بحران خاموشی که فریاد می‌زند

فرارو سه شنبه 19 فروردین 1404 - 00:47
سلامت روان به حاشیه رانده شده، بسیاری حتی نمی‌دانند درگیر اختلالات روانی هستند، پیشگیری ناکام مانده و رسانه‌ها برای آگاهی‌بخشی موفق نبوده‌اند. اما راه‌حل چیست؟ از سواد سلامت روان تا بسته‌های اختصاصی برای گروه‌های پرخطر؛ گزارشی از چالش‌ها و راهکار‌های این «بحران خاموش».

انسانِ مضطرب و افسرده که تحت تأثیر مشکلات اجتماعی و اقتصادی با بحران‌های روانی متعددی روبه‌رو شده، امروز بیش از هر زمان دیگری به مداخله‌های درمانی برای ارتقای سلامت روان نیاز دارد.

به گزارش ایرنا، سلامت روان به شیوه تفکر، احساسات و رفتار‌های فرد وابسته است؛ فردی که از سلامت روان برخوردار باشد، نگرش و احساس مثبت‌تری نسبت به زندگی و جامعه دارد و آمادگی لازم برای مواجهه با چالش‌های زندگی را نیز کسب می‌کند. چنین فردی نه‌تنها نسبت به خود، بلکه در ارتباط با دیگران نیز احساس بهتری خواهد داشت و در محیط کار و زندگی مسئولیت‌پذیرتر عمل می‌کند. همچنین، توانایی برقراری روابط سازنده‌تری با اطرافیانش پیدا می‌کند، اما نکته حائز اهمیت این است که بسیاری از افراد، سلامت جسم را بر سلامت روان مقدم می‌دانند و از اهمیت بهداشت روان غافل می‌شوند. در بسیاری از موارد، آنها حتی از ابتلا به اختلالات روانی خود آگاه نیستند و نمی‌دانند در چنین شرایطی چه اقداماتی باید انجام دهند. این مسئله ریشه در ضعفِ سواد سلامت روان در جامعه دارد؛ موضوعی که از وظایف اصلی نظام سلامت به شمار می‌رود. در واقع، ارتقای سطح آگاهی عمومی درباره سلامت روان ضروری است تا جامعه بتواند گام‌های مؤثری در جهت پیشگیری از این اختلالات بردارد. حال این پرسش پیش می‌آید که چه باید کرد؟

با مشارکت رسانه‌ها، سواد سلامت روان افزایش می‌یابد

ارتقای سواد سلامت یکی از چالش‌های نظام سلامت محسوب می‌شود؛ موضوعی که به همکاری بین بخشی نیاز دارد و دستگاه‌های مختلف فرهنگی و آموزشی باید در این زمینه مشارکت کنند. اگر سواد سلامت به شکلی در دروس مدارس و دانشگاه‌ها گنجانده شده یا فرهنگ‌سازی در اجتماع انجام شود، قدر مسلم منجر به ارتقای سواد سلامت عمومی خواهد شد. سواد سلامت روان هم جزیی از این کل محسوب می‌شود؛ در این راستا باید انگ‌زدایی از مراجعه به متخصصان سلامت روان در اولویت قرار بگیرد. هرچند پس از دوران کرونا، میزان مراجعه به روانشناسان به شکل محسوسی افزایش یافته و در واقع جامعه از مراجعه به روانشناس احساس بهتری کسب می‌کند، اما باز هم باید فرهنگ‌سازی در این زمینه انجام شود تا درمان اختلالات روانی مانند بیماری‌های جسمی در جامعه پذیرش بیشتری داشته باشد و شاهد رفتار‌های حاصل از اختلالات روانی درمان نشده نباشیم.

«محمد آسایی اردکانی» مشاور سابق معاون بهداشت وزارت بهداشت در این زمینه می‌گوید: یکی از مهم‌ترین موارد، افزایش آگاهی و سواد سلامت مردم درباره سلامت روان است تا اگر نشانه‌هایی از اختلالات روان را مشاهده کردند، به متخصص سلامت روان مراجعه کنند. رسانه‌ها باید در زمینه ارتقای سطح سواد سلامت روان کار کنند. همچنین رابطان سلامت نیز می‌توانند در این زمینه کمک کننده باشند.

وی ادامه می‌دهد: مردم ساعت‌ها در فضای مجازی وقت می‌گذرانند و باید درباره سلامت روان با مردم گفت‌و‌گو شده و نباید واقعیت‌ها در این زمینه مخفی شوند. مردم باید درباره عوامل موثر بر سلامت روان آگاهی بیشتری پیدا کنند.

تدوین بسته‌های سلامت روان متناسب با گروه‌های مختلف جامعه

ارائه بسته‌های سلامت روان در مراکز دولتی نیازمند نکته سنجی و توجه به جامعه هدف است؛ یعنی برای افراد مختلف که به مراکز سلامت روان مراجعه می‌کنند، بسته‌های خدمتی متناسب با شرایط آنها تعریف شود. موضوعی که در حال حاضر چندان رعایت نمی‌شود و وزارت بهداشت باید فکری به حال آن کند. نکته مورد توجه دیگر، محل ارائه بسته‌های سلامت روان و اقدام فعالانه نظام سلامت برای شناسایی و اقدام به موقع است. یعنی بسته‌های سلامت روان باید به صورت فعالانه و در ساختار مشخصی ارائه شوند و این طور نباشد که نظام سلامت در انتظار مراجعه افراد برای دریافت خدمات بنشیند.

«محمدرضا شالبافان» سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در همین ارتباط می‌گوید: برای تدوین بسته‌های سلامت روان، ابتدا به دنبال گروه‌های پرخطر خواهیم رفت؛ بسته‌های سلامت روان باید مختص گروه‌های مختلف تدوین شوند. به طور مثال در زمینه مدیریت استرس، گفته می‌شود که باید ورزش به اندازه کافی و خواب منظم باشد؛ حالا وقتی قرار باشد برای کارگر ساختمانی که فعالیت روزانه بیشتری نسبت به برخی اقشار دیگر دارد، بسته سلامت روان تدوین شود، باید شرایط او در نظر گرفته شود. البته سرفصل‌ها به طور کلی مشخص است، اما باید براساس اقشار مختلف، بسته‌های گوناگون سلامت روان تعریف و تدوین شوند.

سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در ادامه اظهار می‌دارد: بسته‌های سلامت روان برای افراد مختلف جامعه باید در جا‌هایی ارائه شود که دسترسی به جامعه هدف وجود دارد؛ اگر قرار باشد بسته سلامت روان به کارگران ارائه شود، باید به جایی مراجعه کرد که کارگران حضور دارند. ارائه این بسته‌ها باید به صورت فعالانه و غیراجباری باشد؛ یعنی افراد تشویق شوند تا بسته‌های سلامت روان را دریافت کنند. در این صورت، اثربخشی بسته سلامت روان بیشتر خواهد بود. در مورد دانش‌آموزان نیز صحبت‌هایی مطرح شده تا بسته‌های سلامت روان وارد مواد آموزشی شود؛ این اقدام باید به شکلی باشد که اجبار شکل نگیرد، به طور مثال آموزش داده شود، اما امتحان گرفته نشود و در واقع اجبار وجود نداشته باشد.

شالبافان: بسته‌های سلامت روان برای افراد مختلف جامعه باید در جا‌هایی ارائه شود که دسترسی به جامعه هدف وجود دارد. ارائه این بسته‌ها باید به صورت فعالانه و غیراجباری باشد.

آسایی اردکانی نیز در این زمینه توضیح می‌دهد: تدوین بسته‌های آموزشی سلامت روان برای کارکنان اورژانس، معلمان، کادر بهداشت و درمان ضروری به نظر می‌رسد. همچنین بسته‌های آموزشی سلامت روان برای بیماران مبتلا به سرطان، بیماران دیالیزی و خانواده آنها نیز ضرورت دارد. البه تدوین بسته‌های آموزشی سلامت روان برای افراد مختلف جامعه، بسیار دشوار است و به همکاری بین بخشی نیاز دارد.

سلامت روان به مشکلات اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد

باید این واقعیت را پذیرفت که وضعیت سلامت روان کاملاً به وضعیت اجتماعی و اقتصادی وابسته است؛ هرچقدر مشکلات اقتصادی بیشتر باشد، خانواده‌ها با مشکلات بیشتری مواجهه شده و آثار آن به مرور در سلامت روان اعضای خانواده تاثیر می‌گذارد.

«حمید سوری» استاد اپیدمیولوژی در این باره می‌گوید: سلامت روان چیزی جدا از مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیست. بعضی مواقع خبر خودکشی کارکنان نظام سلامت را می‌شنویم که نشان دهنده مشکلات اساسی در جامعه است. نباید نگاه یک بعدی به دانشجویان علوم پزشکی داشت و باید نیاز‌های واقعی دانشجویان را مشاهده و برای آن برنامه‌ریزی کرد.

وی در ادامه می‌افزاید: هرچند سختی‌های اقتصادی را در دوران جنگ هم داشتیم، اما جامعه در آن زمان تاب‌آوری بیشتری داشت. در بسیاری از موارد وقتی کارکنان افکار خودکشی دارند، به دلیل رفتار‌ها و برخورد‌های مدیران میانی است. وفاق و همدلی اجتماعی باید در جامعه تقویت شده و افراد به یکدیگر کمک کنند و باید بدانیم کارگاه سلامت روان و کلاس‌های مشاوره به تنهایی کافی نخواهد بود، هرچند تا حدی موثر است.

سلامت روان باید در به کارگیری افراد مهم باشد

یکی از مواردی که در به کارگیری به افراد در مشاغل مختلف مورد توجه قرار نمی‌گیرد، برخورداری از سلامت روان برای آن شغل مشخص است؛ مثلاً برای شغل معلمی و پرستاری، افراد باید تاب‌آوری بیشتری داشته باشند، اما اساساً چنین موضوعی در به کارگیری افراد در مشاغل مختلف مورد توجه قرار نگرفته و آثار زیان بار آن به مرور نمایان می‌شود.

«نازنین آهنگری» دکترای روان شناسی بالینی و استاد دانشگاه در این زمینه می‌گوید: گزینش و به کارگیری افراد در مشاغل مختلف، باید با در نظر گرفتن پروفایل روان‌شناختی آن حرفه صورت بگیرد، زیرا هر حرفه به ویژگی‌های خاصی نیاز دارد و عدم توجه به شرایط مورد نیاز آن شغل، سلامت روان فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای نمونه فردی که متقاضی استخدام به عنوان راننده وسایل حمل و نقل عمومی شهری است، باید تاب‌آوری و ظرفیت مواجهه با افراد گوناگون با شرایط روانی مختلف، پذیرش بالا، وجدان کاری بالا، سطح اضطراب پایین، تحریک‌پذیری پایین داشته باشد؛ در غیر این صورت، شرایط کاری او تبدیل به عامل اضطراب‌آور شده و سلامت روان، زندگی اجتماعی و خانوادگی او را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در نتیجه توجه ویژه به عوامل پیشگیرانه تهدید سلامت روان در فضا‌های کاری و استخدامی باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.

آهنگری: گزینش و به کارگیری افراد در مشاغل مختلف، باید با در نظر گرفتن پروفایل روان‌شناختی آن حرفه صورت بگیرد، زیرا هر حرفه به ویژگی‌های خاصی نیاز دارد و عدم توجه به شرایط مورد نیاز آن شغل، سلامت روان فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

این دکترای روان شناسی بالینی در ادامه توضیح می‌دهد: حتی افرادی که در پست‌های خاص مدیریتی قرار می‌گیرند و باید تعداد زیادی از کارمندان را مدیریت کند نیز باید قبل از آنکه مدیر شود، از نظر سلامت روان بررسی شده و میزان تاب‌آوری او در شرایط مختلف سنجیده شود، زیرا مشاغل مدیریتی از نظر ماهیت، از جمله مشاغل اضطراب‌آور محسوب شده و مدیران معمولاً اضطراب بیشتری را به نسبت به کارمندان تحمل می‌کنند. حالا اگر مدیر نتواند اضطراب خود را مدیریت کند، همان میزان اضطراب و چه بسا بیشتر را به کارمندان منتقل و چرخه کاری با اختلال مواجه خواهد شد و بازده کاهش پیدا می‌کند.

وی یادآور می‌شود: در مشاغلی که مرتبط با سلامت هستند نیز با توجه به میزان حساسیت و سطح بالای فشار روانی، باید پروتکل‌های روان‌شناختی مشخصی برای به کارگیری افراد وجود داشته باشد تا متناسب‌سازی «فرد - حرفه» اتفاق بیفتد. این موضوع در سطوح مختلف، مزیت‌هایی دارد؛ در سطح فردی، فشار روانی ادراک شده فردی که با شغل خود بیشترین تناسب را دارد، به مراتب کمتر خواهد شد. در سطح اجتماعی، شاهد افرادی خواهیم بود که بیشترین رضایت و تناسب را با مشاغل داشته و منجر به افزایش بازده کاری خواهد شد. در نتیجه، درخواست بازنشستگی زودهنگام، خروج از شغل، ترک کار و مواردی از این دست نیز کاهش پیدا می‌کند و آثار مثبتی بر اقتصاد خواهد داشت.

جمع‌بندی

نظام سلامت در طول سال‌های متمادی نتوانسته آنچنان که انتظار می‌رفت اثرگذاری مناسبی در سلامت روان جامعه داشته باشد؛ هرچند بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که سلامت روان به مشکلات اقتصادی و اجتماعی وابسته است، اما سیاست‌گذاری نظام سلامت، پیشگیری، ارتقای سطح سواد سلامت و مداخله فعالانه می‌تواند سدی در برابر شکل‌گیری برخی اختلالات روانی به خصوص در کارکنان دستگاه‌های اداری باشد.

از طرفی نقش رسانه‌ها در این زمینه نیز بسیار اهمیت دارد؛ تا وقتی رسانه‌ها به ضریب دادن و پر رنگ کردن خودکشی‌ها فقط برای بازدید بیشتر پرداخته و به موضوع پیشگیری توجه نمی‌کنند، میزان اثرپذیری جامعه هم تغییر چندانی نخواهد داشت. رسانه‌ها باید در این زمینه به شکل فعالانه‌تری عمل کرده و قوای سه‌گانه کشور را به سمت قانون گذاری، اجرا و نظارت بیشتر هدایت کنند تا در طولانی مدت شاهد بهبود وضعیت سلامت روان جامعه باشیم.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.