باشگاه پرسپولیس در این فصل و در پی از دست دادن فرصتهای مکرر برای رسیدن به موفقیت، در آستانه یک زلزله بزرگ است. بخشی از ریشترهای اصلی این زلزله متوجه ترکیب این تیم در فصل آینده است که با توجه به وضعیت سنی تعدادی از بازیکنان این تیم و البته اتمام قرارداد تعدادی دیگر از آنها، میتوان از همین حالا انتظار یک خانهتکانی اساسی را هم داشت. هرچند که این زلزله، مطابق با انتظار، گریبان کادر مدیریتی این تیم را هم گرفته و رضا درویش، مدیرعامل این باشگاه، در پی اعتراض گسترده هواداران به نتایج این تیم، استعفایش را تقدیم کرده است.
مورد نخست امری اجتنابناپذیر است ولی اینکه درویش، مدیری که پیش از این نشان داده بود راه توجیه کردن اتفاقات ناخوشایندِ اطراف باشگاه را به خوبی بلد است، به یکباره استعفایش را قبل از انتهای فصل نوشته، مورد عجیبی است. البته که درویش از تصمیمات خودی خورده و عواقب همان تصمیمات گریبانش را گرفته است. درباره چرایی به پایان رسیدن برنامههای درویش در پرسپولیس میتوان موارد زیادی را برشمرد ولی واضح است که ۳ نفر، نقشی کلیدی در پیچاندن نسخه او در پرسپولیس داشتهاند.
اوسمار ویرا
مورد اوسمار از آن دست اتفاقاتی است که شاید مورد حیرت شود. درویش پس از چراغ سبز بازیکنان پرسپولیس و بعد از جدایی یحیی گلمحمدی از این باشگاه، اوسمار ویرا، دستیار یحیی را به عنوان سرمربی پرسپولیس معرفی کرد. این اقدام درویش در روزهای نخست با اعتراض هواداران باشگاه مواجه شد ولی حوالی انتهای فصل که اوسمار رفتهرفته اثرش را گذاشت و دست آخر هم جام را برای پرسپولیس به ارمغان آورد، اهمال درویش در تمدید قرارداد این مربی برزیلی، فضا را علیه او کرد. درویش میتوانست کمی زودتر از آنچه که اوسمار تصمیم به جدایی بگیرد و بیماری همسرش را بهانه کند، قرارداد اوین مربی را تمدید کند تا از زیر فشار انتقاد هوادارانی که اعتقاد داشتند در بازار نقلوانتقالات، وقت و هزینهاش را صرف مربی دیگری میکند که مشخص نیست موفق شود یا نه، در امان بماند. نتیجه ولی شد آنکه اوسمار ویرا به راحتی از دست درویش و پرسپولیس سُر خورد. اینجا دقیقا همان زمانی بود که هواداران منتظر تلنگری بودند تا این شیوه مدیریت را به رویش بیاورند.
خوان کارلوس گاریدو
دومین مردی که پایههای مدیریتی درویش در پرسپولیس را متزلزل کرد، خوان کارلوس گاریدو بود. مربی اسپانیایی که با عقبهای نه چندان روشن در نتیجهگیری، هدایت باشگاه پرسپولیس را به دست گرفت. درویش و تیم همراهش آن روزها وعده همکاری با مربیان بزرگ را داده بودند ولی نتیجه مذاکراتشان به خوان کارلوس گاریدو رسید. نیاز به هفتههای زیادی نبود تا روشن شود این خوان کارلوس همان مربی وعده داده شدهی مدنظر هواداران پرسپولیس نیست. کسب نتایج ضعیف در لیگ نخبگان آسیا که اتفاقا این مربی برای درخشش در همان جام انتخاب شده بود، در کنار نتایج سینوسی در لیگ برتر، عرصه را بر این مربی تنگ کرد تا سرانجام پس از ۱۳ هفته، او از این تیم برکنار شود. درویش تصور میکرد فرصت بازسازی تیمش را دارد.
اسماعیل کارتال
این یکی هم مُهری بر پایان آرزوهای پرسپولیس در این فصل و البته سبک مدیریتی رضا درویش زد. درست شبیه به سناریو رخ داده درباره انتخاب گاریدو، درویش با وعده مذاکره با مربیان بزرگ دنیا، وارد بازار شد. او در چند هفته زمام امور را به دستان کریم باقری سپرد تا زمان بیشتری برای مذاکره با مربیان بزرگ داشته باشد. ماجراجویی درویش در بازار و مطرح شدن اسامی مطرح برای حضور در تهران، نهایتا به اسماعیل کارتال رسید. این مربی ترکیهای با ذوقِ فراوان رضا درویش به تهران رسید تا هدایت پرسپولیس را به دست بگیرد. نتیجه ولی به دردبخور از آب درنیامد؛ کارتال شبیه به کاری که گاریدو انجام داد، با همان میزان کسب میانگین امتیاز در پرسپولیس، فرصت قهرمانی را از این تیم گرفت. شکست ۲ بر صفر مقابل سپاهان در ورزشگاه آزادی، با ارائه نمایشی ضعیف از تیم کارتال، نهایتا کار را به جایی رساند تا درویش، خواسته هواداران بیشمار را اجابت کند و از پرسپولیس جدا شود.
او چوب انتخابهایش در یک و نیم فصل اخیر را خورد؛ از عدم تمدید قرارداد با اوسمار تا وعده نامحقق شده آوردن مربیان بزرگ به پرسپولیس. واضح است که اگر مردان منتخب درویش در پرسپولیس کمی در نتیجهگیری کوشاتر بودند، او همچنان بر مسند مدیریت نشسته بود.
منبع: فوتبال ۳۶۰