دکتر رحمن پاداش؛ سال جدید در حالی شروع شده که دولت چهاردهم با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند. دلار سقف تاریخی یکصد هزار تومان را رد کرده است. سکه هر روز سقف دیگری را میشکافد. سرمایه اجتماعی دولت روز به روز در حال کاهش است و مشکلات اقتصادی و معیشتی هر روز فشار بیشتری بر گُرده مردم وارد میکنند.
دولتمردان و همراهان رییسجمهور یا برکنار میشوند، یا استیضاح و یا به توصیههایی وادار به استعفا. ماجراجوییهای منطقهای اسراییل و آمریکا به منظور کشاندن پای ایران به مهلکه جنگ به واسطه پرونده هستهای را به اینها اضافه نمایید. به نظر میرسد میتوان مشکلات ذکر شده را در سه وجه سیاسی، اقتصادی و همکاران رییس جمهور جمع بندی کرد. هر سه حوزهای که حداقل برای دو مورد از آنها متولیای وجود ندارد. بنابراین، به نظر میرسد در سال جدید رییس جمهور محترم به پیچ تند تصمیمگیری رسیده و باید هر چه سریعتر نسبت به چرخش فرمان در این پیچ تند اقدام نماید.
از همین حالا و حتی با شروع نشدن مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، تندروهای داخلی همزبان و همزمان با رادیکالهای خارجی، ولی این بار بدون همراهی همراهان منطقهای، دندانهای تیز خود را برای مذاکره کنندگان نشان داده و از دور «دندان قروچه» میکنند. یکی از احتمال «تغییر دکترین» هستهای و دفاعی میگوید، دیگری تهدید به «اخراج بازرسان» و «انتقال مواد غنی شده به مکان نامشخص» میکند، سومی از تریبون نماز جمعه مذاکره کردن را «خلاف غرور ملی» و «گرفتاری در محاصره دشمن» میداند و نماینده تندروی دیگری میگوید «مذاکره با آمریکا یعنی سرکار گذاشتن مردم؛ چه مستقیم و چه غیرمستقیم» و .... اینها تنها چند مورد از اظهارات مخالفان مذاکره و موافقان ادامه تحریمها هستند.
این که کاسبان تحریم چه کس یا کسانی هستند وظیفه نهادهای امنیتی و نظارتی است، اما بیان چنین اظهاراتی آن هم در روزهایی که برآیند تصمیم ارکان مختلف نظام بر مذاکره با آمریکا بوده، نتیجهای جز جری کردن آمریکا و شرکای منطقهای، ناامیدکردن شرکای راهبردی ایران یعنی چین و روسیه و هُل دادن آنها به سمت تیم نتانیاهو، دو پاره کرده جامعه، تضعیف دولت و بر هم زدن بازی وفاق ندارد. مخالفتهای این گروه که سابقه ساخت و پخش فیلم و سریال در دوران مذاکرات قبلی را در کارنامه خود دارند به همین جا ختم نمیشود و به خصوص با «به سنگ خوردن تیر» تجمعات چند ده نفری در مورد قانون «عفاف و حجاب» و «جمعآوری» آنها، احتمالاً در روزهای آینده و درصورت مثبت بودن روند مذاکرات «کفن پوش» به میدان آمده و همچون نتانیاهو از همه توان خود برای بر هم زدن مذاکرات استفاده میکنند.
با این توضیح وقت آن رسیده که رییس جمهور محترم شخصاً به میدان آمده و ضمن حمایت از مذاکره کنندگان، بقیه ارکان نظام را راضی به حمایت علنی از تیم مذاکرهکننده نموده تا اتفاقی که برای دکتر ظریف و تیمش افتاده دیگر تکرار نگردد. چرا که حتی اگر توافقی صورت بگیرد ولی «اقناعسازی» مخالفان داخلی انجام نگیرد فرجامی بهتر از «برجام» نخواهد داشت.
اگر عنوان نامهای انتخابی برای سالها اخیر را مرور کنیم متوجه میشویم که از سال ۸۷ به بعد تمامی سالها بر محوریت «اقتصاد»، «تولید»، «سرمایهگذاری» و ... بوده است. انتخاب این شعارها نشاندهنده اهمیت معیشت مردم در نگاه رهبری انقلاب است. حال و در شرایطی که مجلس به دلایلی همچون سقوط ارزش پول ملی، افزایش قیمت سکه و ارز، نابسامانیهای بازار و البته دلایل عجیبی همچون صحبت در مورد FATF، پیگیری فیلترینگ و ضعف اینترنت و ... وزیر اقتصاد دولت چهاردهم را استیضاح کرد و با وجود وزارتخانهای بدون وزیر، چگونه میتوان انتظار داشت اوضاع معیشتی مردم بهبود پیدا کند؟ اصلا با فرض انتخاب وزیر، با کدام پول میتوان شرایط معیشتی مردم را بهبود بخشید؟ از کجا مشخص است که اگر وزیر بعدی در مورد FATF و رفع فیلترینگ صحبت کرد مجلس مجددا آن را استیضاح نکند؟ آیا متولی معیشت صرفا وزیر اقتصاد است یا بانک مرکزی و بخشهای دیگر در دولت و حاکمیت نیز متولی اقتصاد هستند؟ و دهها سوال دیگر که آقای رییسجمهور باید از خود بپرسند و یکبار برای همیشه تکلیف خود را با مجلس و دیگر ارکان اقتصادی روشن کنند و گرنه این درب همچنان بر همان پاشنه میچرخد و شیب تند رخدادهای اجتماعی در کنار فشارهای اقتصادی زمینهساز سقوط اندک سرمایه اجتماعی دولت خواهد شد.
به نظر میرسد سومین پیچ تندی که در مسیر دولت چهاردهم قرار دارد اعضای ناهمگون و گاه نامتجانس دولت چهاردهم است. یارگیری درون دولت، حذف و ناکارآمد کردن متخصصان و افراد ناهمسو با دکتر پزشکیان از مهمترین ایرادات کابینه دولت چهاردهم هستند.
مهمترین همراه رییسجمهور، تحت فشار شدید اقلیت تندرو ناگزیر به استعفا شده و به کلی از گردونه بازیهای سیاسی دولت وفاق خارج گشته است. کسی که سمبل مذاکره و تنشزدایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود به یکباره کنار گذاشته شده تا جایی که در مورد پرونده هستهای و مذاکره با آمریکا هیچ گونه مشورتی با ایشان نشده است. در کجا دنیا با دیپلمات برجسته خود چنین برخوردی صورت میگیرد؟ آقای پزشکیان داد سخن میداد که دولت ایشان دولت کارشناسان است، اما چه کسی کارشناستر از دکتر ظریف در سیاست خارجی وجود دارد؟ چرا دکتر پزشکیان با مردم صحبت نمیکند؟ چرا باید در مقابل عدهای تندرو و کاسب تحریم، که سالانه ده تا پانزده میلیارد دلار از تحریمها سود به جیب میزنند، کرنش نشان دهد؟ همراه دیگر رییس جمهور که معلوم نیست بنابر کدام کار کارشناسی و کدام مکانیسم انتخاب شده بر خلاف منشور دولتِ «مفتخر به اقتدای به مولا علی (ع)» به سفر قطب جنوب میرود و بدتر اینکه در این مورد با ادعایی کذب سفر خود را تکذیب میکند و با طلبکاری از عدم «خطای عملکردی» صحبت میکند که البته با پاسخ قاطع رییسجمهور مواجه میشود. در مورد تعدادی از وزرا از جمله وزیر محترم نیرو که عملکردش خود گویاتر از هر توضیحی است.
بنابراین، آقای رئیسجمهور میبایست در مورد همکاران و اعضای دولت نیز تصمیمهای متفاوتی بگیرد و ضمن ایستادگی در مقابل زیادهخواهان و حذف افراد ناهمسو با دولت و با انتخاب متخصصین بدنه اجتماعی سرخورده خود را احیا کند.
به موارد بالا میتوان مسایل فرهنگی (کنسرتها، گردشگری و ...) را نیز اضافه کرد ولی با توجه به عملکرد وزیر محترم فرهنگ انتظار میرود این مسایل در سال جاری حل گردد.
همانطور که در بالا نیز اشاره شده دولت چهاردهم به پیچهای تند رسیده و زمان تصمیمگیری و اقدام به موقع در مورد آنها فرا رسیده است. چنانچه دکتر پزشکیان در این برهه حساس انتخابهای درستی انجام دهد میتوان به آینده امیدوار بود در غیر این صورت سرنوشت این دولت بی شباهت به دولت دوازدهم و سیزدهم نخواهد بود.