فرارو- زندگی خدیجه مصدق، دختر دکتر محمد مصدق، نخستوزیر سابق ایران و یکی از چهرههای برجسته تاریخ معاصر، داستانی است که در سایه حوادث سیاسی ایران به سرنوشت غمانگیزی بدل شد. این داستان از جنبههای مختلف مورد توجه قرار گرفته و همواره به عنوان نمادی از تأثیرات سیاست بر زندگی افراد شناخته میشود.
به گزارش فرارو، خدیجه مصدق در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۰۲ (۱۷ دسامبر ۱۹۲۳) در تهران به دنیا آمد. او کوچکترین دختر دکتر محمد مصدق و زهرا ضیاءالسلطنه بود. خدیجه در دوران کودکی دختری شاد، باهوش و ورزشکار بود و آرزوهای بزرگی برای آینده داشت. او بسیار به پدرش وابسته بود و دکتر مصدق نیز او را با نام "خدوج" صدا میزد.
در سال ۱۳۱۹ (۱۹۴۰ میلادی)، زمانی که خدیجه تنها ۱۶ یا ۱۷ سال داشت، حادثهای تلخ سرنوشت او را تغییر داد. در این زمان، دکتر مصدق به دلیل فعالیتهای سیاسی خود بازداشت شد و خدیجه شاهد آن بود که مأموران شهربانی او را با خشونت و طناب پیچ به سمت زندان بردند. این صحنه تأثیر عمیقی بر روان خدیجه گذاشت و او دچار اختلالات روانی شد. برخی منابع از افسردگی شدید و اختلالات عصبی به عنوان علت این تغییر روحی نام میبرند.
دکتر غلامحسین مصدق، برادر خدیجه، در بخشی از خاطراتش گفته است: "روزی آمدند و اتومبیل ما را به زور گرفتند با شوفر خودشان و پدر من را انداختند توی اتومبیل و همان روزی بود که خواهر من، خواهر کوچک من، میرفتند که غذا ببرند برای پدرم که در شهربانی بود. دید که پدر مرا لوله کردهاند و او نمیخواست برود، به زور طناب پیچش کردند و انداختند توی اتومبیل و او را بردند. خواهر من دیوانه شد. هنوز هم در سوییس است. یک شوک شدید روحی به خواهر من دست داد."
به دلیل کمبود امکانات درمانی در ایران آن زمان، دکتر مصدق تصمیم گرفت دخترش را به سوئیس بفرستد تا تحت درمان قرار گیرد. از سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷ میلادی)، خدیجه به شهر نوشاتل سوئیس نقل مکان کرد و بیش از ۵۰ سال در یک آسایشگاه روانی در این کشور زندگی کرد. هزینههای درمان او ابتدا توسط خود دکتر مصدق، سپس توسط خانواده و در نهایت با کمک یک قیم و نهادهای اجتماعی تأمین میشد.
خدیجه هیچگاه ازدواج نکرد و در طول سالها زندگیاش در سوئیس، از یادآوری خانوادهاش و مخصوصاً پدرش پرهیز میکرد. این امر نشاندهنده تأثیر عمیق ضربه روحی که در نوجوانی دیده بود، بر روان او بود.
خدیجه مصدق در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ (۱۹ مه ۲۰۰۳) در سن ۸۰ سالگی در همان آسایشگاه روانی در سوئیس درگذشت. او در همانجا دفن شد و سفارت ایران در سوئیس تأیید کرد که مقامات کنسولی گهگاه به وضعیت او رسیدگی میکردند.
سرنوشت خدیجه مصدق بهعنوان نمادی از تأثیر سیاستهای استبدادی و فشارهای اجتماعی و سیاسی بر زندگی افراد شناخته میشود. بسیاری از محققان و تاریخنگاران معتقدند که او قربانی استبداد شد، چرا که مشکلات روانی او بهطور مستقیم از فشارها و ظلمهایی که به پدرش وارد شده بود، ناشی میشد.
این زندگی غمانگیز الهامبخش بسیاری از آثار هنری بوده است. یکی از این آثار نمایشی، نمایشنامه "دیو جغرافی" از نغمه ثمینی است که بهطور فانتزی و خیالانگیز زندگی خدیجه را روایت میکند.