به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سلفی به عنوان یک پدیده فرهنگی در اوایل قرن بیست و یکم وارد ادبیات روزمره مردم جهان شد و اکنون به بخش جداییناپذیری زندگی ما بدل شده است که کارخانههای تولید تلفن همراه، همواره در کنار توسعه ابزارهای جدید به کیفیت دوربین های موبایل بسیار توجه دارند.
به گزارش ایرنا، تاریخ پدیده سلف پرتره را در هنر غرب به دوران رنسانس نسبت میدهند یا زمانی که انسانها ابسیدین را به اولین آینههای ساده صیقل دادند، یا چند هزار سال بعد، زمانی که آینههای مسی در بین النهرین و مصر ساخته شدند.
خودنگاره عمامه به سر یان ون ایک
شاید بتوان اولین اسناد خودنگاره ها را به ۶ هزار سال قبل از میلاد مسیح نسبت داد اما مورخان تاریخ هنر دوره رنسانس را پایه گذار سلفی می دانند که ما امروزه می شناسیم. برخی پرتره عمامه به سر یان ون ایک در سال ۱۴۳۳ را اولین سلف پرتره شناخته شده میدانند و برخی دیگر سلف پرتره آلبرشت دورر را در سال ۱۵۰۰ که خود امضا کرد را نخستین سلفی جهان معرفی میکنند.
خودنگاره آلبرشت دورر
اگرچه اتفاق نظر روی اولین وجود ندارد اما کسی در این تردید ندارد که تمرینهای خودنگارهنگاری در اوایل رنسانس در اواسط قرن پانزدهم شتاب گرفت؛ دورانی که نقاشان میتوانستند خود را بهعنوان سوژه اصلی یا شخصیتهای مهم آثارشان معرفی کنند.
خودنگاره کمال الملک
سلف پرتره کمال الملک یکی از معروف ترین آثار اوست. این اثر که در اواخر عمر او کشیده شده نیمه تار است، به این دلیل که بینایی هنرمند در آن زمان دچار مشکل بوده است. برای ترسیم این اثر، هنرمند از آیینه استفاده کرده است.
این اثر بر اساس تاریخ درج شده در پایین تابلو، سال ۱۳۳۶ قمری را نشان میدهد. محمد غفاری این اثر را در هفتاد و دو سالگی خود نقاشی کرد. او با صورتی آرام، ظاهری آراسته و عینکی گرد بر چشم دیده میشود و نور روز به صورت مایل چهره او را روشن کرده است.
خودنگاره ونسان ون گوگ
ونسان ون گوگ حدود ۴۰ خودنگاره در مدت ۱۰ سال خلق کرد که بخش مهمی از فعالیت هنری او محسوب میشوند. او اغلب چهره خود را نقاشی میکرد زیرا پول کافی برای استخدام مدل نداشت.
تاریخدانان هنر، معتقدند که این خودنگارهها اغلب یک ژست زیبا نیستند. در این آثار مخاطره و پریشانی بسیاری دیده میشود که در واقع بیشتر سراسیمگی و عدم ثبات را به تصویر میکشد. طبق گفتههای بِکِت، رنگها و الگوهای آشفته بهکار رفته در این نقاشیها نشانیست از تقلا و فشار و در اصل نمادی از وضعیت ذهنی هنرمند که تحت فشار روانی، جسمی و احساسی قرار دارد.
خودنگاره رامبراند
رامبراند ۸۰ سلف پرتره هم بهعنوان نقاشی و هم بهعنوان چاپ از خود به جای گذاشته است که رکوردی در این باره در میان نقاشان محسوب میشود.
تعداد کمی از هنرمندان بزرگ میتوانند مانند رامبراند مجموعهکاری متنوع خود را به رخ بکشند. رامبراند همچنین پرترههای گروهی مهم عصر طلایی هلند مانند «گشت شبانه» و «کلاس تشریح دکتر نیکولاس تولپ» را خلق کرده است.
خودنگاره سالوادور دالی
سالوادور دالی اسطوره هنر اسپانیا و سبک سوررئالیسم را بیشتر به خاطر نقاشی «تداوم حافظه» می شناسند. اثری که در آن ساعتهای در حال ذوب به تصویر کشیده شده اند.
خودنگاره این هنرمند نیز همچون پروژه تداوم حافظه درحال ذوب شدن است.
خودنگاره پل گوگن
پل گوگن از جمله هنرمندان پیشرو در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم است که به دلیل نوع به کارگیری رنگهای نمادین در جرگه رهبران جنبش سمبولیسم قرار گرفت
او از نخستین هنرمندان اروپایی بود که به هنر شرق کهن و هنر پیشاکلومبی جلب شد. سنت طبیعت گرایی اروپایی را فروگذارد و علیه واقعگرایی امپرسیونیست ها و برداشت های علمی نئوامپرسیونیست ها واکنش نشان داد.
در زیباشناسی او طرح، استخوان بندی کار است و رنگ، برجستگی و فاصله و معنا را می نمایاند. فضا نیز یک صفت ایستا و ثابت طبیعت نیست، بلکه کیفیتی بیان شدنی است همانقدر با رنگ که با خط. چنین فضایی را می توان در دو بعد و کاملاً پرمعنا مجسم کرد.
گوگن دریافته بود که اگر گویایی عناصر تجسمی برای القای انگارهای نایاب کافی به نظر می رسد، پس سرمشق طبیعت دیگر اهمیت و اعتبارش را برای هنرمند از دست می دهد و هنر همانا بیان انتزاعی می شود.
خودنگاره باتیست سیمون شاردن
ژان باتیست سیمون شاردن نقاش فرانسوی در زمینه صحنههای روزمره و طبیعت بیجان قرن هجدهم است.
او تقریباً خودآموخته، تصاویری از طبیعت بیجان ساکن و مردمنگاریهایی خودمانی آفرید که عضویت در آکادمی سلطنتی فرانسه را برایش به ارمغان آورد.
دنیای سیمون شاردن، بورژوازی روشنفکرانه بود و نقاشیهای او نیز نگاهی اجمالی به دنیای خودش به حساب میآمد. وی تحت تأثیر صحنههای روزمره و طبیعت بیجان استادان هلندی قرن هفدهم قرار داشت که نقاشی های ایشان مطابق با سلیقه مجموعه داران فرانسوی آن زمان بود.
خودنگاره گوستاو کوربه
در سال ۱۹۳۷ موزه لوور پاریس به برگزاری نمایشگاهی از چهره های گوستاو کوربه اقدام می کند. در حین تدارکات و آمادگیهای لازم برای برپایی نمایشگاه، تمامی آثار از زیر اشعه ایکس عبور داده شدند و با عبور دادن تابلوی «مرد زخمی» متوجه شدند که در لایههای زیرین آن نقاشی دیگری پنهان است. محققان به این نتیجه رسیدند که در واقع اصل تابلو شامل تصویر کوربه همراه با همسری بوده که ۱۲ سال بعد او را ترک میکند. ظاهرا نقاش تابلو را باتوجه به شرایط و حالات روحی اش پس از این واقعه تغییر میدهد و این گونه احساس خود را بازگو میکند.
گوستاو کوربه در ارتباط با آثار سلف پرتره اش می گوید: در طول زندگی ام با هر تغییری در موقعیت روحی ام چهرههای زیادی از خود کشیده ام و در یک کلام زندگی ام را ثبت کرده ام. اینگونه پرتره پنهان شده در اثر «مرد زخمی» را بهتر میتوان درک کرد.
خودنگاره فریدا کالو
فریدا کالو نیز خودنگارههای متعددی را از خود به جا گذاشته است. در این تصویر خود را با گردنبندی از خار که گردنش را زخمی کرده است و مرغ مگس مردهای که از گردنبند آویخته شده، ترسیم کرده است. مرغ مگس در نمادشناسی مکزیکی طلسمی برای خوشبختی در عشق است. همچنین مکزیکیها معتقدند قهرمانان مرده به شکل این پرنده به زمین بازمیگردند.
به نظر میآید دو حیوان تیرهرنگ همراه فریدا هیچیک خوشآیند نباشند. گربه وحشی در کمین مرغ مگس است و میمون در حال کشیدن گردنبند که بر درد آن میافزاید. میمون در مکزیک، هم نماد مرگ و هم نماد شوخطبعی و سرزندگی است و در تعدادی از خودچهرهنگاریهای فریدا دیده میشود.
برگهای بسیار بزرگ پشت سر فریدا قرار دارند و دو پروانه و سنجاقک با بالهای ظریف در دو طرف سر فریدا در پرواز هستند.
خودنگاره مارسل دوشان
تاریخ هنر را میتوان به قبل و بعد از مارسل دوشان تقسیم کرد؛ هنرمندی که بر علیه هنر ساختارگرایانه و متعارف زمانهاش شورید و به شکلگیری جنبشهای هنری آوانگارد سرعت بخشید.
دوشان هنرمند نقاش و مجسمهساز فرانسوی بود که آثارش را بیشتر با سبکهای دادائیسم و سوررئالیسم مرتبط میدانند بدون شک تاثیرگذارترین هنرمند قرن بیستم است.
او میگفت که قصد دارد هنر را به خاطر بقای خود هنر بکُشد و تلاشهای ستودنی او برای از بین بردن کلیشههای ذهنی، نوع دیدن علاقمندان هنر را دگرگون کرد.
دوشان راهی را به سمت هنر نو هموار ساخت که بدون او غیر قابل عبور بود. هنرمندی که خود را ادامه دهنده هیچ مکتبی نمیدانست و از تمامی الگوهای آفرینش هنری همچون تکنیک، سبک، صنعت و زیباییشناسی گریخت. خودنگاره دوشان گواه همین نگاه و باور او به هنر است.
۲۴۴