تنها فیلم از زن و مرد قاتل در تهران ! / آنها فراری اند می شناسیدشان؟ ! + فیلم گفتگو با پسر مقتول و عکس مقتول

رکنا شنبه 30 فروردین 1404 - 23:28
حوادث رکنا: انتشار عکس قاتلان مردی که 16 ماه پیش در جریان یک جنایت مرموز به قتل رسید، بار دیگر این پرونده را به تیتر رسانه‌ها کشاند. پسر مقتول، با صدایی غمگین، از مردم خواسته تا با شناسایی این جنایت‌کاران به اجرای عدالت کمک کنند. روایت تکان‌دهنده او از تماس‌های تهدیدآمیز تا تلاش نافرجام برای نجات پدرش، ابعاد تازه‌ای از این جنایت را آشکار می‌کند.
تنها فیلم از زن و مرد قاتل در تهران ! / آنها فراری اند  می شناسیدشان؟ ! + فیلم گفتگو با پسر مقتول و عکس مقتول

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، 16 ماه پیش، گزارش ناپدید شدن مرد میانسالی به نام "منصور" به پلیس اعلام شد. با دریافت این گزارش، پرونده در اداره چهارم پلیس آگاهی به جریان افتاد و تیمی از کارآگاهان زبده تحقیقات خود را برای یافتن او آغاز کردند.

تنها 48 ساعت بعد، جسد نیمه‌جان منصور در خودروی شخصی‌اش پیدا شد! صحنه‌ای تلخ که حکایت از نبردی سخت برای زنده ماندن داشت. خودرو کاملاً به هم ریخته بود و ظاهر آشفته او نشان می‌داد که در لحظات پایانی زندگی نیز دست‌وپا زده است. اثری از گوشی تلفن همراهش نبود و تمام کارت‌های بانکی‌اش به سرقت رفته بود.

پلیس بلافاصله خانواده‌اش را در جریان قرار داد و او به بیمارستان منتقل شد، اما تلاش پزشکان ثمری نداشت. منصور پس از 15 روز بستری بودن در بخش مراقبت‌های ویژه، درگذشت. به گفته حامد، پسر مقتول، وضعیت جسمی و ظاهری پدرش چنان آشفته بود که حتی فرصت گفت‌وگو با او را نیافتند. 

او افزود: مشخص بود پدرم تا آخرین لحظه برای زنده ماندن تلاش کرده، اما قاتلان بی‌رحم به هیچ وجه به او رحم نکردند.

اکنون، پس از گذشت یک سال و چهار ماه، با دستور قاضی پرونده، تصویر مظنونین اصلی این جنایت هولناک برای شناسایی و دستگیری منتشر شده است.

در ادامه، گفت‌وگویی با حامد، پسر مقتول، خواهیم داشت تا جزئیات بیشتری از این پرونده پیچیده که به یکی از پرچالش‌ترین پرونده‌های قتل تبدیل شده است، را بشنویم.

منصور غالب

گفتگوی اختصاصی رکنا با پسر مقتولی که پس از 16 ماه، استوری انتشار قاتلان پدرش را منتشر کرد

از جزئیات روز جنایت برایمان تعریف کنید؟

12 بهمن سال 1402 بود، روز مادر. پدرم یک تماس کوتاه با مادرم گرفت و گفت برای دیدن محسن، صاحب‌کار قدیمی‌اش، نزد او می‌رود و به‌زودی برمی‌گردد. اما وقتی 4 ساعت از نیامدنش گذشت، نگرانی خانواده بیشتر شد. 

شروع کردیم به تماس گرفتن با او، بیش از 30 بار زنگ زدیم. ساعت 8 شب بود که بالاخره یک زن گوشی را جواب داد و گفت: «پدرتان را کشته‌ایم،دستانش را قطع کرده ایم و او را سوزانده ایم.» 

همین جمله باعث شد همگی شوکه شویم و بارها دوباره تماس بگیریم. نزد پلیس رفتیم و ماجرا را اطلاع دادیم.

حدود ساعت 10 شب، همان زن دوباره گوشی پدرم را جواب داد. صدایش از یک مغازه طلافروشی می‌آمد. او فقط می‌خواست ما صدایش را بشنویم و بعد از آن گوشی را خاموش کرد. دیگر هیچ‌وقت نتوانستیم تماس بگیریم.

پلیس همان شب سریع اقدام کرد. مجوزهای لازم را گرفتیم و همه جا، از بیمارستان‌ها گرفته تا پزشکی قانونی، دنبالش گشتیم. در نهایت، روز 16 بهمن‌ماه، ماشین پدرم را پیدا کردیم. خودرو لای چند کامیون در خیابان دامپزشکی بود. پدرم روی صندلی شاگرد بود،شیشه های ماشین بخار گرفته او نیمه جان روس صندلی شاگرد پیدا شد.

 بعد چه شد؟
سریع او را به بیمارستان رساندیم. پدرم را به ICU منتقل کردند، اما متأسفانه تلاش‌های پزشکان نتیجه نداد و او بعد از 15 روز درگذشت.

شنیدیم که چند روز قبل از جنایت، این زن سوار ماشین پدرتان شده بود. ماجرا چیست؟
 بله، دقیقاً. 9 بهمن، یکی از دوستان پدرم وقتی فیلم دوربین‌های مداربسته را به پلیس نشان داد، گفت این زن کنار خیابان سوار ماشین پدرم شده بود. در طول راه، آن‌قدر صحبت کرده که همه را کلافه کرده بود و نهایتاً در میدان جمهوری پیاده شده بود. به نظر می‌رسد روز جنایت هم به همین روش سوار ماشین شده باشد.

در این مدت چه اقداماتی انجام دادید؟
پرینت تماس‌ها و تراکنش‌های بانکی پدرم را گرفتیم. تمام حساب‌های بانکی‌اش خالی شده بود. با پولش طلا، آبمیوه و ساندویچ خریده بودند. اما وقتی برای خرید آخرین طلا به یک مغازه رفته بودند، فروشنده از آن‌ها کارت شناسایی خواسته و وقتی آن‌ها ارائه نکرده‌اند، طلا را بهشان نفروخته است. همان لحظه، دوربین مداربسته مغازه تصویری از این زن و مرد ثبت کرده که تنها سند و مدرکی است که در دست ماست.

پدرتان را چگونه به قتل رسانده بودند؟
به گفته پلیس، او را روی صندلی شاگرد برده و از پشت خفه‌اش کرده بودند. صندلی شکسته بود، کمربند ایمنی پاره شده بود و حتی موهای پدرم بین گیره صندلی پیدا شد. همه این‌ها نشان می‌دهد که او بارها تلاش کرده خودش را نجات بدهد، اما موفق نشده است.

نظریه پزشکی قانونی دراین‌باره چیست؟
ابتدا گفته بودند او از عفونت ریه فوت کرده است. اما بعد از درخواست بازنگری، چند ماه بعد اعلام کردند که ماده‌ای شبیه سیانور در خونش کشف شده که علت اصلی مرگ بوده است.

قاضی چه دستوری صادر کرده است؟
قاضی دستور انتشار عکس این جنایت‌کاران را داده تا مردم در شناسایی آن‌ها به پلیس کمک کنند.

درخواست شما از مردم چیست؟
از مردم خواهش می‌کنم اگر این زن و مرد را می‌شناسند یا اطلاعاتی دارند، به ما کمک کنند. این زن پایش می‌لنگد و برخی شاهدان گفته‌اند او را در محله دامپزشکی دیده‌اند. هر کسی که کوچک‌ترین سرنخی دارد، لطفاً با پلیس یا ما تماس بگیرد تا عدالت اجرا شود.

اخبار تاپ حوادث

منبع خبر "رکنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.