ایران و عربستان؛  تغییر استراتژی از انگاره‌های ایدئولوژیک به منافع مشترک  

عصر ایران شنبه 30 فروردین 1404 - 11:01
  وقتی می‌توان به جای صرف منابع و سرمایه‌های ملی در مسیر تخاصمی و مناقشه‌افزا با آورده هیچ و پوچ، با کمترین هزینه در مسیر تفاهم و همکاری هم امنیت ملی را ارتقا داد و هم در عرصه انرژی و توسعه پایدار به دستاوردهای بزرگ و ذی‌قیمت رسید چرا باید مسیر دیگری را برگزید

     عصر ایران؛ رضا رئیسی- شماری از تحلیل‌گران از هر دو طیف اصلی سیاسی نسبت به سفر خالد بن سلمان به تهران با دیده شک و تردید نگریسته و از جهات متنوع و متفاوت نسبت به آن موضع گرفته‌اند. 

  برخی می‌گویند و می‌پرسند علت این سفر در این برهه زمانی و دعوت از ملک زاده سعودی چیست و در شرایطی که بیم حملات زمینی از سوی معارضان نزدیک به سعودی و امارات به حوثی‌ها که از متحدان استراتژیک جمهوری اسلامی ایران‌اند، چراغ سبز به آنها نیست و در تقابل با منافع منطقه‌ای ایران قرار نمی‌گیرد؟ 

   برخی دیگر می‌گویند با نقش آفرینی منفی عربستان در دوره قبلی مذاکرات آیا استقبال از شاهزاده عربستانی به معنای دخالت دهی آنان در مذاکرات و ایفای مجدد نقش منفی آنان نخواهد بود؟ 

  شماری دیگر معتقدند برقراری این مراودات آن هم در این سطح به طرف‌های خارجی پالس ضعف و تسلیم متبادر نخواهد کرد؟ 

  و در نهایت شماری دیگر با مرور تاریخچه منازعات چند دهه‌ای و شدت‌یابی آن در طول دهه گذشته و رقابت تمام عیار ژئوپلیتیکی در منطقه میان دو کشور اصل برقراری ارتباط و نزدیکی و رعایت اصل حُسن هم‌جواری را از هر طریق و نحوی مردود و مذموم می‌دانند. 

   در این ارتباط و در پاسخ به این مخالف خوانی‌ها باید چند نکته را در نظر داشت:

   اول آن‌که خالد بن سلمان به دعوت مقامات ایرانی به تهران نیامده و حامل پیام بی‌سابقه پادشاه سعودی عربستانی به رهبری ایران بوده است و البته طبیعی است که برقراری ارتباط و ارتقای روابط یک‌جانبه و یک طرفه نیست و حُسن نظر دو طرف را می‌طلبد و طرف ایرانی هم در استقبال از وزیر دفاع عربستان کوتاهی نکرده و کم نگذاشت. 

  دومین نکته آن است که در ماجرای حوثی‌ها و منازعه آن با اسراییل و سپس ایالات متحده بر خلاف ادوار گذشته کمترین چالش میان یمن و عربستان را شاهد بوده و نه عربستان دخالت مشخصی در این زمینه داشت و نه حوثی‌ها به رغم دست‌رسی به منابع و تأسیسات نفت و گاز عربستان تعدی به آنها داشت و ترجیح داده با همه مشقات عمق سرزمینی اسراییل را هدف بگیرد اما صحنه جنگ مستقیم با آمریکا را به منازعه میان دولت‌های اسلامی نکشاند و اتفاقاً همین روند و چارچوب از دلایل اعتماد سازی و تغییر استراتژی دو قطب قدرت خاورمیانه و جهان اسلام شده است.

  سوم آن که عربستان زمان برجام و دور اول دولت ترامپ با عربستان سال‌های اخیر تفاوت معناداری از خود نشان داده است و نه تنها بیم نقش آفرینی منفی نسبت به آن وجود ندارد و دیگر در کنار اسراییل نایستاده که در لفافه و پیدا و پنهان پالس‌هایی می‌فرستند که در منازعات پسا ٧ اکتبر در کنار ایران ایستاده نه در برابر دشمنان آن.

  عربستان حتی جزو اولین کشورهایی بود که به شکل علنی از آغاز مذاکرات ایران و آمریکا استقبال و نسبت به آن ابراز خشنودی کرد و وفق همین تغییر رویکرد بیم از کارشکنی عربستان در جریان مذاکرات فعلی و پیش رو فاقد اعتنا و وجاهت است.  

  اگر اکنون و در این بزنگاه عربستانی‌ها با یکی از برجسته‌ترین مقامات خود به تهران می‌آیند و پیام عالی ترین مقام خود را به رهبر ایران ارسال می‌کنند، این نمی‌تواند چیزی جز حرکت در مسیر اعتماد آفرینی نسبت به نقش خود در مذاکرات آتی  به مقامات تهران باشد. 

  کما اینکه ارسال نامه ترامپ به تهران از سوی طرف اماراتی با اقبال و استقبال طرف ایرانی روبرو نشد و آنها می خواهند با ابراز نیت مثبت خود و ارتباطات عمیق و وثیقی که با طرف آمریکایی و شخص دونالد ترامپ دارند، با جلب اعتماد طرف ایرانی نقش جدی تری در مذاکرات آتی داشته و از این حیث نیز برای خود اعتبار دو چندان تری در سطوح مراودات بین المللی حاصل کنند، همان کاری که در جریان مذاکره آمریکا و روسیه در اوکراین انجام دادند یا در برگزاری جشن ها و فستیوال‌های بین‌المللی و ورزشی قصد القای آن در افکار عمومی جهانیان را داشته و دارند، مضاف بر آن‌که آرامش و امنیت و پرهیز از جنگ و افزایش تنش در مرزهای آنان و در هارتلند انرژی جهان نیز برای عربستانی‌ها حایز اهمیت است. 

  عربستان سعودی پس از چند دهه مناقشۀ ایدئولوژیک محور با رقیب سنتی در خاورمیانه و رقابت بر سر رهبری و راهبری جهان اسلام و دو دهه رقابت ژئوپلیتیکی و طی طریق در مسیر منازعه، نیک فهمیده است که امکان تفوق و حذف رقیب از صحنه معادلات را ندارد و می‌داند که با صرف هزینه های گزاف در این مسیر نه تنها توفیقی نداشته که بسیاری از فرصت های ویزه خود را از دست داده است. 

  دکترین منطقه‌ای عربستان در طول دو، سه سال اخیر پرهیز از تنش افزایی و حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی است نه حرکت در مسیر بسط و توسعه نفوذ سیاسی و رهبریت جهان اسلام که جز صرف هزینه‌های گزاف و صدمات جدی به منافع راهبردی عربستان در حوزه اقتصاد و به‌خصوص امنیت انرژی آن فایده و خاصیتی به ارمغان نیاورده است. 

   وقتی می‌توان به جای صرف منابع و سرمایه‌های ملی در مسیر تخاصمی و مناقشه‌افزا با آورده هیچ و پوچ، با کمترین هزینه در مسیر تفاهم و همکاری هم امنیت ملی را ارتقا داد و هم در عرصه انرژی و توسعه پایدار به دستاوردهای بزرگ و ذی‌قیمت رسید چرا باید مسیر دیگری را برگزید؟ و به قول عامیانه جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری منفعت است. 

  چند سال جنگ یمن و صرف میلیاردها دلار درآمد نفتی در جنگی بی‌نتیجه تلنگری برای طرف عربستانی برای اصلاح رویه و رویکردها در قبال همسایگان بود و سفر این مقام عالی‌رتبه عربستانی نشانه‌ای از جدیت حاکمان عربستان در تغییر استراتژی در سیاست خارجی و در تعامل با قدرت‌های منطقه‌ای برای مسیر مفاهمه بر سر منافع مشترک همان چیزی که در استقبال طرف ایرانی هم متبلور بود و ترجیح داده شد که مسیر دیپلماسی تعادلی به جای تخاصمی پی گرفته شده و همانگونه که در شعارها از وحدت در جهان اسلام گفته می‌شد در عمل این بار دیگر گونه عمل و تبیین رویکرد شود. 

  این تغییر رویکرد دوجانبه می‌تواند سر فصل و پار‌ادیم تازه‌ای در معادلات منطقه‌ای را رقم زده و فراتر از مذاکرات ایران و آمریکا مسیر مراودات و تعاملات همسایگان در سراسر خاورمیانه و در برابر رقبای خارجی را دچار تغییر و تحول بنیادین کند. 

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.