لابی در وقت اضافه!

فرارو دوشنبه 18 فروردین 1404 - 11:06
گروهی از ناظران مدعی‌اند که مواضع متناقض رئیس‌جمهور امریکا در باب رویارویی و مذاکره در قبال ایران، فرصتی طلایی را پیش روی تل‌آویو و بالاخص اعضای راست افراطی کابینه نتانیاهو قرار داده تا دونالد ترامپ را برای تعرض به ایران قانع کنند. «اسرائیلی‌ها امید دارند که بتوانند نقشه جدیدی برای منطقه ترسیم کنند و به ویژه در مقابله با ایران و متحدانش، گام‌های مؤثری بردارند.»

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل طی سفری از پیش تعیین نشده وارد واشنگتن شد و امروز دوشنبه ۱۸ فروردین با دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا در کاخ سفید دیدار داشت. این دومین دیدار رهبران امریکا و اسراییل از زمان آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ در ژانویه است.

به گزارش اعتماد، گروهی از ناظران مدعی‌اند که این‌بار نیز برنامه هسته‌ای ایران، جنگ غزه و همچنین مقوله جنگ تعرفه‌ها از جمله موضوعاتی است که قرار است در باب آن رایزنی‌ها انجام شود.

پیش‌تر نتانیاهو در تلاش بود تا از اعمال این تعرفه‌ها جلوگیری کند، اما به نظر نمی‌رسد که تلاش‌هایش در این زمینه ثمربخش بوده باشد. با این همه به ادعای برخی رسانه‌های غربی، چون نیویورک تایمز سفر پیش‌بینی‌نشده نتانیاهو نشان‌دهنده تغییر وضعیت دیپلماتیک نخست‌وزیر اسراییل در واشنگتن از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه است.

اکنون این سفر در شرایطی انجام شده که شرایط منطقه ملتهب است و به واسطه تشدید تنش‌ها میان تهران و واشنگتن، خاورمیانه آرایشی نظامی به خود گرفته است.

گروهی از ناظران مدعی‌اند که مواضع متناقض رییس‌جمهور امریکا در باب رویارویی و مذاکره در قبال ایران، فرصتی طلایی را پیش روی تل‌آویو و بالاخص اعضای راست افراطی کابینه نتانیاهو قرار داده تا دونالد ترامپ را برای تعرض به ایران قانع کنند.

حال آنکه گروهی دیگر ضمن تاکید بر حضور چهره‌هایی رادیکال در حلقه پیرامونی دونالد ترامپ اثرگذاری نتانیاهو بر او را حداقل در کوتاه‌مدت چندان محتمل نمی‌دانند. تداوم جنگ در غزه نیز از دیگر محور‌های سفر نتانیاهو به واشنگتن است. تشدید حملات اسراییل به این باریکه سرنوشت آوارگان در غزه را همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار داده و همزمان طرح ترامپ در باب مردمان این سرزمین فارغ از مخالفت‌خوانی‌های اعراب روی میز قرار دارد.

به این بهانه با هدف تحلیل و بررسی چرایی سفر غیرمترقبه نتانیاهو به واشنگتن با علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفت‌و‌گو کرده‌ایم. مجیدی ضمن تاکید بر نفوذ بالای نتانیاهو و متحدانش بر دولت دوم ترامپ گفت که رویکرد‌های شخص ترامپ در کنار بی‌پروایی‌اش برای دستیابی به اهداف جنجالی می‌تواند مولد تغییراتی مبنی بر بی‌نظمی در خاورمیانه باشد.

مشروح گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید:

با توجه به اوضاع کنونی خاورمیانه و آرایش جنگی که منطقه به خود گرفته و همزمان حملات اخیر امریکا به حوثی‌ها، سفر نتانیاهو به واشنگتن در این بازه زمانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فارغ از اینکه دلیل اصلی اعلام شده برای این سفر پیش‌بینی نشده، بحث تعرفه‌ها عنوان شده واقعیت امر به مراتب پیچیده‌تر از این موضوع به نظر می‌رسد. در حال حاضر منطقه شاهد چندین رویداد مهم است که تاثیرات گسترده‌ای بر وضعیت سیاسی و امنیتی آن خواهد گذاشت. اولین و مهم‌ترین موضوع، افزایش چشمگیر نقل و انتقال تجهیزات نظامی است که دولت ترامپ در منطقه بدان متوسل شده است.

این حجم از تجهیزات نظامی منتقل شده که در حال حاضر در حال انجام است، بدون آنکه شاهد رویارویی باشیم، امری بی‌سابقه در تاریخ معاصر منطقه به شمار می‌رود. گفتنی است پیش از حمله امریکا به عراق، چنین تحرکاتی مشاهده شده بود. این میزان جابه‌جایی نظامی هزینه‌های سنگینی را به همراه دارد و صرفا بررسی این هزینه‌ها نشان‌دهنده ابعاد بزرگ و بی‌سابقه این اقدامات است.

نکته دوم این است که جابه‌جایی‌های تجهیزات نظامی و نصب برخی ادوات در برخی نقاط، برخی از عملیات‌ها در سایر نقاط را مختل کرده است. برای مثال، بخشی از سامانه ضدموشکی پاتریوت که به منطقه منتقل شده از کره‌جنوبی آمده است. طبیعتا این موضوع باتوجه به تعهدات ایالات‌متحده به کره‌جنوبی شرایط را پیچیده می‌کند، چرا‌که چنین سامانه‌هایی برای مقابله با چین در کره‌جنوبی مستقر شده‌اند.

بنابراین نمی‌توان به صورت بلندمدت این تجهیزات را از آن جغرافیا خارج کرد. از همین رو به نظر می‌رسد که این جابه‌جایی‌ها و این حجم از انتقال ادوات نظامی و فشار‌ها والتهاباتی که در نتیجه آنها به وجود آمده، نیازمند رایزنی‌های جدی است.

موضوع بعدی، باور اسراییل به این است که اکنون فرصتی طلایی برای تغییر نقشه منطقه و ایجاد تحول در ساختار آن به وجود آمده است. اسراییلی‌ها امید دارند که بتوانند نقشه جدیدی برای منطقه ترسیم کنند و به ویژه در مقابله با ایران و متحدانش، گام‌های موثری بردارند مساله دیگری که مورد توجه تل‌آویو قرار دارد، وضعیت هم‌پیمانان ایران در منطقه است که همگی درگیر رویارویی‌های مختلف هستند.

در عراق نیز طرحی دو حزبی تحت عنوان «آزاد کردن عراق از اشغال ایران» آماده شده است که به زودی به کنگره ارایه خواهد شد. چنین فشار‌هایی می‌تواند اثرات جدی بر محور مقاومت و کشور‌های هم‌پیمان ایران بگذارد. درنهایت، سوالی که همچنان مطرح است این است که آیا ایالات‌متحده تصمیم به ورود به جنگ مستقیم با ایران خواهد گرفت یا خیر. این مساله به طور قطع یکی از محور‌های اصلی گفت‌و‌گو‌ها و رایزنی‌های دیپلماتیک میان ترامپ و نتانیاهو است.

البته در کنار این مسائل، موضوع تعرفه‌ها و روابط ترکیه با اسراییل نیز از جمله مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. اسراییل خود نسبت به مساله ترکیه حساس است، اما تاکنون امریکا موضع خاصی در برابر این مساله اتخاذ نکرده است. این مسائل، اگرچه کمتر از موضوعات دیگر مورد توجه قرار گرفته‌اند، اما همچنان برای طرفین اهمیت دارند و نیازمند بحث و بررسی بیشتر هستند.

از دیگر مسائل مهمی که باید به آن اشاره کرد، جنگ غزه است. شروع دوباره درگیری‌ها، به طور مستقیم به مواضع ترامپ مربوط می‌شود. پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید، آتش‌بس غزه هر چند ناپایدار بود، برقرار شده بود و وارد مرحله اجرایی گشت، اما ترامپ پس از ورود به کاخ سفید اعلام کرد که می‌خواهد منطقه را به یک نقطه‌ای برای سرمایه‌گذاری تبدیل کند که باید تحت کنترل کامل ایالات‌متحده قرار گیرد.

این تغییرات به سرعت معادلات منطقه‌ای را تغییر داد و پس از آن ترامپ ضرب‌الاجلی برای آزادی تمام اسرای اسراییلی تعیین کرد، موضوعی که حتی نتانیاهو از طرح آن اجتناب می‌کرد. در پی این تحولات، نتانیاهو در‌نهایت تصمیم به آغاز عملیات نظامی در غزه گرفت. به عبارت دیگر، مواضع ترامپ در این زمینه نقش تعیین‌کننده‌ای در تغییر شرایط منطقه‌ای و تصمیمات اسراییل ایفا کرد. بنابراین، علاوه بر سه موضوع اصلی که پیش‌تر به آنها اشاره شد، جنگ غزه و سیاست‌های ترامپ در این زمینه نیز ازجمله مسائل مهمی است که نیازمند رایزنی‌های دیپلماتیک میان طرفین است.

یکی از محور‌های مهم این سفر ایران است آن‌هم در شرایطی که ترامپ در باب ایران از رویکرد متناقضی پیروی کرده و زمانی از رایزنی می‌گوید و زمانی دیگر از رویارویی نظامی. آیا می‌توان ادعا کرد در طول این سفر تحول ویژه‌ای در رویکرد ترامپ به واسطه تحرکات تل‌آویو و سفر شخص نخست‌وزیر رخ دهد یا خیر؟ بالاخص در شرایطی که اعضای راست افراطی کابینه نتانیاهو در باب هرنوع توافقی میان تهران و واشنگتن ابراز نگرانی کرده‌اند.

در این بازه زمانی که بنیامین نتانیاهو در واشنگتن حضور دارد، بعید به نظر می‌رسد که ایالات‌متحده به صورت فوری در راستای حمله به ایران دستورالعملی صادر کرده یا دست به اقداماتی بزند. دلیل این امر آن است که نتانیاهو تلاش می‌کند تا امنیت و آرامش را به تل آویو بازگرداند. با این حال، تاثیرگذاری کلی این ملاقات نمی‌تواند نادیده گرفته شود و قطعا شخص نتانیاهو بر رویکرد‌های ترامپ تاثیرگذار خواهد بود.

اگر به ترکیب حلقه اطرافیان ترامپ توجه کنیم، شاهد هستیم که سه دسته در این مجموعه حضور دارند: دسته اول، افرادی هستند که روابط نزدیکی با اسراییل دارند و به‌شدت بر مواضع ضدایرانی تاکید دارند. این افراد از جمله تصمیم‌سازانی هستند که در تصمیم‌گیری‌ها نقش اساسی ایفا می‌کنند. چهره‌هایی، چون پیت هگست وزیر دفاع ترامپ و مایکل والتز مشاور امنیت ملی رییس‌جمهوری، اینها افرادی هستند که دیدگاه‌های رادیکالی نسبت به ایران دارند و در قبال تحولات منطقه‌ای تصمیم‌ساز هستند. ترامپ تا به حال از پذیرش تمام توصیه‌های این افراد امتناع کرده، اما آنها همچنان تاثیر زیادی در شکل‌دهی به سیاست‌های دولت ایالات‌متحده دارند.

در کنار این افراد، بنیامین نتانیاهو می‌تواند از نفود خود برای تاثیرگذاری بر جناح‌های طرفدار اسراییل در داخل کاخ سفید بهره‌برداری کند. اگر او در کنار این گروه‌ها قرار بگیرد، می‌تواند قدرت چانه‌زنی‌اش را در مقابل ترامپ افزایش دهد. تاکنون ترامپ تصمیمات عمده‌ای که مستقیما براساس فشار این جناح‌ها باشد اتخاذ نکرده، اما احتمال تاثیرگذاری این گروه‌ها را نمی‌توان به طور کامل نادیده گرفت.

از طرف دیگر، برخی از افراد نزدیک به ترامپ، مانند جرالد کوشنر داماد او و همچنین سفیر امریکا در تل‌آویو هستند که در این حلقه تصمیم‌ساز حضور دارند. این افراد با تاکید بر حمایت از اسراییل و سیاست‌های تهاجمی درقبال ایران، به دنبال پیگیری استراتژی‌هایی همچون حمله محدود و قاطع به ایران هستند.

این گروه بر این باورند که حمله‌ای کوتاه و قاطع و پیشدستانه می‌تواند به تغییر رفتار ایران منجر شود، بدون آنکه نیاز به جنگی گسترده و طولانی‌مدت باشد. یکی از دغدغه‌های اصلی و چالش‌های ذهنی شخص ترامپ درخصوص حمله به ایران، نگرانی از آغاز یک جنگ فراگیر و طولانی است که برای او از لحاظ سیاسی و نظامی هزینه‌بر خواهد بود. با این حال، این گروه‌ها معتقدند که یک حمله محدود می‌تواند رفتار ایران را تغییر دهد. بنابراین، به‌رغم اینکه نتانیاهو ممکن است در این مقطع زمانی نتواند ترامپ را به اقدامی فوری و تهاجمی وادار کند، حضور او در واشنگتن این پتانسیل را دارد تا در راستای تقویت جناح‌های طرفدار اسراییل و تاثیرگذاری بر سیاست‌های کاخ سفید در قبال ایران موثر باشد.

یکی دیگر از محور‌های برجسته در این سفر، مساله سرنوشت غزه و وضعیت انسانی حاکم بر این‌باریکه است. باتوجه به حملات مداوم اسراییل به غزه و مخالفت‌های کشور‌های عربی با طرح‌های جنجالی ترامپ برای اداره این باریکه از جمله کوچاندن اجباری آوارگان، پیامد‌های این سفر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا طرح جدیدی برای برقراری مجدد آتش‌بس در غزه ارایه خواهد شد؟

در این زمینه باید گفت که طرح‌هایی که دونالد ترامپ درباب خاورمیانه دارد قابل تحقق نیستند. دیگر اعضای منطقه نیز این ایده‌ها را قابل تحقق نمی‌دانند. یکی از ویژگی‌های برجسته ترامپ این است که هیچ تعهدی نسبت به راهکار دو دولتی ندارد. ترامپ با این رویکرد به اسراییل اجازه می‌دهد که به طور کامل و بدون هیچ محدودیتی در فلسطین و به ویژه در غزه عمل کند. درست است که جو بایدن نیز از نتانیاهو حمایت‌های زیادی داشته است، اما این حمایت‌ها در چارچوب‌های خاص و با توجه به تعهدات ایالات‌متحده به راهکار دودولتی بوده است. بایدن نیز اگرچه حمایت‌های پررنگی از نتانیاهو داشت، اما همزمان محدودیت‌ها و چارچوب‌هایی برای اسراییل قائل بود. در مقابل، اما ترامپ این چارچوب‌ها را کنار گذاشته و عملا به اسراییل اجازه می‌دهد که با اعمال فشار حداکثری، حتی با قیمت کشته شدن صد هزار نفر در یک ماه یا بروز قحطی شدید به اهداف خود دست یابد.

در چنین فضایی، اما به نظر می‌رسد که نتانیاهو اهداف خود را برای جنگ در غزه تعدیل کرده است. پیش‌تر، نتانیاهو اهدافی مانند نابودی کامل حماس و الحاق تمام غزه به خاک اسراییل را مطرح می‌کرد که تحقق آنها در کوتاه‌مدت بسیار دشوار بود. اما در حال حاضر، نتانیاهو به دنبال اهداف جدیدتری است. یکی از این اهداف، نه الحاق کامل غزه، بلکه الحاق بخشی از آن به قلمرو اسراییل است.

علاوه بر این، او به‌دنبال تحقق طرحی تحت عنوان «توزیع گلخانه‌ای» است با این توضیح که اردوگاه‌های جدید در داخل نوار غزه احداث شوند که در آنها حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر از اهالی غزه اسکان یابند. پیش‌بینی می‌شود که تعداد این اردوگاه‌ها به حدود هفتاد اردوگاه برسد. در ادامه جزییات این طرح عنوان شده کسانی که خارج از این اردوگاه‌ها زندگی کنند، به عنوان تروریست شناخته می‌شوند و در معرض سرکوب قرار خواهند گرفت. این طرح عملا کنترل غزه را دراختیار ارتش اسراییل قرار می‌دهد. این طرح‌ها با سیاست‌های بایدن در تضاد بود و همواره تاکید داشت که این مساله باید یک امر فلسطینی یا حداقل عربی باشد. در مقابل، ترامپ با تاکید بر اهمیت نظم پایدار، به اسراییل اجازه می‌دهد که در غزه از چنین اقداماتی استفاده کند.

آیا چنین طرحی در دولت ترامپ قابلیت عملیاتی شدن دارد یا خیر؟

سوال بسیار سختی است؛ اما احتمال تحقق این طرح‌ها در دوران ترامپ ممکن است حدود ۵۰درصد باشد. اما نکته مهم‌تر و فارغ از اعلام عدد و رقم برای چنین ایده‌ای باید گفت که ترامپ در حال کنار گذاشتن راهکار‌های قبلی است و به‌دنبال ایجاد یک نظم جدید است که با طبیعت منطقه و دینامیک‌های آن در تضاد است. این به این معنا که نه تنها تحقق این طرح‌ها آسان نیست، بلکه ممکن است منجر به بی‌نظمی بیشتر در منطقه شود. اکنون نیز واقعیتی که وجود دارد همین است. ترامپ حاضر به پذیرش ایده‌های پیشین نیست، اما طرح‌های جدیدش نیز قابل تحقق نیستند.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.