امیر محب ملکی - مسابقات فوتبال قهرمانی زیر ۱۷ سال آسیا ۲۰۲۵ - عربستان، تورنمنتی تلخ برای فوتبال زیر ۱۷ سال ایران بود، زیرا ضعفهای مدیریتی، مشکلات فاحش تاکتیکی و اشتباهات بچهگانه بازیکنان، مانع از صعود ایران به آسانترین جام جهانی در این رده شد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، تیم فوتبال زیر ۱۷ سال ایران که با توجه به تغییرات در برگزاری جام جهانی زیر ۱۷ سال ۲۰۲۶ قطر و ۴۸ تیمی شدن این رقابتها، میتوانست تنها با صعود از مرحله گروهی، به جام جهانی برسد، با عملکردی ضعیف و البته قابل پیشبینی که ادامه بازیهای پر اشتباه و پرنوسان دور مقدماتی این جام و دیدارهای تدارکاتی بود، چنین شانس و فرصت بزرگی را به راحتی از دست داد.
این تیم با هدایت عباس چمنیان، در مرحله مقدماتی این رقابتها که آبانماه سال گذشته و به میزبانی کشور اردن برگزار شد، ابتدا با نتیجه ۷ بر یک هنگکنگ را شکست داد، اما در بازی دوم مقابل کرهشمالی تن به شکست ۴ بر یک داد؛ هرچند در ادامه مسابقات با برتری یک بر صفر مقابل سوریه و کامبک مقابل اردنِ میزبان (در ۲۰ دقیقه پایانی، شکست ۲ بر یک را با برتری ۴ بر ۲ عوض کرد)، بهعنوان تیم دوم گروه، جواز حضور در مسابقات قهرمانی زیر ۱۷ سال آسیا را به دست آورد.
عملکرد پرنوسان در این رقابتها و گل خوردن آسان از حریفان که بهدلیل اشتباهات فردی و ناهماهنگیهای تیمی بود، زنگ خطر اولیه را برای این تیم به صدا درآورد که این تیم با وضعیت فعلی، آینده خوبی را پیشرو نخواهد داشت، اما به نظر میرسد این مشکلات در سایه انتخابات فدراسیون نادیده گرفته شد.
در ادامه مسیر آمادهسازی، ناکامی بزرگ دیگری در تورنمت توسعه بلاروس ۲۰۲۵ (در اسفندماه سال گذشته) رقم خورد. شاگردان چمنیان پس از ۳ باخت در مرحله گروهی برابر روسیه، قزاقستان و آذربایجان، برای کسب عنوان هفتمی، برابر تاجیکستان هم شکست خورده و به رده هشتم و آخر جام تکیه زدند؛ نتایج و زنگ خطر دیگری که این موضوع را جدیتر کرد که اگر مدیریت فدراسیون و کادرفنی، تدابیر بهتر و تاکتیکهای مناسبتری برای این تیم در نظر نگیرند، ناکامی در جام بیستم، محتمل خواهد بود.
البته آنچه مشخص بود و نتایج به دست آمده در مسابقات قهرمانی زیر ۱۷ سال آسیا ۲۰۲۵ عربستان آن را قطعیتر کرد، نشان میداد که مدیران فوتبال ایران نه تنها از شکستها درس نمیگیرند، بلکه تجربیات مربیان شکست خورده و بازیکنان آیندهدار این تیم را خیلی زود فراموش میکنند تا تعبیر واقعی این بیت باشند که «هرکه نیاموخت از این روزگار – هیچ نیاموزد از هیچ آموزگار»...
اگر غیر از این بود، امروز میبایست روی صندلیهای کمیتههای فنی یا جوانان، حداقل بهعنوان عضو یا مشاوره، جایگاهی برای مربیانی همچون علی دوستیمهر (سرمربی تنها تیم فوتبال زیر ۱۷ سال ایران که قهرمان آسیا شد - در رقابتهای ۲۰۰۸ – ازبکستان)، امیرحسین پیروانی، اکبر محمدی، مصطفی قنبرپور، مهدی حیدری، مهدی غفاری و... در نظر گرفته شده بود؛ مربیانی که سالها عمرشان را در فوتبال پایه سپری کرده و از بالا و پائینهای آن، بهتر از مدیران کت و شلواری و رابطهای اطلاع دارند. اما امروز نه تنها این کمیتهها جایی برای این افراد متخصص ندارد که دپارتمان جوانان هم به فردی به نام سمیه دهقانیان سپرده شده که بررسی نحوه ورودش به فدراسیون و حضور در تیم زنان تا رسیدن به دپارتمان جوانان قابل تأمل است. هیچکسی هم در فدراسیون در خصوص حضور این فرد در ساختار فوتبال پاسخی نداده است.
در نقطه مقابل، اما تیمهای موفق آسیایی و جهانی با تکیه بر این جمله که: «هر شکست، مقدمه پیروزی است» از باختها و تجربیات تلخ گذشته درس گرفته و با بهرهمندی از تجربه مربیان خود (حتی پس از شکستها) و آنالیز نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، در مسیر ساختن آیندهای بهتر برای تیمهای خود خصوصاً در سطوح پایه برنامهریزی میکنند.
مطمئناً از مدیرانی که سالها در رقم خوردن این ناکامیها و آبروریزیهای عجیب و غریب فوتبال پایه ایران (حضور بازیکنان تیم جوانان در مسابقه با شمارههای چسب زده، حذف نفرات کلیدی در آستانه مسابقات بهدلیل اشتباه در سن و سال آنها و...) نقش داشته و همچنان در مسند قدرت و تصمیمگیری قرار دارند، نمیتوان انتظار اخذ تصمیماتی را داشت که در موفقیت این تیمها تأثیرگذار باشد.
آزموده را آزمودن خطاست...
عباس چمنیان که پس از دوران درخشان سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ (به ترتیب با تیم فوتبال زیر ۱۷ سال ایران به مقام نایب قهرمانی آسیا رسید و سپس در جام جهانی زیر ۱۷ سال ۲۰۱۷ هند، به جمع ۸ تیم پایانی رسید، اما با شکست ۳ بر یک برابر اسپانیا، نایب قهرمان آن جام به دوران پر افتخارش پایان داد)، بهعنوان مسئول اول فنی، نتوانست در مسابقات قهرمانی زیر ۱۷ سال آسیا ۲۰۲۵ عربستان، به وضعیت تیمش سروسامان دهد و در نهایت نتایجی رقم خورد که فوتبال ایران در رده نوجوانان، از رسیدن به آسانترین جام جهانی محروم شود.
این مربی که یکسال بعد از درخشش با تیم زیر ۱۷ سال در جام جهانی ۲۰۱۷ هند، هدایت این تیم را در جام هجدهم (۲۰۱۸ مالزی) برعهده داشت، در گروه سوم آن مسابقات، ابتدا با دو گل مغلوب اندونزی شد، سپس برابر هند به تساوی بدون گل رسید، اما برتری ۵ بر صفر مقابل ویتنام، مانع از حذف تلخ این تیم نشد تا با قرار گرفتن در رده سوم، با حسرت نظارهگر صعود مالزی و هند به مرحله بعدی باشد.
مدیران فدراسیون فوتبال و کمیته فنی آن، پس عدم برگزاری مسابقات زیر ۱۷ سال آسیا در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ بهدلیل شیوع بیماری کرونا، و عملکرد خوب تیم زیر ۱۷ سال ایران در مسابقات آسیایی ۲۰۲۳ مالزی و جام جهانی ۲۰۲۴ اندونزی با هدایت حسین عبدی (که البته تشکیل این تیم در زمانی شکل گرفت که مهدی تاج در فدراسیون فوتبال نبود)، تصمیم گرفتند تا فرصتی دوباره به عباس چمنیان بدهند و تجربه آزمودهای را دوباره تجربه کرده و آزمودند تا شاید این مربی با فراموشی ناکامی در سال ۲۰۱۸، بتواند افتخارات سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ را تکرار کند، اما این بازگشت به عقب، نتایج تلخی را به ارمغان آورد.
چمنیان در سومین تجربه هدایت تیم فوتبال زیر ۱۷ سال ایران، دومین ناکامی بزرگ و یکی از بدترین عملکردهای فوتبال کشورمان در این رده را در تاریخ ثبت کرد؛ نتایجی که ثمره تصمیمات اشتباه مدیران فدراسیون فوتبال و اعضای کمیته فنی آن است، زیرا وظیفه نظارت بر عملکرد تیمهای ملی و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد آنها را بر عهده دارند.
البته بحثمان این نیست که یک مربی مانند عباس چمنیان مانند مربیان گذشته تیمهای پایه، برای همیشه کنار گذاشته شود بلکه منظورمان این است که وقتی مشکلات فنی و تاکتیکهای اشتباه یک مربی باعث رقم زدن یک شکست و ناکامی میشود، اگر قرار است مجدداً از آن مربی استفاده شود، میبایست با تقویت دانش کادرفنی (استفاده از مربیان با دانش خارجی) با تکرار تاکتیکهای شکست خورده گذشته، مقابله کرد؛ اما این اتفاق مهم در تیم فوتبال زیر ۱۷ سال ایران نادیده گرفته شد.
اگر بازیهای ایران با عمان و تاجیکستان را دوباره تماشا کنید، متوجه میشوید اشتباهات فردی که ناشی از عدم تمرکز نفرات کلیدی و ناهماهنگی تیمی بود و همچنین ضعفهای بزرگ و اشتباهات فاحش تاکتیکی، تا چه میزان در کسب نتایج ضعیف و شکستهای این تیم برابر رقبای نهچندان قدرتمند خود، تأثیرگذار بود.
اینکه چرا شاگردان عباس چمنیان برابر این تیمها تمرکز لازم را نداشتند؟ و چرا تاکتیکهای نامناسب در نظر گرفته شد تا حریفان به خوبی از خلأهای موجود در خط دفاعی و ساختار دفاعی برای زدن گلهای آسان و بچهگانه به ایران استفاده کنند؟ پرسشهایی است که علاقمندان به فوتبال منتظر شنیدن پاسخهای منطقی برای آنها از سوی مسئولان ذیربط فدراسیون فوتبال، کمیته فنی و کادرفنی این تیم هستند.
پرسشهای بیپاسخ...
شکست تیم زیر ۱۷ سال، بعد از ناکامی تلخ تیم زیر ۲۰ سال (شکست در مرحله یکچهارم نهایی برابر ژاپن در ضربات پنالتی) در اوایل اسفندماه سال گذشته، ضمن اینکه فوتبال ایران را از رسیدن به دو تورنمنت مهم بینالمللی محروم کرد، فرصتهایی بزرگی جهت کسب تجربه بینالمللی را از بازیکنان جوان و آیندهسازان فوتبال کشورمان سلب کرد و بهجای آن یاس و ناامیدی را برایشان برجای گذاشت.
پس از این ناکامیها، علاقمندان به فوتبال در ایران خصوصاً فعالان در حوزه فوتبال پایه، چندین پرسش اساسی از مدیران وقت فدراسیون دارند که البته تجربه گذشته نشان داده است که نباید به دریافت جواب قانع کننده از مدیران وقت فوتبال امیدوار بود. پرسش اصلی و نخست این است که آیا فدراسیون فوتبال برنامهای دارد تا تیم زیر ۲۳ سال یا امید ایران در مسیر رسیدن به المپیک ۲۰۲۸ ناکامیهای گذشته را تکرار نکند؟ و یا این تیم هم، سومین تیم ناکام در ردههای پایه فوتبال لقب خواهد گرفت.
و برنامه فدراسیون وقت و مدیران کت و شلوارپوش آن، برای بازیکنان تیمهای زیر ۱۷ سال (نوجوانان) و زیر ۲۰ سال (جوانان) چیست؟ و با کدام استراتژی میتواند شرایطی را ایجاد کند تا آنها به نسلهای سوخته گذشته، اضافه نشوند و بتوانند در آینده به بازیکنان تأثیرگذاری برای تیم ملی فوتبال ایران تبدیل شوند؟
دلمان برای نسلهای گذشته سوخت و برای نسلهای امروزی میسوزد که چرا باید استعدادهایشان به خاطر ضعفهای مدیریتی و فنی و نفوذ بدون نظارت دلالان در فوتبال پایه به راحتی از بین رفته و ستارهای در اوج درخشش، به راحتی خاموش شود...