اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر برگزاری نشست مستقیم با مقامات ایرانی، در فضای دیپلماتیک منطقه بازتاب گستردهای داشته، چون ساعاتی قبل آن سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد که هیچ مذاکره مستقیمی در جریان نیست و در صورت انجام گفتوگو، این روند صرفاً بهصورت غیرمستقیم خواهد بود.
در تحلیل این اظهارات، برخی معتقدند این اقدام ترامپ را میتوان بخشی از یک بازی روانی و رسانهای دانست که هدف آن نشان دادن ایالات متحده بهعنوان طرف «مشتاق مذاکره» و انتقال بار مسئولیت عدم گفتوگو به دوش ایران است. همزمان، ارجاع به مدل توافق لیبی از سوی نتانیاهو، تأکیدی تلویحی بر ادامه سیاستهای تهدیدمحور علیه ایران است.
اما در صورتی که صحبتهای ترامپ از سوی تهران تایید نشود، معلوم میشود که ترامپ سناریویی خیالی در سر دارد که آن را روایت میکند. در این سناریو، او بدون توجه به مواضع کشورمان، جزئیاتی از مذاکرات فرضی را رسانهای کرده و ایران را بر سر دوراهی رد یا تایید میگذارد.
ترامپ: شنبه در سطح بالا با ایران بهطور مستقیم مذاکره میکنیم
اگر سناریوی فرضی او تایید شود، ایران عملا در زمین او بازی کرده و اگر رد شود، فشار اقتصادی بر ایران وارد آمده و دلار و طلا چنلن بالا میرود که بیم بی ثباتی داخلی به وجود خواهد آمد.
دونالد ترامپ این صحبتها را در کنار نتانیاهو قرار داد تا در برابر اسراییل به عنوان پلیس بد، از خود پلیس خوب بسازد. نتانیاهو در این نشست از مدل لیبی سخن گفت تا نشان دهد سقف امتیازی که از ایران میخواهد چیست.
حالا فرض کنید ترامپ در روزهای بعد جزئیاتی دیگر از مذاکرهای که خودش اعلام کرده را رسانهای کند. عملا خیالپردازی خود را بهجای واقعیت جا بزند و مثلا مدعی شود ایران برنامه هستهای خود را متوقف خواهد کرد، آنگاه بدون آنکه زحمت گفتگو به خود داده باشد، از خود قهرمان دیپلماسی در رسانه ها خواهد ساخت. قهرمانی که البته فقط نمایشی از دیپلماسی اجرا میکند، بیآنکه اعتقادی به گفتگوی دیپلماتیک و الزامات آن داشته باشد.
او در دیدار دوره قبل با رهبر کره شمالی همین کار را کرد. در مرز دو کره با او دیدار کرد، بی آنکه هیچ امیاز خاصی بدهد یا بگیرد.
مهمترین راهکار برای مهار این استراتژی، پیشگامی ایران در اطلاعرسانی مذاکرات و گرفتن روایت اول گفتگوها از ترامپ است تا او نتواند خواستههای خود را به عنوان واقعیت میدان دیپلماسی به خورد رسانهها دهد.
منبع: خبر فوری