به گزارش همشهری آنلاین، بهرام عظیمی گفت: با پسرعمه هایم قایق گرفتیم و رفتیم چمخاله و از ساحل دور شدیم. قایق پارویی بود. آنها سنشان بیشتر بود و شنا بلد بودند، توی آب می پریدند. من هم آن زمان، هفت، هشت ساله بودم، توی فیلم ها دیده بودم که یک قایق یا کشتی یا قایق موتوری در آب، یکسری غواص لبه آن می نشینند و از پشت به آب برمی گردند. این در ذهن من بود. برگشتم و افتادم داخل آب. اینقدر عمیق بود که از زیر قایق را نگاه کردم، همه جا خاکستری بود، کف جایی که افتاده بودم گوش ماهی بزرگ بود. اصلا یادم نمی رود. پاهایم خورد به کف و آمدم بالا. دیدم که دو نفر پریدند به آب.
خاطره خندهدار نجات بهرام عظیمی از مرگ را در ویدئو ببینید.