سوال اساسی این است، آیا لیبی و قذافی با داشتن بمب اتم . شورش هایی که در پی بهار عربی در بسیاری از کشورهای منطقه رخ داد، میتوانست بر علیه مردمش از آن سلاح ها(اگر آنها را ساخته بود) استفاده کند و معترضان را با سلاح هسته ای تار و مار کند؟ یا در نهایت زمانیکه غرب به پشتیبانی مخالفان برخاست؛ آیا سلاحهای هستهای معمر قذافی در مقابل بمبهای اتمی غرب قدرت مقابله داشت ؟ قطعا همه پاسخها منفی است.
این سلاحها حتی اگر ساخته میشد؛ نه تنها بر علیه اپوزیسیون داخلی قابل استفاده نبود که حتی در مقابل آمریکا و غرب هم قدرت بازدارندگی نداشت. این اصلاحات بود که هم لیبی را از آشوب نجات می داد و هم قذافی را از خشم نهفته چندین ساله مردم در امان نگه می داشت.
پس چرا نتانیاهو معمای بازی با لیبی را برای مذاکره با ایران مطرح کرده است ؟ اینجاست که سیاست مداران و افکار عمومی جامعه باید هوشیار باشند. طرح این مساله و بیان آن به منظور تحریک، تهیج و برهم زدن آرامش روانی آ طیف از رادیکالیسم انقلابی و اجتماعی جامعه است، که به اصل و اساس مذاکره خوشبین نیستند و در آن نتیجهای نمیبینند و حتی مشوشاند که این مذاکره ترفندی است که پهن کردهاند تا جمهوری اسلامی ایران را به دام غرب و آمریکا بیندازند.
پس بازی را در داخل باید بر هم زد. هر صحبتی که بنیامین نتانیاهو می زند حساب شده است و باید هوشیار بود. بنابراین اولا باید عکس آن عمل کرد در ثانی مساله ای که او به عنوان واقعیت مطرح میکند، کذب محض است. من نمی دانم چرا همان سیاستی که در ذهن نتانیاهو درباره ایران می گذرد به نوعی سیاست مداران رادیکال ما همانها را تکرار میکنند.
اظهرمن الشمس است که هر سیاستی و تدبیری که بتواند ایران را از دام جنگ رهایی دهد و آن را از انزوا طلبی در صحنههای بینالمللی نجات دهد، برای اسرائیل سم مهلکی است و مذاکره و روبرو نشستن ایران، مقابل آمریکا حلال بسیاری از مشکلات منطقه خواهد بود.
این روابط نه تنها دستاوردهای اقتصادی برای کشور خواهد داشت و تحریمهای بینالمللی را از ایران دور میکند؛ بلکه چرخهای اقتصادی کشور را روانتر خواهد ساخت. ایران که بهدنبال ساختن بمب اتم نیست، چنانچه باید تسلیحات اتمی داشته باشد و اورانیوم غنی شده را از ۶۰ درصد باید به ۹۰ درصد ارتقا دهیم، که ساخت آن، هم هزینه بالایی دارد و هم مقداری زمانبر است.
آمریکا پذیرفته است که غنی سازی برای مصارف داخلی و تولید انرژی هستهای مانعی ندارد، اگر آمریکا دوباره مذاکره کند و توافقنامه امضا کند و سپس همانند برجام بخواهد زیرش بزند، این دغدغهای است که تیم مذاکره کننده باید در نظر داشته باشد. البته این مشکل با سرمایهگذاری آمریکا در ایران، بهصورت مستقیم حلشدنی است. پس باید اتحاد داخلی را حفظ کنیم، اکنون از هر طیف و از هر جناح و گروه یک صدا مذاکره را به فال نیک بگیریم و از تیم مذاکره کننده حمایت کنیم نه اینکه این دستاوردهای بزرگ را همانند گذشته خیانت به کشور و منافع ملی بدانیم؛ مطمئن باشیم آدمهایی که مذاکرات را هدایت می کنند، قبل از هر چیز دیگری عرق ملی و وطنی بالایی دارند. پس پشتیبان آنها باشیم نه مایوسشان نکنیم.
۳۱۲۲۲۱