فرارو- همزمان با اوج گیری حساسیتها و گمانه زنیها در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا و چگونگی برگزاری احتمالی این مذاکرات، نرخ ارز در کشور نیز نسبت به ماههای منتهی به سال ۱۴۰۴ روند افزایشی را طی کرده و از مرز ۱۰۰ هزار تومان عبور کرده است.
به گزارش فرارو، افزایش نرخ ارز با توجه به تاثیر آن بر معیشت مردم بار دیگر این سوال را مطرح میکند که اساسا وظیفه کنترل نرخ ارز آیا بر عهده بانک مرکزی است؛ یا بر عهده دولت است یا هر دو موظفند در این زمینه نقش آفرینی کنند؟ البته پرسش دیگر این است که آیا اصلا بانک مرکزی و دولت این قدرت را دارند که تغییری در این زمینه ایجاد کنند؟ کامران ندری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
کامران ندری به فرارو گفت: «تقابل و تنشی که بین ما و غرب و نه فقط ایالات متحده وجود دارد، در سیاستهای داخلی و خارجی کشورمان بازتاب دارد. این را هم میدانیم که سیاستمداران ایران با گفتن یک جمله که «ما مذاکرات مستقیم را میپذیریم» میتوانند بازار ارز را تحت تاثیر بهسزایی قرار دهند. بحث من اصلا تسلیم شدن نیست. درواقع اصلا انتظار ندارم سیاستمداران بگویند تسلیم خواهند شد، اما حقیقت این است نوع گفتار سیاستمداران ما در خصوص مذاکره میتواند در بازار ارز تاثیر قابل ملاحظهای داشته باشد. ضعف دولت و ضعف بانک مرکزی از دید من این است که نتوانستهاند با ارائه اطلاعات شفاف و دقیق به رهبری در خصوص مذاکره و تاثیر آن بر آینده اقتصاد ایران نقش آفرینی کنند. درواقع دولت و بانک مرکزی تلاش قابل قبولی برای روشن سازی تاثیر مذاکرات در پیشگیری از بدتر شدن وضعیت نرخ ارز و معیشت مردم ایفا نکردهاند. برخورد دولت با مسأله مذاکرات کاملا انفعالی است و نتوانسته خطوط دقیقی برای مذاکرات ترسیم کند.»
وی افزود: «حتی اگر آقای پزشکیان یا بانک مرکزی اقدامی در این زمینهها انجام میدهند، بازتاب رسانهای ندارد. لااقل از نگاه من، بانک مرکزی و دولت کم کاری میکنند. روند افزایشی که در نرخ ارز مشاهده میشود، بیشتر به تنش با غرب و تقابل با ایالات متحده بر میگردد. تقابلی که روز به روز عمیقتر و شدیدتر میشود و حتی بحث احتمال درگیری نظامی نیز مطرح است. اگر مسأله ترامپ و پافشاری او برای دخالت در مسائل خاورمیانه نبود و ایران را در رأس مشکلات نمیدید، قطعا نرخ ارز ما هم در همان محدوده ۵۰، ۶۰ هزار تومانی بود که در دوران ریاست جمهوری آقای رئیسی میدیدیم. افزایش نرخ ارز به بالای ۶۰ هزار تومان پس از انتخاب ترامپ و اعلام سیاستهای او در قبال ایران شکل گرفت؛ بنابراین مسئله سیاست خارجی و روابط ما با ترامپ بسیار مهم است.»
این اقتصاددان در ادامه گفت: «از یک سو باید قبول کنیم که تصمیم گیری در خصوص مذاکرات در سطحی بالاتر از دولت و بانک مرکزی انجام میشود، اما از سمت دیگر، به این نکته توجه کنیم که باید به دولت و بانک مرکزی نقد وارد کنیم که چرا نمیتوانند با ادله و استدلالهای منطقی، در تصمیمات کلیدی که رهبری میگیرند، اثرگذار باشند. این روزها مسأله معیشت مردم، مقوله بسیار مهمی است و دولت و بانک مرکزی باید با آمارهای شفاف این موضوع را به سمع و نظر رهبری برسانند. این درست نیست که جریان اطلاعات درست و دقیق از سمت بانک مرکزی و دولت به سمت رهبری فعال نباشد یا این شائبه ایجاد شود که مردم گرفتاری اقتصادی ندارند.»
وی افزود: «در زمان استیضاح آقای همتی، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جمله آقای حاجی دلیگانی، اینگونه القا کرده بودند که بعد از عزل آقای همتی نرخ ارز قطعا پایین میآید. معنای این اظهارات چیست؟ به نظر میرسد برخی نمایندگان مجلس و دیگر افراد حوزه سیاست و اقتصاد، اطلاعات نادرست یا نامعتبری را اشاعه میدهند و در همین مثالی که عرض کردم سعی کردند این باور را جا بیندازند که افزایش نرخ ارز به دلیل تصمیمات غلطی است که وزیر اقتصاد گرفته است. این افراد تلاش دارند وانمود شود تصمیمات حوزه سیاست خارجی و به ویژه نوع تصمیم گیریها در قبال ترامپ، تاثیری بر وضعیت نرخ ارز ندارد. وقتی چنین باوری جا بیفتد، مواضع تصمیم گیران ارشد کشور در حوزه مذاکره نیز تحت تاثیر قرار میگیرد و سخت گیرانهتر میشود و اتفاقا به همین دلیل است که معتقدم کم کاریهایی در دولت، بانک مرکزی و حتی مجلس وجود دارد که نمیتوانند مسائل اقتصادی را با واقعیتهای موجود توصیف کنند و در نتیجه مسئولیت خود را به درستی انجام ندادهاند.»
این تحلیلگر ارشد اقتصادی تاکید کرد: «نمی توانیم بگوییم که دولت و مجلس در رابطه با بازار ارز هیچ اشتباهی نکردهاند. همان استیضاح وزیر اقتصاد و استدلالهایی که در رابطه با وزیر اقتصاد از سوی مجلسیها مطرح شد، بزرگترین خطا و اشتباه مجلسیها بود و دیدیم که پس از استیضاح آقای همتی نه تنها نرخ ارز کنترل نشد، بلکه از محدوده ۹۲ هزار تومان به ۱۰۵ هزار تومان رسید. متأسفانه مجلسیها هنوز هم درگیر بدفهمی هستند و تصور میکنند افزایش نرخ ارز هیچ ربطی به تصمیماتی که ترامپ میگیرد ندارد و چون فهم درستی از بازار ارز ندارند، تحلیلهایی اشتباه را مطرح میکنند و حتی ممکن است مانع از اقدامات درست و اصولی شوند که قرار است توسط دولت انجام شود.»