به گزارش همشهریآنلاین، فارغ از اینکه استقلال در جام حذفی موفق به کسب عنوان قهرمانی خواهد شد یا نه، تردیدی نیست که فصل بیستوسوم را باید یکی از بدترین فصول تاریخ باشگاه دانست. با وجود پشت سر گذاشتن نقلوانتقالاتی که دستکم روی کاغذ مقبول و قدرتمندانه بهنظر میرسید، استقلال از همان ابتدا فصل را ضعیف شروع کرد و خیلی زود از کورس قهرمانی و حتی کسب سهمیه خارج شد. استقلال در ۲۴بازی این فصل تنها ۶برد بهدست آورده. در کل جدول فقط تیمهای مس رفسنجان، نساجی و هوادار پیروزیهای کمتری نسبت به آبیها بهدست آوردهاند. ۱۰مساوی و ۸باخت، دیگر نتایج ناامیدکننده استقلال در لیگ کابوسوار بیستوسوم هستند و بدتر از همه اینکه ۲شکست از این تعداد، در دربیهای رفت و برگشت رقم خورده. بنابراین روشن است که از چه تلخی بیپایانی حرف میزنیم. بدون اغراق اما بانیان اصلی این تراژدی، مدیران مختلف باشگاه در این فصل بودهاند؛ کسانی که به شکل شگفتانگیزی تقریبا صددرصد تصمیماتشان مخصوصا در بخش مربوط به کادرفنی اشتباه از آب در آمد!
اشتباه اول؛ ابقای نکونام
با توجه به نایبقهرمانی استقلال در لیگ بیستوسوم، شاید حفظ جواد نکونام روی نیمکت این تیم در نگاه اول یک تصمیم درست و منطقی بهنظر میرسید. با این حال آنهایی که درایت و دوراندیشی بیشتری داشتند، بیگمان میتوانستند حدس بزنند که این بار به مقصد نخواهد رسید. نکونام با انبوهی از مشکلات و حواشی دست به گریبان بود و نمیشد یک سال دیگر تیم را با آن همه انرژی منفی جلو برد. اگرچه نکونام و کادرش توانستند قهرمان نشدن در فصل گذشته را با کلیدواژههایی مثل «جام شرافت» دستکم برای اردوگاه خودشان توجیه کنند، اما معلوم بود که آن همه حاشیه، اعتقاد صریح به خرافات، فوتبال تدافعی و... بالاخره یک جا کمر تیم را میشکند. شاید اگر مدیران وقت استقلال در همان ابتدای فصل یک مربی خوب خارجی استخدام میکردند، بسیاری از معادلات تغییر میکرد. بنای این فصل اما از همان ابتدا با خشت کج گذاشته شد. بدتر اینکه بعدتر، خیلیها تیمی را هم که جواد بست و به ارث گذاشت در زمره مشکلات بزرگ باشگاه به شمار آوردند.
اشتباه دوم؛ پناه بردن به موسیمانه
با جدایی نکونام از استقلال، این تیم وارد دوره گذار شد و مدیریت باشگاه سهراب بختیاریزاده را بهعنوان سرمربی موقت برگزید. نتایج سهراب در مجموع بد نبود، هرچند اشتباه بزرگ این مربی در به تعویق نینداختن بازی با ذوبآهن و شکست ۳بر صفر در آن مسابقه، عملا کارش را در استقلال تمام کرد. شب آن باخت سنگین، مدیران استقلال احتمالا برای فرار از فضای جهنمی انتقادات، سراسیمه با پیتسو موسیمانه توافق کردند و یک ضربه مهلک دیگر به پیکره باشگاه وارد شد. موسیمانه در مجموع ۱۰۰ روز کار کرد، بدترین نتایج را گرفت و حالا هم مهیای شکایت از باشگاه و دریافت غرامت است؛ همان کاری که با الاهلی عربستان کرد. استخدام این مربی، یک باخت بزرگ فنی و اقتصادی برای استقلال به شمار میآمد.
اشتباه سوم؛ تکمیل کلکسیون با بوژوویچ
این یکی دیگر معرکه بود. درحالیکه سهراب بختیاریزاده و بعد از او محمد نوازی سرمربی تیم بودند و استقلال به مسابقات حساس با پرسپولیس و النصر عربستان نزدیک میشد، مدیران باشگاه دست به هر کاری زدند تا آرامش را از تیم بگیرند! مجموعه اتفاقاتی که شب دربی برگشت تهران در استقلال رخ داد، در تاریخ فوتبال ایران کمنظیر است؛ از توافق با فیروز کریمی تا انتخاب میودراگ بوژوویچ بهعنوان سرمربی جدید و بازگرداندن او از فرودگاه! این تصمیمات، مسلما در شأن باشگاه استقلال نبود و از نظر فنی هم که فعلا به نتیجه نرسیده. مربی اهل مونتهنگرو هنوز موفق به کسب پیروزی نشده و نهتنها بعضیها میگویند آخر فصل قطعا جدا خواهد شد، عدهای هم بر این باورند که با ادامه این روند، شاید باشگاه برای نیمهنهایی و فینال احتمالی جام حذفی هم یک سرمربی دیگر بیاورد!