به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران نوشت:
در ابتدای روی کار آمدن دولت ترامپ به نظر میرسید با توجه به تصویر ایران تضعیف شده (ضربات به محور مقاومت، اقتصاد شکننده و حمله اسرائیل به سامانههای پدافندی ایران) جمهوریخواهان تندرو فشارها را بر ایران افزایش داده تا ضمن نابودی کامل برنامه هستهای، پروندههای غیرهستهای را نیز مختومه کنند. حتی در نامه ترامپ به ایران نیز برخی خواستههای غیرهستهای بیان شده بود. این سوال مطرح است که ایران از چه کارتهایی استفاده کرد که آمریکا خواستههای خود را تعدیل کرده و ترامپ ویتکاف را به عنوان عنصر میانهرو در تیم خود برای مذاکره درباره توافق هستهای به مسقط بفرستد؟
عمان و مذاکرات غیرمستقیم
ایران با انتخاب عمان به عنوان میانجی و اصرار بر مذاکره غیرمستقیم نشان داد که علیرغم تهدیدها بر آنچه میخواهد پافشاری خواهد کرد. ترامپ نامه خود را از طریق امارات به ایران تحویل داد؛ اما ایران جواب نامه را به واسطه عمان داد و در نهایت عمان میانجی مذاکرات شد. همچنین در روزهای منتهی به مذاکرات اظهارنظرهای متضاد از سوی مقامات دو کشور در خصوص مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات منتشر شد. در حالی که ترامپ به طور مداوم بر مستقیم بودن مذاکرات تأکید میکرد، در نهایت عراقچی و ویتکاف به صورت غیر مستقیم با یکدیگر گفتگو کردند.
میانهروها و ابراز تمایل به مذاکره
کارت دیگر ابراز تمایل به مذاکره بود تا جریان طرفدار دیپلماسی با ایران دست برتر را در کابینه داشته باشند. در حالی که دو جریان میانهرو (از جمله استیو ویتکاف) و تندرو (همچون مایک والتز، مارکو روبیو) بر سر چگونگی حل مسئله ایران اختلاف دارند، ایران در کنار تهدید، به مذاکره تمایل نشان داد تا اینگونه ترامپ از گروه نخست برای پیگیری پرونده ایران استفاده کند. از آنجا که ویژگی دیگر این گروه تأکید بیشتر آنها بر مذاکره هستهای (و نه معامله جامع) است، ایران به نوعی گروهی را وارد فرایند دیپلماسی کرد که میتوانند خواستههای آمریکا را تعدیل کنند.
تهدید هستهای و سیاست ابهام
ایران در روزهای گذشته نشان داد که در واکنش به اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای پاسخ متفاوتی میتواند بدهد. به عنوان مثال، علی شمخانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حساب ایکس خود عنوان کرد که در صورت حمله نظامی آمریکا، ایران مواد غنیشده را به مکانهای امن و نامشخص منتقل میکند. علی لاریجانی، مشاور رهبری نیز در گفتگوی تلوزیونی خود آمریکا را تهدید کرد که اگر آمریکا به ایران حمله کند، ایران نیز مجبور به ساخت سلاح هستهای خواهد شد.
چنین تهدیدهایی بر ملاحظات حمله نظامی افزود. نمیتوان گفت تهدیدات آمریکا توخالی و پوچ بودند؛ اما باید در نظر گرفت که اقدام نظامی علیه ایران با خطرات و ابهاماتی همراه بود که مطلوبیت آن را برای دولت ترامپ کاهش میداد. نابودی تأسیسات هستهای ایران نیازمند شدت بالا و گستردگی زیاد است و خطر واکنش تلافیجویانه شدید ایران را دارد که میتواند جنگ را به تمام منطقه بکشاند. علاوه بر این، با اقدام نظامی ممکن است ایران به صورت پنهانی به سمت ساخت سلاح هستهای حرکت کند. افزایش ریسک اقدام نظامی اجازه نداد آمریکا از خطوط قرمز ایران عبور کند تا مذاکره شکل بگیرد.
کارت کنترل جریان انتقال انرژی
سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه چندی پیش تلویحاً به احتمال بستهشدن تنگه هرمز در صورت هرگونه اقدام نظامی اشاره کرد. این مورد از جهت اولویت مسئله امنیت جریان انتقال انرژی برای دولت ترامپ اهمیت دارد. چتهای افشاشده از تیم امنیت ملی ترامپ نشان داد که ونس، معاون ترامپ نگران بود درگیری با انصارالله یمن قیمت جهانی انرژی را افزایش دهد. در واقع بازیگری اخیر انصارالله، امکان بازی ایران با کارت انرژی را بیش از پیش معتبر کرده است.
کارت منطقهای
از سرگیری عملیات انصارالله علیه اسرائیل پس از عدم ورود این رژیم به مرحله دوم آتش بسغزه و مقاومت آن در برابر حملات پرتکرار آمریکا عاملی دیگر بوده که نشان داد کارت منطقهای هنوز قابلیت بازی دارد.
به هر صورت بهبود توازن میان دو کشور به نفع ایران نشانه مثبتی است. اما نمیتوان در مورد آینده مذاکرات مطمئن بود. عوامل متعددی وجود دارد که میتواند در میانه راه مذاکرات را بر هم بزنند. حضور جمهوریخواهان تندرو، لابی اسرائیل و تلاشهای نتانیاهو میتوانند به روند مذاکرات آسیب بزنند یا به نحوی بر مواضع تیم مذاکرهکننده اثر بگذارند که مذاکرات فرو بپاشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.