برآیند این اتفاق، چیزی جز ریزش قابلتوجه در نماگر اصلی بازار یعنی شاخصکل نبود. طبق اطلاعات نقشه بازار، از ابتدای هفته تا روز دوشنبه ۱۸ فروردین، شاخصکل بورس با افتی معادل ۲.۲۷درصد روبهرو شد، اما در همین مدت، شاخص هموزن که نمایانگر وضعیت کلی شرکتهای کوچکتر و عمدتاریالی بازار است، تنها ۰.۴۲درصد کاهشیافت. اما این پرسش اساسی مطرح میشود: آیا شرایط بهوجودآمده، یک تهدید صرف است یا فرصتی برای سرمایهگذاران باهوش؟ و آیا صنایعریالی که کمتر تحتتاثیر تحولات بینالمللی هستند، حالا موقعیت رشد پیدا کردهاند؟
صنایع دلاری مانند پتروشیمیها، فولادیها، فلزات اساسی، معدنیها و برخی از شرکتهای پالایشی، درآمد اصلی خود را از صادرات بهدست میآورند و قیمتگذاری محصولات آنها تابع بازار جهانی است. کاهش قیمت نفت و فلزات، بهطور مستقیم بر سودآوری این شرکتها اثرگذار است و باعث کاهش انتظارات بازار از آینده این نمادها میشود. در مقابل، صنایعریالی شامل صنایعی مانند سیمانیها، داروییها، غذاییها، زراعت، حملونقل داخلی، شویندهها، لوازمخانگی و بخشی از خدمات میشوند. این صنایع بهدلیل فروش داخلی و قیمتگذاریریالی، وابستگی مستقیم به بازارهای جهانی ندارند.
آنها بیشتر از متغیرهایی مانند قدرت خرید مصرفکننده داخلی، تورم، سیاستهای یارانهای و روند تخصیص ارز تاثیر میپذیرند، بنابراین در شرایطی که قیمتهای جهانی سقوط میکنند، ممکن است این صنایع از ثبات نسبی برخوردار باشند یا حتی جذابتر از قبل ظاهر شوند. در شرایط فعلی، خروج سرمایه از نمادهای دلاری قابلپیشبینی است، اما این سرمایهها به کجا منتقل خواهند شد؟ یکی از پاسخهای احتمالی در شرایطی که بازارهای موازی با نوسانات غیرقابلپیشبینی مواجهاند، صنایعریالی است؛ بهویژه آنهایی که سودآوری پایدار، نسبت قیمت به درآمد مناسب و بنیاد قوی دارند.
بسیاری از این نمادها در ماههای گذشته در حاشیه بازار بودهاند و حالا ممکن است نوبت درخشش آنها فرا برسد.در چنین شرایطی صنایعی مانند سیمانیها و داروییها که در روزهای اخیر بعضا لیدر رشد شدهاند و برخی از غذاییها، داروییهای صادراتمحور داخلی، زراعتیهایی با داراییهای قابلتوجه یا شرکتهایی با رشد فروش داخلی، میتوانند مقصد پولهای هوشمندی باشند که بهدنبال فرصتهای تازهاند. همچنین نباید فراموش کرد که افزایش نرخ بهره بانکی در هفتههای اخیر نیز فشار مضاعفی بر صنایع سرمایهبر و دلاری وارد کردهاست؛ حال آنکه بسیاری از صنایع کوچکتر با ساختار سرمایهای سادهتر، نسبت به نرخ بهره حساسیت کمتری دارند.
با وجود چشمانداز مثبت برخی صنایعریالی، باید توجه داشت که این تغییر روند ممکن است مقطعی باشد. بازارهای جهانی همواره در حال تغییرند و ممکن است با کاهش تنشها یا اتخاذ سیاستهای جدید از سوی کشورها، قیمت کامودیتیها مجددا به مدار رشد بازگردد. در آن صورت، سرمایهگذاران ممکن استبار دیگر به سمت صنایع بزرگ و صادراتمحور متمایل شوند، بنابراین انتخاب سهام نباید صرفا بر اساس ماهیتریالی آنها باشد و باید بنیاد شرکتها نیز موردتوجه قرار بگیرد. علاوهبر این طبیعتا همه صنایعریالی عملکرد مطلوبی ندارند. برخی از این شرکتها، بهرغم مستقلبودن از بازار جهانی، دچار مشکلات عملیاتی، بدهی بالا یا کاهش حاشیه سود بهدلیل قیمتگذاری دستوری هستند، بنابراین انتخاب سهم باید همچنان بر مبنای تحلیل بنیادی دقیق، صورتهای مالی و دورنمای واقعی شرکت انجام شود.