سروش زادعلی؛ بی مقدمه سر اصل موضوع میروم تحریمهای نفتی و بانکی سنگینی که از سال ۱۳۹۰ خورشیدی وضع شد و تا الان هم ادامه داره رفته رفته شبکههایی از گروههای مافیایی برای فروش نفت و ارزآوری در کشور بوجود آورد. نفتی که تا قبل از سال ۱۳۹۰ زیر نظر سیستم حسابرسی و دستگاههای نظارتی شرکت نفت ایران که به واقع به لحاظ ساختار بوراکراتیک حسابرسی به لحاظ حساسیت آن از همان سالهای اولیه اکتشاف نفت پایه گذاری درست و دقیقی نسبت به سایر دستگاههای اجرایی کشور داشت پول آن بصورت شفاف دریافت، حسابرسی و وارد شبکه پولی کشور میشد.
اما شرایط تحریم روند فروش عادی نفت و ارز حاصل از فروش آن را در قالب سیستم بانکی مختل کرد و اجازه نمیداد تا نفت براحتی بفروش برسد، این موضوع موجب شد قارچهای سمی، کاسبان تحریم را میگوییم سر بر آورند بخش بزرگی از فروش نفت دیگر توسط شرکت ملی نفت ایران و ساختارهای وابسته به آن بفروش نمیرسد و آن سیستم حسابرسی کم نقص و بروکراسی اداری درست جهت تزریق ارز حاصل از فروش نفت برای بخش زیادی از آن عملا دور زده و بی اثر شده است. بنا به گفته بسیاری از تحلیلگران درصد قابل توجهی از فروش نفت توسط این دلالان نفتی خارج از شفافیت و حسابرسی بفروش میرسد و رانت نجومی حاصل از آن را دریافت میکنند.
کسانی که نفت را خارج از سیستم شرکت ملی نفت ایران بفروش میرسانند پولهای کلانی که سهم همه ملت است را چپاول میکنند ثروت، قدرت و نفوذ زیادی کسب کردهاند و هر اقدامی انجام میدهند تا مذاکرهای صورت نگیرد تا مبادا این درصد قابل توجه فروش نفتی که خارج از سیستم شرکت ملی نفت ایران را میفروشند از کف برود و این سود بادآورده را از دست بدهند.
کاسبان تحریم چهرههای سیاسی تندرو (خالص سازها) در کشور هستند که خود و فرزندانشان کشتیهای غول پیکر نفتی دارند و نفت نود میلیون ایرانی را به رانت تبدیل میکنند و در جیب میگذارند و هر کارشکنی که لازم باشد جهت به ثمر نرسیدن مذاکره و رفع نشدن تحریمها انجام میدهند.
قاچاق بخش عمده نفت کشور و رانت آن یک شبه به این درصد قابل توجه نرسیده است، با درصدهای پایین شروع و طی یازده سال به این درصد هنگفت رسیده و اگر جلوی آن گرفته نشود، مذاکرهای نشود و رفع تحریم با حفظ قدرت نظامی، اطلاعاتی و امنیتی کشور راهبردی نگردد این درصد در سالهای پیش رو بالا و بالاتر میرود و هر چه این درصد بالاتر برود مردم فقیرتر و هر چه مردم فقیرتر شوند فاصله آنها از نظام و شکاف بین آنها بیشتر میشود ماحصل این سیر بوجود آمده ایران را آبستن حوادثی خواهد کرد که از بیانش عاجز هستم.