روزنامه اعتماد
سيما پروانه گهر
وقتی در نخستین روزهای فروردینماه سال جاری بعد از نزدیک به 50 روز نیروهای انتظامی با تجمعکنندگان مقابل مجلس که مطالبه ابلاغ قانون حجاب و عفاف را داشتند، برخورد کردند مشخص بود که طیفی که خود را حلقه سخت نظام یا هسته سخت نظام معرفی میکنند، ادبیات جدیدی را در پیش خواهند گرفت؛ ادبیاتی که البته ریشه در 3 سال قبل داشت و از همان زمان «مساله حجاب» نقطهای برای خط و نشان کشیدن شده بود.
وحید یامینپور مرداد سال 1401 در گفتوگویی تلویحا از نحوه برخورد حاکمیت با مساله حجاب و کوتاهی در برخوردهای قضایی انتقاد و البته تهدید کرد که در صورت ادامه این رویه حلقه سخت وفاداران از قطار انقلاب پیاده میشود.
فرم ادبیات تهدیدگونه این طیف در سالها و البته به صورت تندتر در سالهای اخیر حتی صدای بقیه طیفهای اصولگرا را نیز در آورده است. حالا کار به جایی رسیده که روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز در یادداشتی از این رویه انتقاد و تاکید کرده است که این حلقه نمیتواند طلبکار باشد.
در یادداشتی که هفته گذشته در این روزنامه منتشر شده تاکید شده است: «هسته سخت نظام نیازی ندارد، نظام را تهدید کند یا طلبکار نظام باشد و در برابر هزینهای که برای حفظ نظام داده است، مطالبهای داشته باشد که خلاف مصلحت کشور باشد. اویی را که برای نظام جان میدهد، نباید سپر و بهانه مطالبات خود کرد یا به مسیری هدایت کرد که برای ایستادن مقابل نظام متبوع خود تحریک شود. این قسم مواضع از سویی تهدید حاکمیت و از دیگر سو، تحریک هسته سخت است. تصویرسازی «بیتفاوت نسبت به نظام» از حامیان پروپاقرص جمهوری اسلامی در واقع نشاندادن راهی به این حامیان است که آنها برای خود محال میدانند، اما این موضع میگوید که همین محال هم میتواند مورد انتخاب قرار بگیرد و محال نباشد!».
تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته به نظر میرسید که حلقه سخت ترکیبی از طیف سعید جلیلی و جبهه پایداری است اما حالا مرزبندهای شفافی ایجاد شده که نشان از شکاف در این طیف دارد و حلقه سخت از گذشته نیز در اقلیت آماری بیشتری قرار دارد.
اسفندماه سال گذشته محمود نبویان، عضو ارشد جبهه پایداری و از مطرحترین شاگردان محمدتقی مصباحیزدی و رای اول اصولگرایان در انتخابات تهران در مجلس دوازدهم در اقدامی عجیب در یک ویدئو تاکید کرده که مساله اصلی باید «اصل نظام» باشد و اگر ابلاغ قانون حجاب به صلاح نظام نیست نباید بر روی آن پافشاری کرد.
111221_177
او که تا پیش از این در حوزه سیاست خارجی از تندروترین چهرههای جبهه پایداری در سالهای اخیر بوده، حالا مقابل شورش طیف دیگری در جبهه انقلاب قد علم کرد و ابهامات و شایعات مختلف در شش ماه دوم سال گذشته درباره اختلاف بین طیفی از جبهه پایداری و حلقه سعید جلیلی را عیان کرد. علی رغم ائتلاف راهبردی و استراتژیک حامیان سعید جلیلی و جبهه پایداری در سالهای اخیر، اما به نظر میرسد این ائتلاف دچار اختلافاتی جدی شده است.
در این فعل و انفعالات چهرههای جبهه پایداری در یکسو و حلقه سعید جلیلی با یارگیری از اعضا و نزدیکان دولت سابق مختصات جدیدی از تقسیمبندی را در منتهیالیه جریان راست ایجاد کردهاند. گویا انتخابات ریاستجمهوری اخیر، مواردی از قبیل قانون حجاب و موضوعات اجتماعی از قبیل فیلترینگ باعث شده تا بین علمای «خالصسازی» اختلافاتی رخ دهد.
در این مسیر البته برخی روحانیون و خطبای نزدیک به جبهه پایداری نیز زمین ثابتی و رسایی را برگزیدند؛ مرتضی آقاتهرانی، محمدتقی نقدعلی و علیرضا پناهیان با لباس روحانیت خود را صاحب فتوا و حکم دانسته و با ادبیاتی دیگر به طیف دیگر جبهه انقلاب از قالیباف تا نیروهای مسکوت جبهه پایداری یادآوری میکردند که حکم آنچه ما میفرماییم.
1280074_367
بعد از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ شکاف بین طیفهای مختلف جریان اصولگرایی رخ نمود. پیش از آن راست سنتی به حاشیه رفته بود و تکنوکراتها و اصولگرایان میانسال دیگر سبزی برای جامعتین و شیوخ خرد نمیکردند. به حاشیه رفتن شیوخ، اما میدان را برای درگیری نیروهای باقی مانده که طی یک دهه از اصولگرا به انقلابی تغییر اسم دادند، باز کرد.
از انتخابات مجلس یازدهم زمین بازی کوچکتر و درگیریها بزرگتر شد؛ محمدباقر قالیباف با کادرسازی و گفتمانتراشی طیف خود را خلق کرد و در مقابلش جبهه پایداری قرار گرفتند که در عمل در زمین رقیب قدیمی قالیباف فعالیت میکردند؛ سعید جلیلی.
در این ارزیابی نباید از نظر دور داشت که سعید جلیلی هرگز عضو جبهه پایداری نبود و در دهه ۸۰ و ۹۰ زیر سایه نگاه مثبت محمدتقی مصباحیزدی او کاندیدای اصلاح پایداریها بود. بعد از چند نوبت شکست پایداریها با مهره کاندیدای اصلح مصباحیزدی شاید حالا بخشی از پایداریها به این جمعبندی رسیدهاند که چرا باید روی اسبی شرطبندی کنند که نه از خانه آنها برخاسته و نه برایشان شانس برد داشته است و علاوه بر این نیروهای هوادارش نیز خود را صاحبان طلبکار انقلاب و نظام میدانند!
147
محمود نبویان شمایل طیفی است که اصل نظام برایش از هسته سخت نظام مهمتر است. طیفی که میگوید اولویت حفظ اصل نظام است و در مقابل احکام نهادهای داخل نظام علیرغم دلخوری و رنجوری سکوت میکنند.
آذر ماه سال جاری حمید رسایی نماینده تهران در مجلس دوازدهم - و البته از نیروهای جدا شده از جبهه پایداری- درباره عدم ابلاغ قانون حجاب در جلسه علنی انتقادی را بیان کرد که با پاسخ سربسته محمدباقر قالیباف نیز همراه شد و به رسایی یادآوری کرد که «همان مرجعی که تاریخ ابلاغ قانونی را ۲۳ آذر اعلام کرده بود حالا نیز از عدم ابلاغ آن ذیل تصمیم شورای عالی امنیت ملی» خبر داده است.
گفتوگوی بین قالیباف و رسایی شاید یکی از مهمترین دیالوگها در بررسی آناتومی سوپرانقلابیها در ماههای اخیر باشد و به خوبی نشان میدهد برای این دو طیف در گعده کوچک سوپرانقلابیها خطوط قرمز تا چه اندازه متفاوت است.
نگاهی به مطالبات و جنس اعتراضات چندساله اخیر، خود گویای این است که عملکرد این گروه محدود همواره در جهت برافروختن بیشتر اعتراضات بوده و از این گروه محدود طرفدار خبری جز سخنرانیهای تند و تحریککننده که اتفاقا آتش خشم مردم را بیشتر برافروخته میکرد، خبری نبوده است.
به بیان شفافتر حلقه سخت نظام میگوید شهروندان از جمهوری اسلامی حمایت نمیکنند بنابراین باید خواستههای این طیف محدود برآورده شود تا نظام سر پا بماند.