یک شهر آرام و ساحلی آخرین سنگر ایران و آمریکا شد

برترین‌ها یکشنبه 24 فروردین 1404 - 09:00
یک بار دیگر، یکی از پرمخاطره‌ترین مذاکرات در ژئوپلیتیک خاورمیانه در این شهر آرام ساحلی بدون آسمان‌خراش، در حال برگزاری است.

برترین‌ها: یک بار دیگر، یکی از پرمخاطره‌ترین مذاکرات در ژئوپلیتیک خاورمیانه در این شهر آرام ساحلی بدون آسمان‌خراش، در حال برگزاری است. در مسقط، پایتخت عمان که در دامنه کوه‌های سنگی و بلند حجر قرار گرفته، ایران و ایالات متحده برای نخستین بار از آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ بر سر برنامه هسته‌ای به‌سرعت در حال پیشرفت تهران مذاکره خواهند کرد.

4

در مرکز این تحولات، عمان قرار دارد؛ یکی از آخرین سلطان‌نشین‌های جهان در لبه شرقی شبه‌جزیره عربستان. تاریخ منحصربه‌فرد، مردم خاص و نزدیکی جغرافیایی‌اش به ایران، این کشور را به بازیگری حیاتی برای غرب تبدیل کرده، چرا که بارها میزبان مذاکرات غیررسمی برای جمهوری اسلامی ایران بوده است. اما این دور از مذاکرات که تنها چند روز پیش، ترامپ در دفتر بیضی به‌طور ناگهانی از آن خبر داد، عمان را به شکلی کم‌سابقه در کانون توجه قرار داده؛ چیزی که معمولاً این کشور از آن پرهیز می‌کند.

چرا عمان همیشه مطمئن‌ترین محل مذاکرات برای ایران است؟

رویداد ۲۴ می‌نویسد: پیشینه مناسبات ایران و عمان به دوره‌های کهن برمی‌گردد. اما در دوره صفویان، پرتغالی‌ها در مسقط حضور داشتند و گاه درگیری‌هایی با نیرو‌های ایرانی رخ می‌داد. بعد‌ها در حکومت نادرشاه افشار ایرانی‌ها مدتی سواحل عمان را تصرف کردند. این مسئله تا چند قرن باعث ایجاد ذهنیت منفی نسبت به ایرانیان شده بود. اما دوران معاصر شاهد چرخشی کلی در روابط دو کشور بود و نقط عطف این چرخش به شورش ظفار بازمی‌گردد.

شورش ظفار که در سال ۱۹۶۳ آغاز شد، در ابتدا یک شورش کوچک قبیله‌ای بود که توسط جنبش آزادی‌بخش ظفار علیه سعید بن تیمور، پدر سلطان قابوس، ایجاد شده بود. بریتانیایی‌ها که از سال ۱۶۴۶ به سلطان‌نشین عمان آمده بودند، می‌خواستند حکومت سلطان را حفظ کنند. اهمیت عمان همچنین به دلیل ذخایر انرژی و موقعیت جغرافیایی آن بود؛ موقعیتی که بر سواحل جنوبی تنگه هرمز مشرف است. اما در کل دخالت بریتانیا در عمان همچنان محدود بود.

Untitled

ماجرا وقتی خطرناک شد که در کشور همسایه عمان، یعنی یمن، انقلاب کمونیستی رخ داد و دولت کمونیستی جمهوری دموکراتیک خلق یمن، مشتاق به حمایت از شورشیان ظفاری بود و آنها را با اسلحه، منابع مالی و نیروی انسانی پشتیبانی می‌کرد. علاوه بر این، جمهوری دموکراتیک خلق یمن برای جلب حمایت از دیگر دولت‌های کمونیستی نیز تلاش کرد. چینی‌ها رهبران شورشی را در چین آموزش می‌دادند و مشاوران چینی در عملیات نظامی با شورشیان همراه بودند. کره شمالی نیز به ظفاری‌ها کمک می‌کرد. اتحاد جماهیر شوروی و کوبا نیز برای آنها سلاح می‌فرستادند.

در واقع این تاسیس جمهوری دموکراتیک خلق یمن بود که ماهیت ایدئولوژیک جنبش چریکی ظفار را به طور اساسی تغییر داد. این تغییر در سال ۱۹۶۸، زمانی که شورشیان نام گروه خود را به «جبهه مردمی برای آزادی خلیج عربی» تغییر دادند، علنی شد. این گروه دیگر به آزادسازی ظفار اکتفا نمی‌کرد، بلکه قصد داشت کمونیسم را در سراسر خلیج فارس گسترش دهد. با دسترسی به تسلیحات مدرن، تعداد آنها اکنون به حدود ۶۰۰۰ نفر رسیده بود. در سال ۱۹۶۹ درگیری‌های پراکنده بین نیرو‌های دولتی و شورشیان از یکی دو مورد در هفته در سال ۱۹۶۷، به دو یا سه مورد در روز افزایش یافت. جبهه مردمی... تا سال ۱۹۷۰، حدود ۸۰ درصد از ظفار را تحت کنترل خود داشت و بریتانیایی‌ها تردید داشتند که سلطان بتواند این استان را تا سال بعد حفظ کند.

در همین نقطه بود که سلطان قابوس از ایران کمک خواست و ارتش ایران به داد سلطان رسید. سلطان قابوس رسما و به صورت کتبی از ایران درخواست کمک کرد و تا سال ۱۳۵۴ بیش از سه هزار نیروی ایرانی در عمان می‌جنگیدند؛ از جمله آنها یک تیپ زرهی و ۱۶ جنگنده جت بود. ایرانی‌ها در مقایسه با نیرو‌های مسلح سلطان قابوس بسیار مجهز بودند.

اما چرا قابوس از ایران کمک گرفت و نه از کشور‌های عربی؟ هنگامی که قابوس به تخت نشست عمان از نظر دیپلماتیک منزوی بود، زیرا بسیاری از کشور‌های عربی سلطان را عروسک خیمه‌شب‌بازی بریتانیا می‌دانستند و به همین دلیل کمک اعراب منطقه به عمان با پیچیدگی‌هایی همراه بود. فقط در مراحل پایانی جنگ ظفار بود که دیپلمات‌های بریتانیایی و عمانی توانستند قابوس را با سعودی‌ها آشتی دهند و عمان با حمایت عربستان سعودی توانست در سپتامبر ۱۹۷۱ به اتحادیه عرب و سپس به سازمان ملل بپیوندد.

نجات عمان توسط ارتش ایران

ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۱ به منظور آزمایش توان نظامی ارتش پیشرفته خود، شش هلیکوپتر ارتش را برای تامین تدارکات پادگان نیرو‌های مسلح سلطان قابوس به منطقه دورافتاده «سرفیت» اعزام کرد؛ پادگانی که در معرض بمباران و تسخر به دست شورشیان بود. این عملیات سرآغاز مداخله گسترده ایرانی‌ها در جنگ داخلی عمان بود. 

این حمایت خارجی به قابوس اجازه داد تا بالاخره روند جنگ را به نفع خود تغییر دهد. تا سال ۱۹۷۵، سلطان قابوس ۱۱۰۰۰ سرباز تحت فرمان خود داشت. ابتکار عملی که صحنه را به نفع نیرو‌های سلطان قابوس تغییر داد تشکیل یک خط دفاعی به نام «هورنبیم» بود که با کمک مهندسان و نیرو‌های ویژه ایرانی ساخته شد.

اقتصاد+عمان

این خط دفاعی شامل هشت جایگاه در اندازه دسته و گروهان بود که به طول ۶۰ کیلومتر از خلیج فارس تا صحرای داخلی کشیده شده بود. بدین ترتیب انقلابیون مجبور شدند برای تامین تدارکات و مهمات خود به جای کاروان‌های شتر، از نیروی انسانی استفاده کنند. پس از موفقیت هورنبیم، ایرانی‌ها خط دفاعی دیگری در جبهه غرب ساختند که به «دماوند» معروف شد. همچنین نیرو‌های چترباز ایرانی در سال ۱۳۵۱ موفق شدند جاده‌ای را که استان ظفار را به مابقی خاک عمان متصل می‌کرد باز کنند و سپس نیرو‌های ویژه اردن به برای پشتیبانی و حفظ این جاده استراتژیک به میدان آمدند.

علاوه بر این، ایران همچنین نقشی دیپلماتیک در بقای سلطان قابوس داشت. با پادرمیانی ایران، مصر در دوره ریاست‌جمهوری سادات حمایت خود از انقلابیون ظفار را کنار گذاشت. عراق نیز پس از امضای توافق‌نامه الجزایر با ایران در سال ۱۹۷۵، حمایت خود از مبارزان ظفار را قطع کرد. چین نیز با تلاش برای بهبود روابط با ایران، به فرایند تعلیم و ارسال سلاح به ظفار پایان داد.

پایان جنگ ایران و عراق و نقش فعال عمان در دیپلماسی ایران

پس از پایان جنگ ایران و عراق، عمان بیش از پیش سعی کرد زمینه‌ساز بازگشت تدریجی ایران به مناسبات عادی با منطقه و جهان شود. در واقع عمان بر این باور بود که انزوای طولانی ایران می‌تواند به تشدید تنش‌ها و رقابت‌های خطرناک منجر شود و راه‌حل بلندمدت برای امنیت خلیج فارس، ادغام ایران در ترتیبات منطقه‌ای است. بر این اساس، مسقط در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی از هرگونه گفتگوی دسته‌جمعی با تهران استقبال می‌کرد. زمانی که برخی اعضای شورای همکاری همچنان از نزدیکی به ایران هراس داشتند، عمان مخالف خط تحریم گسترده ایران بود. افزون‌برآن، سفر‌های رسمی متقابل سران دو کشور نیز رشد چشمگیری داشت.

169288_741

در دهه‌های بعد موضوع برنامه هسته‌ای ایران و بروز مناقشه میان ایران و قدرت‌های جهانی، به چالشی فراگیر در عرصه بین‌المللی بدل شد و ایران دوباره، و اینبار با اهدافی متفاوت، به انزوای بین‌المللی تن داد. در این شرایط، عمان با حفظ رابطه نزدیک خود و، از سوی دیگر، ارتباطات ویژه با آمریکا، به‌عنوان پلی ارتباطی میان ایران و بلوک غرب مطرح گردید.

در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳، مذاکراتی محرمانه میان نمایندگان ایران و ایالات متحده در مسقط شکل گرفت و عمان میزبانی این مذاکرات را برعهده داشت. گفته می‌شود میانجی‌گری عمان و اطمینان‌بخشی این کشور به هر دو طرف نقش بسزایی در آغاز رسمی گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای ایفا کرد. سپس روند گفت‌و‌گو‌ها در چارچوب گروه ۱+۵ ادامه یافت و سرانجام در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای (برجام) به امضا رسید. این موضوع نقطه عطفی بود که اهمیت مسقط را به‌عنوان میانجی‌گر و تسهیل‌کننده دیپلماسی نشان داد.

منبع خبر "برترین‌ها" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.