تغییر نقشه قدرت در غرب آسیا: آغازی بر پایان رقابت‌های فرسایشی؟

خبرآنلاین یکشنبه 31 فروردین 1404 - 22:45
دیدار تاریخی وزیر دفاع عربستان سعودی، «خالد بن سلمان»، با مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران در تهران، تنها یک ملاقات رسمی یا دیپلماتیک معمولی نبود؛ بلکه بازتابی از تغییرات عمیق در ساختار قدرت منطقه‌ای، اولویت‌های امنیتی و راهبردی دو کشور و تزلزل نقش آمریکا در غرب آسیاست.

این دیدار، نه‌تنها در ادامه روند نزدیکی ایران و عربستان پس از توافق پکن است، بلکه نمادی است از تلاش بازیگران بومی منطقه برای بازتعریف نظم امنیتی و سیاسی خود در خلأ استراتژیک ناشی از عقب‌نشینی تدریجی ایالات متحده.

۱. منطقه در آستانه تحولی ساختاری

غرب آسیا در سال‌های اخیر، شاهد تحولات عظیمی در نقشه اتحادها و شکاف‌های سیاسی بوده است. از جمله آن‌ها:

عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل (توافق ابراهیم)؛

تغییرات سریع در پرونده یمن و افغانستان؛

افول قدرت سنتی آمریکا در تعیین معادلات منطقه‌ای؛

ظهور چین و تا حدی روسیه به‌عنوان میانجی‌های جدید در بحران‌های غرب آسیا.

در چنین شرایطی، نزدیکی تهران و ریاض را باید اقدامی پیش‌دستانه برای انطباق با نظم جدید جهانی دانست. عربستان دیگر مایل نیست صرفاً به عنوان متحد نظامی واشنگتن شناخته شود، و جمهوری اسلامی ایران نیز در تلاش برای شکست دکترین «فشار حداکثری» و خروج از انزوای ژئوپلیتیکی است.

۲. پیام‌های راهبردی دیدار: بازسازی بلوک‌های قدرت منطقه‌ای

این دیدار حامل چند پیام کلیدی برای منطقه و قدرت‌های فرامنطقه‌ای بود:

الف) امنیت منطقه‌ای باید از درون آن تأمین شود

جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی با سابقه‌ای طولانی از رقابت ایدئولوژیک، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که استمرار تنش‌ها نه تنها هزینه‌زا، بلکه تسهیل‌کننده نفوذ خارجی است.

ب) پایان سلطه تک‌قطبی آمریکا در منطقه

وقتی چین به‌عنوان میانجی بازگشت روابط دو کشور معرفی می‌شود و وزیر دفاع سعودی بدون هماهنگی با واشنگتن به تهران سفر می‌کند، این پیام روشن است که «نظم آمریکامحور» در حال فروریختن است.

ج) تشکیل بلوک‌های چندقطبی آسیایی-اسلامی

   اگر روند همگرایی تهران و ریاض تداوم یابد، ممکن است شاهد شکل‌گیری یک بلوک اسلامی-آسیایی متشکل از ایران، عربستان، عراق، پاکستان، قطر و حتی ترکیه باشیم که می‌تواند در قالبی همچون «سازمان همکاری اسلامی» یا ابتکاراتی چون «برجام منطقه‌ای» بازتعریف شود.

۳. نقش آمریکا: از کنشگر اصلی به بازیگر نگران

ایالات متحده، که همواره بر محور عربی-عبری-غربی برای مهار ایران تأکید داشته، این روزها با چند واقعیت مواجه است:

تغییر تمرکز استراتژیک به چین و شرق آسیا؛

کاهش وابستگی نفتی به غرب آسیا؛

خستگی عمومی از درگیری‌های پرهزینه نظامی؛

این‌ها موجب شده تا واشنگتن نقش کنشگرانه گذشته را از دست دهد و بیشتر به نظاره‌گر تعاملات منطقه‌ای تبدیل شود. از نگاه آمریکا، نزدیکی ایران و عربستان ممکن است تهدیدی برای موازنه سنتی قدرت در منطقه باشد، به‌ویژه اگر به افزایش نفوذ چین و روسیه بینجامد.

در نتیجه، آمریکا ممکن است با ابزارهایی چون:

فشار بر متحدان عربی،

تحریک پرونده‌های منطقه‌ای (مانند لبنان و سوریه)،

یا تقویت اتحاد با اسرائیل و کردهای سوریه،

سعی در حفظ نفوذ خود داشته باشد؛ اما این راهبردها دیگر کارایی سابق را ندارند، زیرا هم بازیگران منطقه‌ای تغییر کرده‌اند، هم افکار عمومی.

۴. اهمیت ژئوپلیتیکی ایران و عربستان در این معادله

ایران: شاه‌کلید اتصال شرق به غرب

ایران به دلیل قرار گرفتن در مسیر کریدور شمال-جنوب، جاده ابریشم چین، و همسایگی با آسیای مرکزی و قفقاز، موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز دارد. نزدیکی با عربستان، می‌تواند ایران را از محاصره اقتصادی-سیاسی تا حدی خارج کرده و جایگاه آن را در نظم نوین آسیا تثبیت کند.

عربستان: گلوگاه انرژی و دروازه عربی-غربی

عربستان سعودی، با کنترل بر بخش عمده‌ای از تولیدات انرژی جهان و موقعیت جغرافیایی در مجاورت تنگه باب‌المندب و دریای سرخ، نقش ژئوپلیتیکی کلیدی دارد. نزدیکی به ایران، ضمن کاهش تهدیدات امنیتی، می‌تواند به تقویت نقش جهانی عربستان در قالب بازیگر مستقل و متعادل کمک کند.

۵. جغرافیای سیاسی: بستر سازنده یا مانع؟

در منطقه‌ای با پیچیدگی‌های ژئوکالچری (جغرافیای فرهنگی) مانند غرب آسیا، جغرافیا نه‌تنها بستر همکاری، بلکه گاه منبع نزاع نیز است. اما در این دیدار، جغرافیا نقش متفاوتی ایفا می‌کند:

تنگه هرمز و دریای سرخ: همکاری نظامی و امنیتی برای حفظ کشتیرانی و مقابله با تهدیدات مشترک (دزدی دریایی، تروریسم دریایی).

یمن: مرز مشترک بحرانی، اما قابل مدیریت در صورت توافق امنیتی.

عراق و سوریه: میدان‌هایی برای آزمون همکاری یا رقابت محدود.

در واقع، جغرافیا در این نقطه از تاریخ، به‌جای تبدیل شدن به بستر درگیری، می‌تواند به زمینه‌ساز همکاری بدل شود، به شرط وجود اراده سیاسی واقعی.

جمع­بندی: آغاز عصر جدید در سیاست منطقه‌ای

دیدار وزیر دفاع عربستان با مقامات ایرانی را می‌توان نقطه آغاز نظم جدید غرب آسیا دانست. نظمی که به جای قطب‌بندی سخت، بر تعامل و منافع مشترک تأکید دارد. اگرچه هنوز موانع بسیاری از جمله بدبینی تاریخی، رقابت‌های نیابتی و نفوذ بازیگران خارجی وجود دارد، اما تمایل دو کشور برای گفت‌وگو، حاکی از تغییری بنیادین در رویکرد ژئوپلیتیکی و سیاسی منطقه است.

اگر این مسیر ادامه یابد، شاید بتوان تصور کرد که در آینده‌ای نه‌چندان دور، غرب آسیا نه میدان تقابل، بلکه سکویی برای همکاری‌های اقتصادی، امنیتی و فرهنگی میان ایران، عربستان و دیگر کشورهای مسلمان باشد.

* کارشناس ارشد روابط بین­ الملل v.ozeiri@gmail.com

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.