به گزارش مشرق، کانال تلگرامی برپا نوشت:
مناظره "تنابنده" با "برادران لیلا"
مجادله بهتاش فریبا با نقی معمولی یکی از موثرترین قطعههای پایتخت بود، در آن واحد، هم قلب و هم ذهن مخاطب را درگیر میکرد، آن قدر این درگیری آشنا و ملموس بود که خیلی ها را به فکر فرو میبرد. هر کس گویا دوست داشت درباره این گفتگو سخنی بگوید و تکلیف خود را روشن کند.
به نظر من حتی تنابنده معترض هم چند سر و گردن از خیلی ها در عرصه هنر بالاتر است، این را با پایتخت ۷ دوباره ثابت کرد. من جای مسوولین کشور بودم، سراغ خیلی از این سرمایه ها میرفتم. ولو پر خطا باشند. سبک رفتار رهبر با هنرمندان از مجیدی و امیرخانی تا میرشکاک و حتی مرحوم نوذری را ببینید.
کاش میشد دوباره مثلا "بیژن بیرنگ" برگردد، میدانم که فریاد زده از همه ساخته های قبلیم پشیمانم، اما سخن او را جدی نگیرید، همانقدر جدی نگیرید که قهر کردن تنابنده با تلویزیون را جدی نگرفتید. محصول هنری، خروجی جان هنرمند است، و جان آدمها به این سادگی عوض نمیشود، رامبد جوان هنوز هم خندوانه خواهد ساخت و بیژن بیرنگ هنوز هم همسران و خانه سبز، کیومرث پورحمد اگر زنده شود دوباره خواهران غریب و قصه های مجید خواهد ساخت، همانطور که مجیدی اثر فاخر محمدرسول الله ص را آنگونه زیبا سرود.
همه منطق تنابنده در تقابل نقی معمولی با بهتاش فریبا فریاد زده شد، او نمیگوید نسل قبل و "هد فامیل" کم خطا است، خطاهای آنها را میبیند، ضعفها و بچگیهایشان را میبیند، اما آنها را به نام نامی "زندگی" ، قهرمان میداند، فریادهای هما بر سر بهتاش فریاد زندگی پر تلاطم و سختی بوده که نسل دهه چهل و پنجاه و شصت چشیده، نسلی که از دالان پر درد زندگی ایرانی مظلوم عبور کرده و الان قهرمان معمولی و گمنام این دوران پر رنج است.
سیلی مادر بهتاش که مثل طوفانی همه غرور و منطق پسر را به چالش کشید پاسخ دندان شکنی بود به سیلی لیلا به صورت پدرش، دستش بشکند آن بازیگر و آن کارگردان و آن سینما همگی با هم، این را اشکهای مادر بهتاش و سکوت مظلومانه رحمت و تواضع نقی و همه چارچوب این نقاشی در آن سکانس هنرمندانه و مینیاتوری فریاد میزد. و تو هم قلبت و هم ذهنت همراه میشد و همین را فریاد میکشید.
انگار منطقی بالاتر از حرفهای ظاهرا منطقی بهتاش وجود داشت که باید دیده میشد، منطقی گمنام به نام "حرمت"، منطقی مظلوم به نام "صبر"، حالا این "زن" و "زندگی" بود که عنان "آزادی" را میکشید، همیشه در ایران اینگونه بوده. به قول رهبر حکیم همین زنان عادی و کم حجاب آبروی آن فتنه را بردند. اینجا زن است که حق دارد از زندگی بگوید، از آزادی دم بزند، زن است که پشتوانه قهرمانهای گمنام و ساکت و معمولی است، قهرمانی ساکت که پشت همه سر و صداهایش حین بازی های مسخره روزمره دنیا، مرام پهلوانی اش و ایمان الهی اش یافتنی و خواستنی است.
چقدر این قطعه از پایتخت خوب بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.