روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود در مطلبی با عنوان «آقای پزشکیان! مراقب مشورتهای اقتصادی استعمارگران باشید» رئیسجمهور را بر لزوم توجه به جنگ اقتصادی کشور و دقت در مشاوره با اقتصاددانان تذکر داده است.
این روزنامه در این مطلب آورده است: آقای پزشکیان عزیز! شما که میدانید در جنگ اقتصادی هستید، بررسی کنید ببینید چه کسی در شرایط جنگ اقتصادی سهلگیریها را متوجه مفتخوارها و سختگیریها و تنبیهها را متوجه تولیدکنندگانش میکند.
این سؤال را دکتر فرشاد مؤمنی، از کارشناسان حامی دولت مطرح کرده است. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه باید به سهم خود کمک کنیم که افراد، چه در سطح حکومتگران و چه در سطح مردم، به تعبیر دکتر شریعتی «افراد بلندگوی بیجیره و مواجب استعمار نشوند»، گفت: شخصاً با همه شکوائیههای پرشماری که از خطاهای غیر قابل توجیه رخ داده در دولت پزشکیان دارم، هنوز ایشان را فردی دلسوز، پاکدامن و پاکدست میدانم که سوراخ دعا را گم کرده است، به همین دلیل با نهایت مهر و شفقت و منحصراً با ابزار علم و دادههایی که دولت خود ایشان منتشر کرده با او صحبت میکنم.
میفهمم که اصلاً دور از ذهن نیست که آنها که منافعشان در این خطاها، مانند شوک درمانی و خصوصیسازیهای منحوس و آزادسازی واردات مشکوک است، صدها دروغ درباره افراد اهل نصیحت و شفقت هم بگویند و زمینههای گفتوگوهای سالم و اعتلابخش با ایشان و همکارانشان را ببیندند. اما این توطئه آنها است و ما باید درک کنیم و آلت دست نشویم.
مؤمنی تأکید کرد: اسم آنچه که آنها برای به اسارت درآوردن ایران تدارک دیدهاند برنامه تعدیل ساختاری است. ببینید آنها که انشاءلله فقط بلندگوهای بیجیره و مواجب خارجیها بودند، از نقطه عطف پایان جنگ چقدر فشار گذاشتند که راه نجات ایران شوک درمانی و خصوصیسازی و آزادسازی واردات است و در این مسیر دروغی نبود که نبافند. آن دروغها تا همین امروز هم استمرار دارد.
همین امروز هم که درباره علت واردات کالاهای لوکس میپرسیم ادعا میکنند که این کار رقابتپذیری تولیدات داخلی را بالا میبرد. هرکس الفبا را بداند، متوجه میشود که اگر بخواهید کالاهایتان را رقابتپذیر کنید، باید دانش علمی و مهارت فنی نیروی کار را بالا ببرید و برای ایجاد انگیزه سرمایهگذاری تولید، ثبات اقتصاد کلان ایجاد کنید و امنیت حقوق مالکیت فراهم کنید که ما با فرار سرمایه انسانی و مادی روبهرو نباشیم.
مؤمنی گفت: سال ۷۴، وقتی فاجعهسازی سیاست شوکدرمانی آشکار شد، یکی از کلیدیترین مروجان سیاست برنامه تعدیل و شوک درمانی، سریع فرصت مطالعاتی برای آمریکا گرفت. بعد در نطق خداحافظی در سازمان برنامه گفته بود من نمیتوانم در سوبسید آباد زندگی کنم! چند نفر از کارشناسان سازمان برنامه پیش من آمدند و مستنداتی آوردند که نشان میداد این فرد چند ماشین، چند خانه و زمین به قیمت سوبسیدی گرفته است! آنکه نمیتواند در سوبسید آباد زندگی کند و به آمریکا میرود ببینید آن زمان که مسئولیت کلیدی داشت چند بار به او خانه و زمین و ماشین سوبسیدی دادند و، چون از سوبسید بدش میآید آنها را نگرفت!
بیشرمی است که سوبسید را درباره بقای مردم روا نمیدارند، اما سوبسیدهای چند میلیارد برابری آن را به افراد خاص به خوبی تحمل میکنند و برایش هورا هم میکشند و از آن دفاع هم میکنند!
مؤمنی تأکید کرد: عرصه انفال و بنیه تولید ملی اکنون حادترین عرصههای تهدید امنیت ملی ایران است و آنچه که در این میان بر سر تولید صنعتی میرود، بسیار فاجعهآمیز است. فقط در ۱۴۰۳، صنایع ما بیش از ۴۰ روز با صلاحدیدهای حکومتی که حکایت از بیکفایتی در تأمین زیرساختها بوده، تعطیل کردهاند.
چگونه است که به کسی که سرمایهگذاری تولیدی کرده، میگویید بنگاهش را تعطیل کند، اما به بانکها نمیگویید موتور نرخ بهرهشان و مالیاتگیرها موتور مالیاتستانی را خاموش کنند. به نیروی کار درباره خاموش کردن مطالبه مزد و به سازمان تأمین اجتماعی درباره خاموش کردن مطالبه حق بیمه حرفی نمیزنید؟!
مؤمنی گفت: به آقای پزشکیان میگویم عزیز برادر شما که میدانی در جنگ اقتصادی هستید، بررسی کنید ببینید چه کسی در شرایط جنگ اقتصادی سهلگیریها را متوجه مفتخوارها و سختگیریها و تنبیهها را متوجه تولیدکنندگانش میکند.