدتاً بر اساس دو معیار اصلی معرفی میکند و میگوید: «میزان کسری تجاری آمریکا و تعرفههای وضعشده توسط کشورهای دیگر بر کالاهای آمریکایی، بویژه در سطح جهانی تأثیرگذار بوده است. در سالهای اخیر، با افزایش تعرفهها، بسیاری از شرکای تجاری آمریکا مجبور به بازنگری در استراتژیهای اقتصادی خود شدند. در این میان، کشورهای در حال توسعه، نظیر ایران، تأثیرات غیرمستقیم این سیاستها را بیشتر از طریق کاهش قیمت نفت و رکود جهانی احساس میکنند.»
اثر غیرمستقیم بر اقتصاد ایران
این کارشناس اقتصادی درباره اثرگذاری جنگ تجاری ترامپ بر اقتصاد ایران میگوید: «هرچند ایران بهطور مستقیم تحت تأثیر تعرفههای جدید آمریکا قرار ندارد، اما کاهش قیمت جهانی نفت، که به دنبال این سیاستها به وقوع پیوسته، میتواند تأثیرات منفی بر درآمدهای نفتی کشور داشته باشد.
از طرفی، کاهش قیمتهای جهانی کامودیتیها مانند مس، فولاد و پتروشیمی نیز میتواند به تضعیف صادرات غیرنفتی ایران منجر شود.
همچنین، رکود اقتصادی جهانی که ناشی از این سیاستها است، بر بازارهای جهانی و بویژه کشورهای شرکای تجاری ایران اثرگذار خواهد بود.»
بر اساس تحلیل شقاقی، سیاستهای تعرفهای ترامپ بهعنوان یک استراتژی کوتاهمدت برای فشار آوردن به کشورهای دیگر طراحی شده است.
به گفته شقاقی شهری، هدف اصلی ترامپ این است که شرکای تجاری را مجبور به بازنگری در سیاستهای اقتصادی خود و دادن امتیازات به آمریکا کند. این روش در سیاست خارجی ترامپ نیز مشاهده میشود، جایی که فشارهای اولیه به کشورها وارد میشود و سپس مذاکره برای اصلاحات صورت میگیرد.
این تحلیلگر ارشد اقتصادی میگوید: «اگر ترامپ در این مسیر موفق شود، ممکن است شاهد بازنگری در نظام تعرفهای و تجاری کشورهای مختلف باشیم، اما بهطور کلی، احتمالاً این سیاستها در بلندمدت به سود آمریکا و سایر کشورها نخواهد بود.»
کاهش رشد اقتصادی و اخلال در زنجیرههای تأمین جهانی
به گفته حسین درودیان، تحلیلگر اقتصادی، تعرفهگذاری آمریکا میتواند در کوتاهمدت رشد اقتصادی این کشور را بهبود بخشد. اما در سطح جهانی، این سیاستها باعث کاهش رشد اقتصادی و اخلال در زنجیرههای تأمین جهانی خواهند شد. در حالی که آمریکا با تقویت تولید داخلی به دنبال کاهش وابستگی به واردات است، این امر بر قیمت تمامشده کالاها در سطح جهانی تأثیرگذار خواهد بود.
درودیان معتقد است که در بلندمدت، این سیاست میتواند به تضعیف جایگاه ایالات متحده در سطح جهانی منجر شود.
او توضیح میدهد که آمریکا با تلاش برای حفظ جایگاه رهبری خود در جهان، ممکن است در معرض تهدیداتی قرار گیرد که منجر به کاهش تأثیرگذاریاش در عرصههای جهانی میشود.
تأثیرات تعرفهها بر تولید جهانی و تقاضای کالا
تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که سیاست تعرفهگذاری آمریکا نه تنها برای این کشور، بلکه برای کشورهای تجاری کلیدی مانند چین، آلمان و ژاپن نیز چالشهایی ایجاد خواهد کرد. بویژه اینکه بسیاری از کشورها امروز در زنجیره تولید جهانی شریک هستند و سیاستهای یکجانبه آمریکا میتواند به بروز رکود در این کشورها منجر شود.
افزایش هزینه تولید و قیمت تمامشده محصولات در سطح جهانی از دیگر پیامدهای این سیاست است. این مسأله میتواند بر کیفیت زندگی مردم در سراسر جهان تأثیر بگذارد و باعث کاهش رفاه عمومی شود.
چگونه کشورها به این سیاستها واکنش نشان خواهند داد؟
درودیان بر این باور است که کشورهای جهان، بویژه اتحادیه اروپا و چین، به احتمال زیاد واکنش نشان خواهند داد و تعرفههایی مشابه بر کالاهای آمریکایی وضع خواهند کرد. اما از آنجا که آمریکا خود با کسری تجاری مواجه است، این مقابله به ضرر شرکای تجاریاش خواهد بود و تأثیرات منفی بیشتری برای آنها به دنبال خواهد داشت.
ایران و تأثیرات احتمالی سیاستهای تجاری آمریکا
در این میان، ایران نیز بهعنوان کشوری که در زنجیره تولید جهانی جایگاهی ندارد، ممکن است تأثیرات این سیاستها را از طریق کاهش تقاضا برای کالاهای پایه خود احساس کند. اما در عین حال، فشارهای اقتصادی و سیاسی بین آمریکا و برخی کشورهای دیگر میتواند فرصتی برای ایران ایجاد کند تا روابط اقتصادی جدیدی برقرار کند.
سؤالی که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی به آن پرداختهاند این است که آیا سیاستهای ترامپ به معنای پایان جهانیسازی است؟ درودیان معتقد است که اگر این سیاستها صرفاً در دوره ریاستجمهوری ترامپ محدود بماند، ممکن است این یک دوران گذرا باشد. اما اگر این رویکرد به گفتمان غالب در آمریکا تبدیل شود، ممکن است شاهد بازگشتی به دنیای پیش از جهانیسازی باشیم.
بــــرش استراتژی مذاکره با شوک اولیه
ترامپ با استفاده از سیاستهای تعرفهای، به دنبال وارد کردن یک «ضربه محکم» به شرکای تجاری است تا آنها را مجبور کند که به میز مذاکره بیایند. این استراتژی میتواند به عنوان یک ابزار فشار برای کسب امتیازات اقتصادی و تجاری مورد استفاده قرار گیرد. چنین رویکردی میتواند در کوتاهمدت تأثیرات منفی بر روابط تجاری داشته باشد، اما ممکن است در بلندمدت به نفع آمریکا تمام شود.
تعرفهها میتوانند بر زنجیره تأمین جهانی تأثیر بگذارند. کشورهای تولیدکننده ممکن است به دنبال تأمین مواد اولیه و کالاهای واسطهای از کشورهای دیگر باشند که این موضوع میتواند باعث تغییر در الگوهای تجاری شود. در این راستا، کشورهایی مانند چین که وابستگی زیادی به واردات دارند، ممکن است به سمت کشورهایی مانند ایران برای تأمین مواد اولیه خود گرایش پیدا کنند.
کاهش قیمت کامودیتیها و افزایش انتظارات تورمی در سطح جهانی، میتواند تأثیرات گستردهای بر اقتصادهای مختلف داشته باشد. این موضوع نه تنها بر هزینههای زندگی مردم در آمریکا و اروپا تأثیر میگذارد، بلکه میتواند منجر به افزایش نارضایتی اجتماعی و اقتصادی در این کشورها شود.
با توجه به ساختار شکننده و متمرکز تجارت ایران، تأثیرات غیرمستقیم تعرفهها بر اقتصاد ایران میتواند قابل توجه باشد. کاهش قیمت جهانی نفت و رکود اقتصادی ناشی از سیاستهای تعرفهای میتواند به کاهش درآمدهای صادراتی ایران و افزایش فشارهای اقتصادی منجر شود.
احتمال شکلگیری بلوکهای تجاری جدید به دلیل تداوم سیاستهای تعرفهای وجود دارد. کشورها ممکن است تلاش کنند تا با ایجاد توافقات تجاری جدید، وابستگی خود به دلار را کاهش دهند و به دنبال تنوعبخشی به شرکای تجاری خود باشند.
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.