عصر ایران؛ علی منتظری - حملهای که هواپیماهای اسرائیلی در بامداد عید فطر به ضاحیه جنوبی بیروت انجام دادند، همراه با حمایت آمریکا از این حمله و حملهای که یک هفته قبل از آن صورت گرفت، و همچنین شرایطی که از سوی دولت آمریکا به لبنان تحمیل شده است، ما را به یاد داستان "لات محل" و "استاد" میاندازد.
"لات محل" فردی است که با استفاده از زور و قدرت بدنی، اراده خود را بر ساکنان محل تحمیل میکند. همانطور که میدانیم، این "لات" یا "قلدر" معمولاً نماینده فردی با نفوذتر به نام "استاد" است. "استاد" دستور میدهد و "لات محل" اجرا میکند؛ مثلاً با بهانه "حفاظت" از ساکنان در برابر "لاتهای" دیگر، بهطور منظم از صاحبان مغازهها و حتی ساکنان، باجگیری میکند. با تسلیم شدن ساکنان به اراده "لات"، مقدار باج به تدریج افزایش مییابد تا جایی که صاحبان کسب وکار و ساکنان محل به کارگران "استاد" تبدیل میشوند. هرکس که از پرداخت این باج امتناع کند، با خشم "لات محل" مواجه میشود که بازتابی از خشم "استاد" است و این خشم میتواند به تخریب مغازه یا ضرب و شتم شدید صاحب آن منجر شود. در مقابل این اعمال، "لات" درآمد قابلتوجهی از "استاد" دریافت میکند و همچنین حمایت و پشتیبانی در برابر مقامات رسمی به او ارائه میشود.
ارتباط بین شخصیت "لات محل" و تجاوزات اخیر اسرائیل به ضاحیه جنوبی بیروت و مناطق دیگر در جنوب و بقاع لبنان این است که اسرائیل این نقش را بهنفع "استاد" که همان ایالات متحده آمریکا است، با وقاحت ایفاء میکند، در حالی که سکوت بینالمللی شرمآوری نقش مقامات محلی در داستان "لات محل" را تجسم میبخشد. چگونه؟
اسرائیل بیش از دو هزار بار توافق آتشبسی را که در ۲۷ نوامبر سال گذشته میلادی به دست آمد، نقض کرده است؛ در مقابل، دو نقض از سوی لبنان ثبت شده که شامل شلیک موشکهای ابتدایی ناشناس بود که به اراضی فلسطین اشغالی نرسید و تحقیقات دستگاههای امنیتی لبنان نشان داد که حزبالله و مقاومت لبنان با این شلیکها ارتباطی ندارند. در مواجهه با این نقضهای اسرائیل، "استاد" آمریکایی در اعلام حمایت خود از حملات اسرائیل تردید نکرد و شرایطی را به لبنان تحمیل کرد که کمترین توصیف آن تسلیم شدن به اسرائیل است (عادیسازی، معاهده صلح، ترتیبات امنیتی و غیره).
این شرایط با تشکیل کمیتههای مشترک با اسرائیل آغاز میشود که از شخصیتهای دیپلماتیک غیرنظامی تشکیل شدهاند و موضوعاتی مانند عقبنشینی ارتش اسرائیل از پنج نقطه استراتژیک که هنوز در جنوب لبنان اشغال کرده و نقض توافق آتش بس محسوب میشود، آزادی اسرای لبنانی در اسرائیل که توافق آتشبس نیز بر آزادی آنها تأکید دارد، و خلع سلاح حزبالله در سراسر اراضی لبنان را بررسی میکنند. همچنین مشخص شده است که "استاد" آمریکایی بازسازی آنچه را که تجاوز اسرائیل ویران کرده است، فقط تحت شرایط مذکور مجاز میداند.
و همانطور که در داستان «لات محل» آمده، جایی که همیشه کسانی هستند که میخواهند از خشم «لات» و «استاد»ش دوری کنند و ناخواسته یا آگاهانه به حامی آنها تبدیل میشوند، در لبنان نیز شخصیتها و نیروهای سیاسی برجستهای شروع به توجیه تجاوزات «اسرائیل» به کشور کردهاند. برخی از نمایندگان این جریانها حتی گفتهاند که اگر حزبالله تسلیم نشود و سلاح خود را تحویل ندهد، مقامات لبنانی باید این وظیفه را به «اسرائیل» در جنوب و به گروههای وابسته به رئیسجمهور سوریه، احمد شرع (آلجولانی)، در شرق لبنان واگذار کنند.
البته این افراد فراموش کردهاند که تسلیم شدن در برابر شروط «لات» و «استاد»ش، امنیت به همراه نمیآورد، زیرا این شروط به طور پیوسته گسترش مییابند تا جایی که کشور به سازهای خالی تحت سیطره کامل «لات» تبدیل خواهد شد.
در این شرایط، تردیدی نیست که مقاومت لبنان در وضعیت دشواری قرار دارد. این مقاومت در جریان تجاوز زمینی ۶۶ روزه اسرائیل، ضربات سنگین و تلفات دردناکی متحمل شد، و اگر نبود فداکاریها و ایستادگی اسطورهای رزمندگان مقاومت اسلامی در نقاط مرزی جنوب لبنان، ارتش اسرائیل تا شهر الهرمل در شمال شرقی لبنان پیشروی میکرد. حال که مقاومت سلامی برای بازسازی توان نظامی و سازمانی خود به زمان نیاز دارد، تصمیم گرفته در همه آنچه مربوط به درگیری با «اسرائیل» است، پشت دولت بایستد. رهبران مقاومت اعلام کردهاند که به دولت لبنان فرصت میدهند تا از راههای دیپلماتیک، عقبنشینی اسرائیل از جنوب و آزادی اسرا را پیگیری کند. اما مقاومت بهخوبی میداند که این مسیرها نه زمینی آزاد میکنند و نه اسیری را رها میسازند. با این حال، شرایط خاص، گاهی حکم میکند که مقاومت در برابر طوفان، موقتاً سکوت کند تا بتواند خود را بازیابد.
بدیهی است که «استاد» منطقه (ایالات متحده آمریکا) و با او «لات محل» (اسرائیل)، این را بهخوبی میدانند؛ به همین دلیل تصمیم گرفتهاند مواضع خود را تشدید کرده و با زورگوییهای بیشتر، مانع بازسازی توان مقاومت شوند.
رئیسجمهور لبنان، جوزف عون، و نخستوزیر، نواف سلام، نیز در شرایطی قرار دارند که جای حسادت نیست. هر دو بهخوبی میدانند که مقاومت به طور کامل به مفاد آتش بس در جنوب رود لیطانی، مطابق قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، پایبند بوده است. با اینکه این دو رئیس در برابر خواستههای «استاد» آمریکایی در زمینه انتصابات امنیتی و نظامی نرمش نشان دادند، اما در مقابل، نه نشانهای از پایبندی «لات محل» اسرائیلی به آتشبس دیدهاند و نه از «استاد» آمریکایی. همین موضوع ، منطق و عقلانیت مقاومت را در میان بخشهایی از جامعه لبنانی تقویت میکند، بهویژه آن که گستاخی آمریکا تا آنجا پیش رفت که فرستادهای به نام مورگان اورتگاس را به لبنان اعزام کرد که در نخستین دیدار خود با رئیسجمهور جوزف عون، عمداً به یهودی بودن خود افتخار می کرد.
در برابر این تصویر تلخ و بحرانی، آیا راه خروجی از این وضعیت وجود دارد؟ آن هم در حالی که برخی از داخلیهای لبنان ، خواهان پذیرش کامل شروط «استاد» آمریکایی و «لات اسرائیلی» او هستند؟ پاسخ، همان است که در تمام داستانهای «لات محل» آمده است: ظهور یک « پهلوان جوانمرد» با عزت که علیه این واقعیت طغیان کند، دست «لات» را بشکند و ابزار «استاد» را برای تحمیل ارادهاش از میان ببرد. و آن «پهلوان جوانمرد »، همان مقاومت است که - پیشتر گفتیم – برای جلوگیری از طغیان "لات" محل و دسیسه های "استاد" به زمان نیاز دارد... و این زمان، بیشک نزدیک است.
نویسنده : سلطان سلیمان ، روزنامه نگار و کارشناس سیاسی لبنان
منبع : سایت لبنانی www.180post.com