فرارو- علم مدرن با تمام پیشرفتهایش هنوز نتوانسته است توضیحاتی برای برخی از پدیدههای شگفت انگیز جهان پیدا کند!
به گزارش فرارو به نقل از مدیوم، علم با تمام پیشرفتهای خیرهکنندهاش، همچنان در برابر برخی از اسرار جهان هستی و سیارهمان سر تعظیم فرود آورده است. پدیدههایی که منطق و دانش فعلی بشر از تبیین کامل آنها عاجز ماندهاند، همچون نقاطی مبهم در نقشه دانستههای ما، کنجکاوی و حیرت را برمیانگیزند. در اینجا به پنج مورد از جذابترین و رازآلودترین این پدیدهها سفر میکنیم.
در اعماق بیکران فضا، نقطهای ناشناخته وجود دارد که نیرویی عظیم بر کهکشان راه شیری و بسیاری دیگر از همسایگان کیهانی ما اعمال میکند و آنها را از مسیر اصلی خود منحرف میسازد. این منطقه، که با نام «جاذب بزرگ» شناخته میشود، همچنان یکی از بزرگترین معماهای کیهان به شمار میرود. دانشمندان میدانند که این جاذب مرموز از تجمع عظیمی از خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی تشکیل شده است، اما ماهیت دقیق آن همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
آنچه مسلم است، این است که جاذب بزرگ، کهکشان ما را با سرعتی سرسامآور، بالغ بر دو میلیون کیلومتر در ساعت، به سوی خود میکشد. تخمین زده میشود که این نقطه جاذبه در فاصله حدود ۱۵۰ میلیون سال نوری از ما واقع شده است. اما شگفتانگیزتر آنکه، ما هرگز به آن نخواهیم رسید!
انرژی تاریک، نیروی مرموزی که عامل شتابدهی به انبساط جهان است، خوشه نورما (یکی از اجزای اصلی جاذب بزرگ) را پیش از آنکه ما به آن برسیم، از ما دور خواهد کرد. این پدیده، یادآور محدودیتهای دانش کنونی بشر در برابر عظمت و پیچیدگیهای کیهان است.
تصور رایج آن است که رنگینکمانها تنها در طول روز و در اثر شکست نور خورشید در قطرات باران شکل میگیرند. اما طبیعت، گاهی اوقات شگفتیهای نادر و مسحورکنندهای را در دل تاریکی شب به نمایش میگذارد: «کمانهای ماه». این پدیده نادر زمانی رخ میدهد که نور ساطع شده از ماه، پس از برخورد با قطرات آب معلق در آسمان، دچار شکست و تجزیه میشود و طیف رنگی ملایمی را به وجود میآورد. کمانهای ماه تنها در شرایط بسیار خاصی قابل مشاهده هستند: زمانی که ماه در ارتفاع بسیار پایینی از آسمان قرار داشته باشد، آسمان تاریک باشد و باران در جهت مخالف ماه ببارد.
از آنجا که نور ماه بسیار کمنورتر از نور خورشید است، کمانهای ماه به درخشندگی رنگینکمانهای روزانه نیستند. اغلب اوقات، آنها به رنگ سفید یا خاکستری دیده میشوند، اما در موارد بسیار نادر، میتوان طیف رنگی کمرنگی از آنها را نیز مشاهده کرد. مناطقی با جریان دائمی آب، مانند آبشار نیاگارا در کانادا و نیویورک، پارک ملی یوسمیتی در کالیفرنیا و گراند کانیون در آریزونا، از بهترین مکانها برای مشاهده این پدیده نادر و خیالانگیز به شمار میروند.
داستانهایی که از بازگشت ناگهانی افراد پس از اعلام مرگشان به گوش میرسد، اغلب شبیه صحنههای فیلمهای ترسناک هستند. اما حقیقت آن است که علم پزشکی با پدیدهای واقعی به نام «سندرم لازاروس» روبهرو است. موارد متعددی از این پدیده شگفتانگیز گزارش شده است. برای مثال، در یک مورد، مرد ۶۶ سالهای در حین جراحی دچار ایست قلبی شد. پس از ۱۷ دقیقه تلاش برای احیا، مرگ او اعلام شد. اما به طور معجزهآسایی، ده دقیقه بعد، یک جراح نبض او را حس کرد. او هنوز زنده بود و عمل جراحی او با موفقیت به پایان رسید.
در یک مورد دیگر، در سال ۲۰۱۴، مرد ۷۸ سالهای در میسیسیپی پس از آنکه پرستاری متوجه شد نبض ندارد، مرده اعلام شد. اما روز بعد، او در کیسه جسد در سردخانه از خواب بیدار شد. علت دقیق این پدیده هنوز برای دانشمندان مشخص نیست، اما بدون شک، این رویدادها مرزهای درک ما از زندگی و مرگ را به چالش میکشند. حتی برخی از پزشکان نیز تعریف دقیقی از مرگ ندارند و تنها به فقدان ضربان قلب و تنفس برای تعیین آن تکیه میکنند.
مطالعهای در سال ۲۰۰۷ توصیه میکند که «مرگ هیچ بیماری نباید بلافاصله پس از قطع علائم حیاتی اعلام شود؛ باید حداقل ۱۰ دقیقه، اگر نه بیشتر، برای تأیید قطعی مرگ صبر کرد.» این یافتهها نشان میدهد که دانش ما در مورد لحظه دقیق مرگ و فرآیندهای پس از آن هنوز کامل نیست.
جالب است بدانید که تعداد افرادی که به کره ماه سفر کردهاند، بیشتر از کسانی است که به «منطقه هادال» در اعماق اقیانوسها قدم گذاشتهاند. این منطقه تاریک و دورافتاده، عمیقترین بخش اقیانوسها را تشکیل میدهد و شامل گودالهای اقیانوسی است که بستر دریا را خراشیدهاند. دانشمندان پیش از این تصور میکردند که به دلیل شرایط سخت و طاقتفرسا، زندگی در اعماق اقیانوس غیرممکن است. اما اکتشافات در اعماق دریا، دنیایی شگفتانگیز از موجودات زنده، مقاوم و عجیب و غریب را آشکار کرده است.
موجودات منحصربهفرد و غیرمعمولی بسیاری در این اعماق تاریک و تحت فشار شدید زندگی میکنند، مانند حلزون ماهی هادال. اما انسانها هنوز بسیاری از گونههایی که در این منطقه زندگی میکنند را ندیدهاند. آنها با زندگی در محیطی سخت، تحت فشار بینهایت، آبهای نزدیک به انجماد با مواد مغذی اندک و تاریکی مطلق، قوانین زیستی شناخته شده را به چالش میکشند.
این شگفتیها این سؤال را در ذهن ایجاد میکند که چه نوع حیات دیگری ممکن است در جهان هستی و در شرایطی که برای زندگی زمینی نامناسب تلقی میشود، وجود داشته باشد؟ چه کسی میگوید که شرایطی که انسانها برای زندگی مناسب میدانند، برای تمام اشکال حیات دیگر، حیاتهایی که هنوز کشف نکردهایم، مناسب است؟ حیات در سیارات دیگر ممکن است برای انسانها و حیوانات زمینی «مناسب» نباشد، اما میتواند برای گونههای دیگری مناسب باشد.
آیا میدانستید که برخی از موجودات آبزی قادر به جاودانگی هستند؟ یکی از این نمونهها، عروس دریایی به نام Turritopsis dohrnii است، نوعی هیدروژن دریایی که میتواند برای همیشه زندگی کند. این موجودات کوچک و شفاف، تقریباً به اندازه ناخن انگشت کوچک ما هستند و مهارتهای بقای خارقالعادهای دارند. به محض مواجهه با هرگونه آسیب، خواه آسیب فیزیکی یا گرسنگی، آنها به مرحلهای پایینتر در چرخه زندگی خود بازمیگردند و دوباره به شکل پولیپ درمیآیند، درست شبیه زمانی که برای اولین بار متولد شده بودند.
این فرآیند معکوسسازی چرخه زندگی، «ترانس دیفرانسیاسیون» نامیده میشود و میتواند به دانشمندان در جستجوی راههای ترمیم یا بازسازی بافتهای آسیبدیده کمک کند. این پدیده شگفتانگیز، نه تنها مرزهای درک ما از زندگی و مرگ را جابجا میکند، بلکه دریچههای جدیدی را به سوی تحقیقات در زمینه پزشکی و طول عمر میگشاید.
در پایان، این پنج پدیده تنها نمونههایی از اسرار بیشماری هستند که علم هنوز نتوانسته به طور کامل آنها را تبیین کند. این نقاط مبهم در نقشه دانش بشری، یادآور آن هستند که با تمام پیشرفتهایمان، هنوز راه درازی برای درک کامل پیچیدگیهای جهان هستی و سیارهای که در آن زندگی میکنیم، پیش رو داریم. این ناشناختهها، نه تنها چالشهایی برای دانشمندان هستند، بلکه الهامبخش کنجکاوی و جستوجو برای یافتن پاسخهای جدید در آینده خواهند بود.