دشت نیشابور در آستانه مرگ سرزمینی؟

عصر ایران سه شنبه 26 فروردین 1404 - 10:36
برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی موجب فرونشست و درز شکاف در دشت زیبا و منحصر‌به‌فرد نیشابور شده است؛ ترک‌ها و شکاف‌هایی با اشکال، عمق و طول متفاوت که کشاورزی، محیط‌زیست، حیات‌وحش، خطوط راه‌آهن سراسری تهران-‌مشهد و تأسیسات و بنا‌های این شهر را تهدید می‌کند.
در دشت نیشابور آنقدر چاه زدند، آنقدر آبخوان‌ها و سفره‌های زیرزمینی‌اش را خالی کردند تا شکاف برداشت؛ فرونشستی عمیق خط ریل راه‌آهن سراسری تهران-مشهد را هم شکاف داد. بر اساس آمارهایی که حجت میان‌آبادی، پژوهشگر مدیریت آب می‌دهد، دشت نیشابور از فوق‌بحرانی‌ترین دشت‌های کشور از نظر کسری آب زیرزمینی و فرونشست است. او می‌گوید: «فرونشست در این دشت با میانگین ۸۶ میلی‌متر در سال، بیش از ۲۰ برابر میانگین جهانی است.» به گفته او، برخی مناطق این دشت سالانه ۱۴۰ میلی‌متر فرونشست می‌کند.
 
به گزارش روزنامه ایران، «علی بیت‌اللهی» رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی هم فرونشست گستره کهریزک در مجاورت شهر نیشابور و در امتداد خط اصلی لوله گاز را عمیق‌ترین فیشر فرونشستی معرف می‌کند که تا به حال دیده است؛ عمق شکاف بیش از ۱۰ متر، پهنای شکاف بیش از یک متر و طول آن بیش از سیصد متر. او پرسشی را مطرح می‌کند که سؤال بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه آب است؛ چرا در چنین دشتی باید بزرگ‌ترین کارخانه تولید تیرآهن شرق کشور (صنعتی آب‌بر) ایجاد شود؟ او البته در نهایت به پاسخ امیدوار‌کننده‌ای برای این پرسش نمی‌رسد و می‌گوید: «فقط کافی است نگاهی به ابعاد شکاف فرونشستی نیشابور در تصویر بیندازید تا دریابید که چقدر باید از افتتاح صنایع، غمگین و ناامید شد.»
 

فاجعه در دشت نیشابور

برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی موجب فرونشست و درز شکاف در دشت زیبا و منحصر‌به‌فرد نیشابور شده است؛ ترک‌ها و شکاف‌هایی با اشکال، عمق و طول متفاوت که کشاورزی، محیط‌زیست، حیات‌وحش، خطوط راه‌آهن سراسری تهران-‌مشهد و تأسیسات و بنا‌های این شهر را تهدید می‌کند. فرونشست آخرین مرحله از مرگ سرزمینی محسوب می‌شود. دشت نیشابور از سال ۱۳۸۵ با پدیده فرونشست زمین مواجه شد و اکنون بعد از گذشت ۱۹ سال به تدریج گسترده‌تر شده و در نقاط مرکزی این شهرستان دیده می‌شود.
 
«مجتبی یمانی» عضو هیأت علمی و استاد‌تمام دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانی ژئومورفولوژی هم با استناد به مطالعات موجود، از روند رو به افزایش فرونشست در دشت نیشابور خبر می‌دهد و می‌گوید: «طی سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ این دشت به طور متوسط بیش از ۱۸ سانتیمتر فرونشست داشته است.» به گفته او، مطالعات انجام شده به روش تداخل‌سنجی راداری نیز این موضوع را اثبات می‌کند. البته دامنه فرونشست در همه جای دشت یکسان نبوده و به مقدار برداشت آب‌های زیرزمینی در نقاط مختلف بستگی دارد. یمانی می‌گوید: «اطلاعات مربوط به تغییرات سطح آب چاه‌های پیزومتری موجود در منطقه نیز با نرخ فرونشست، این ارتباط را به خوبی نشان می‌دهد، به طوری که این تغییرات در طول این دوره آماری از ۴ تا حدود ۸ سانتیمتر در سال متفاوت بوده است. به‌علاوه، نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد در محدوده شهر نیشابور ارتباط تنگاتنگی بین افت سطح آب‌های زیرزمینی و مناطق دارای فرونشست زمین وجود دارد، به گونه‌ای که قسمت شمال شهر بیشترین میزان افت سطح آب زیرزمینی را داشته و مقدار این افت از ۳۸ تا ۷۶ متر متفاوت بوده است.»
 

فرونشست در ۳۵۹ دشت

دشت نیشابور نیز مانند ۳۵۹ دشت موجود در پهنه ایران در حال فرونشست است، لیکن مقدار فرونشست در برخی مناطق مانند دشت جنوبی تهران سالانه از ۳۵ سانتیمتر نیز فراتر می‌رود و این موضوع در ایران بستگی به کاهش نفوذ آب و برداشت آب‌های زیرزمینی دارد. یمانی می‌گوید: «شهر نیشابور و تمام زمین‌های کشاورزی پیرامون آن روی مخروط‌افکنه‌های آبرفتی استقرار یافته‌اند. حوضه‌های آبخیز این مخروط‌افکنه‌ها در کوه‌های بینالود قرار داشته و از آنها منشأ می‌گیرد. در گذشته تمامی جریان‌های زهکشی و رودخانه‌ها در سطح مخروط‌ها جریان یافته و بخش عمده آب آنها در سطح مخروط‌افکنه‌ها نفوذ کرده و آب‌های زیرزمینی را تغذیه می‌کردند، اما با توسعه زمین‌های کشاورزی در سطح این مخروط‌افکنه‌ها و استفاده از آب‌های سطحی، مقدار نفوذ و تغذیه آبخوان‌های دشت نیشابور را بشدت کاهش داده است. از طرفی حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق بویژه در ۵۰ سال اخیر سطح آب سفره‌های زیرزمینی را بشدت پایین برده است. برداشت آب‌های زیرزمینی، فضای تخلخل رسوبات آبرفتی مخروط‌افکنه‌ها را تهی کرده و پیامد آن فرونشست پیوسته و افزاینده سطح زمین است.»
 

 آیا به مرگ فرجام فاجعه سرزمینی رسیده‌ایم؟

مهم‌ترین سؤال کسانی که دلنگران دشت نیشابور هستند این است که آیا با برداشت بی‌رویه آب، این دشت هم به مرگ سرزمینی رسیده است؟ یمانی می‌گوید: «برداشت آب‌های زیرزمینی بیش از ظرفیت و توان آبخوان‌ها، موجب خالی شدن فضای تخلخل رسوبات آبرفتی مخروط‌افکنه‌ها شده است؛ رسوباتی که در زیربنای دشت‌های اطراف نیشابور قرار گرفته‌اند. خالی شدن فضای تخلخل، موجب فشرده شدن و انقباض این رسوبات شده است، به طوری که هیچ‌گاه به حالت قبلی خود بازنخواهد گشت. رسوبات آبرفتی مانند اسفنجی هستند که منافذ آن پر از آب است، وقتی این اسفنج فشرده شده و آب موجود در فضا‌های متخلخل آن خالی شود، دوباره به حالت اولیه بازنمی‌گردد.
 
 این فشردگی امکان نفوذ را نیز کاهش می‌دهد، به طوری که اگر برداشت آب‌های زیرزمینی نیز به طور کامل متوقف شود، فرونشست بلافاصله متوقف نخواهد شد بلکه شاید بیش از ۵۰ سال به طول بینجامد تا این فرآیند تدریجی به مرحله تعادل برسد.» این کارشناس، آب پاکی را روی دست همگان می‌ریزد و می‌گوید: «بنابراین راهکاری که بتواند شرایط موجود را درمان کرده و به حالت قبل برگرداند وجود ندارد، بلکه تنها می‌توان با مدیریت آبخوان‌های دشت، فرآیند فرونشست را به تدریج کاهش داد. این مدیریت در واقع متعادل نمودن بیلان نفوذ آب و برداشت آب زیرزمینی است.»
 

تهدید برای همه

این کارشناس، فرونشست را یک مخاطره محیطی می‌داند که تمامی سازه‌های انسانی استقرار یافته روی دشت را تهدید می‌کند. او می‌گوید: «فرونشست اغلب یک پدیده نقطه‌ای نیست و یک فرآیند یکپارچه است، به همین دلیل تخریب آن آرام و بطئی بوده و پیامد‌های آن در درازمدت قابل مشاهده خواهد بود؛ هرچند ایجاد شکاف‌های سطحی و تشکیل فروچاله‌ها می‌تواند به صورت نقطه‌ای نیز تهدیدکننده باشد و نمونه‌های آن در دشت‌های ایران فراوان است.» او تأکید می‌کند: «اولین تأثیر فرونشست در شبکه‌های یکپارچه انتقال انرژی بوده و سپس سراغ سازه‌های متمرکز مانند تأسیسات و سکونتگاه‌ها می‌رود و اگر این فرآیند را کاهش نداده و متوقف نسازیم، در آینده نزدیک ناگزیر به تخلیه خیلی از سازه‌ها و سکونتگاه‌ها خواهیم بود.»
 
 یمانی در پاسخ به این سؤال که چه سازه‌هایی در اولویت این تهدید قرار دارند هم پاسخ می‌دهد: «باید نقشه پهنه‌بندی و دامنه فرونشست دشت را تهیه کرد تا بر اساس آن بتوان ریسک آسیب‌پذیری نقاط دشت را به دست آورد.»
 
او در پاسخ به این سؤال که چرا به رغم بیلان منفی آب دشت نیشابور، همچنان شاهد افتتاح صنایع آب‌بر هستیم، می‌گوید: «این پرسشی است که جواب آن به مدیریت کلان منطقه بازمی‌گردد. متأسفانه هر سازمانی در حوزه خود مستقل تصمیم می‌گیرد، در صورتی که تجربیات کشور‌هایی که در معرض این آسیب هستند، در مدیریت یکپارچه آنها نهفته است. برنامه‌ریزی برای استقرار سازه‌های انسانی نیازمند آب در دشت نیشابور و هر دشت دیگری، مستلزم یک مدیریت یکپارچه است.
 
در این مدیریت یکپارچه، باید تمام ذینفعان مشارکت داشته باشند؛ یعنی اگر قرار باشد کارخانه‌ای فولادی در سطح دشت ایجاد شود، در این تصمیم باید نماینده سازمان‌های ذینفع اعم از محیط‌زیست و منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن، سازمان آب و... و حتی نمایندگان جوامع محلی در این تصمیم دخالت داشته و اثرات آتی این سازه را از نگاه تخصصی خود مورد بررسی قرار دهند و آسیب‌شناسی کنند و تصمیم باید جمعی باشد. در این صورت، مدیریت یکپارچه اجازه نخواهد داد سازه‌ای غیرمتعارف و خسارت‌بار ساخته شده و استقرار یابد.»

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.