ولی دم دختر مقتول پدر است ولی وقتی پدر خود قاتل است باید درنظر داشت جدای بحث پدر و فرزندی، یک شهروند جان شهروند دیگر را گرفته است و جا دارد در این فقره حکومت از درِ مصلحت وارد شود. تئوری مصلحت برای همین موقعهاست
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- به تصویر دختر جوان که نگاه میکنی به عمق جنایت پی میبری و باورپذیر نیست. تنها باید خود پدر دختری باشی تا بدانی کاری که آن مرد با دختر خود کرده چقدر نفرتزا و شنیع است.
چون دختر با کار در یک سالن زیبایی کار مستقلی برای خود دست و پا کرده مرد وحشیانه به او هجوم برده و با ضربات کارد دختری با هزار امید را از پا درآورده و لابد این کار را به اسم غیرت انجام داده و باز لابد تصور میکند چون ولیّدم خود اوست لابد بیم مجازات شدید هم ندارد.
اگر هم پدر به عنوان ولیدم خود را شایسته قصاص نداند اما آیا مدعیالعموم نمیتواند به خاطر آن که یک شهروند جمهوری اسلامی ایران را از ادامۀ زندگی محروم کرده وارد عمل شود؟
آیا هر مرد به صرف آن که پدر است حق دارد جان فرزند خود را بگیرد؟ به صِرف این که ظنی برده یا با کار او مخالف است؟
طبعاً در مقام بحث شرعی قصاص نیستیم و طبیعی است که ولیدم فرزند مقتول، پدر باشد اما فرض قانونگذار و شارع این بوده که پدر دربارۀ خون فرزند تصمیم بگیرد که ببخشاید یا طلب قصاص کند ولی چون دوست، دشمن است شکایت به کجا باید برد؟
این کدام فرهنگ مردسالار و ضد زندگی است که به جای آن که به چشمهای دختر زیبای خود نگاه کند و انرژی بگیرد دست خود را به خون او بیالاید؟
یکی از همکاران رسانهای که دختری به نسبت جوان است و بخش اصلی بار اجاره خانه خانواده را در منطقه ای متوسط بر دوش میکشد می گفت تمام دلخوشی من این است که شبها پدر در سنین بالا بیدار میماند و تا مرا نبیند که از کار به خانهب ازگشتهام و نبوسد به رختخواب نمیرود. بوسیدنی که سپاس اوست از همراهی من در تأمین کرایه خانه تا ناچار از کوچ به محلهای دیگر نشویم چون تمام خاطرات ما با همین محل گره خورده و خود صاحبخانه بودیم و پدر بابت بدهیهای ناخواسته از دست داد ولی سالهاست باز در همان محل زندگی می کنیم نه در خانه خودمان که با اجاره ای که هر سال بر آن افزوده میشود.
دختر به خانواده کمک میکند و پدر به دختر مهر میدهد و تازه آن خانم در سنی است که میتواند خود مادر باشد و این دختر که بیگناه کشته شده بسیار جوانترو به محبت نیازمندتر است.
در جامعهای که برادر از برادر خبر ندارد و همه درگیر تأمین یک لقمه نان و گذران زندگیاند مرد قاتل خیال کرده کار کردن دختر را دوست و آشنا برنمیتابند و نشان غیرت و مردانگی در کشتن فرزند است. حال آن که نام این جنایت هر چه باشد غیرت نیست. عین نامردی است.
جدای بحث پدر و فرزندی، یک شهروند جان شهروند دیگر را گرفته است و جا دارد حکومت از درِ مصلحت وارد شود. تئوری مصلحت برای همین موقعهاست کما این که خفاش شب مشهد هم مدعی بود دست او هم به آن زنان نخورده ولی اعدام شد و البته متهم شد به زنا با زن شوهردار ولی خود قبول نداشت اگرچه جامعه و حتی مخالفان اعدام از اعدام او خرسند بودند.
آری، مطابق شرع ولیدم می تواند از خون فرزند خود بگذرد و به تعبیر قرآن حیات در قصاص است و بخشندگی بهتر ولی اینجا پدری دخترش را کشته و این دختر ذیل قوانین جمهوری اسلامی در حال انجام کاری قانونی بوده تازه اگر غیر قانونی هم بود و خدای ناکرده کار خلاف شرعی هم اگر انجام داده بود باز باید مراجع قانونی و قضایی به اتهام او رسیدگی میکردند نه آن که یک شهروند دیگر به خود اجازه دهد مجازات کند ولو پدرش باشد. چون امانتی بوده نزد پدرش نه مایملک او و کاری که پدر کرده هم جنایت است هم خیانت در امانتی که نزد او بوده است.
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.