- دکتر رضا سیلاوی مشاور جوان دانشگاه علومپزشکی اهواز
خشونت، به عنوان رفتاری خلاف ارزشهای انسانی و کرامت بشر، در هر جامعهای محکوم و مذموم است. این پدیده تلخ نهتنها پیامدهای شخصی و روانی برای قربانیان در پی دارد، بلکه آرامش و امنیت اجتماعی را نیز تهدید میکند. یکی از ابعاد نگرانکننده خشونت، اعمال آن علیه کادر درمان است؛ افرادی که رسالتشان خدمترسانی و حمایت از سلامت جسم و روان جامعه است.
- خشونت اشکال مختلفی دارد:
خشونت فیزیکی (ضرب و جرح یا آسیب بدنی)
خشونت کلامی (توهین، ناسزا و تهدید)
خشونت روانی (تحقیر، بیاحترامی، فشار روحی)
در محیطهای بهداشتی و درمانی، تمامی این اشکال دیده میشود؛ از درگیری فیزیکی با پزشک و پرستار تا فریاد و تهدید لفظی علیه آنها
- دلایل بروز خشونت علیه کادر درمان
استرس و نگرانی بیماران و همراهان: مراجعه به مراکز درمانی غالباً با اضطراب، نگرانی و گاه ترس همراه است. گاهی فشار روحی شرایط حاد بیماران یا از دست دادن عزیزان، به عصبانیت و رفتارهای پرخاشگرانه منجر میشود.
تصورات و انتظارات غیرواقعی: برخی افراد، به دلیل کماطلاعی یا تبلیغات منفی، انتظارات نامعقولی از کادر درمان دارند و تأخیر در درمان یا مشکلات سیستم بهداشت و درمان را مستقیماً به پرسنل نسبت میدهند.
اختلالات سیستم سلامت: کمبود امکانات، ازدحام، فقدان نیروی انسانی کافی، و نارسایی اطلاعرسانی باعث سرخوردگی بیماران شده و این ناراحتی به جای اعتراض به سیستم، متوجه کادر درمان میشود.
تأثیر اخبار و فضای مجازی: گاه اخبار نادرست یا اغراقشده درباره اشتباهات پزشکی، اعتماد عمومی را تهدید کرده و زمینه بروز خشونت را فراهم میکند.
- خشونت علیه کادر درمان عواقب جبرانناپذیری دارد:
فرسودگی شغلی و روانی: افزایش استرس، اضطراب، خستگی و کاهش انگیزه کاری.
کاهش کیفیت خدمات: ترس از درگیری باعث میشود کادر درمان احتیاط بیش از اندازه یا حتی بیانگیزگی در ارائه خدمات نشان دهند.
فرار نیروی انسانی: تکرار خشونت باعث میشود برخی نیروها عطای کار را به لقایش ببخشند و کشور با کمبود نیروهای متخصص مواجه شود.
تضعیف اعتماد عمومی: برخورد با خشونت، جایگزین روابط انسانی و اعتماد متقابل میشود.
خشونت علیه کادر درمان، نهتنها پاسخی غیرعقلانی به مشکلات موجود در نظام سلامت است، بلکه نشانهای از معضل فرهنگی عمیقتر یعنی نبود مدیریت خشم، فرهنگ گفتوگو و قصور در مسئولیتپذیری اجتماعی است.
کادر بهداشت و درمان، همچون
اعضایی از جامعه، خود با همان مشکلات اقتصادی، روانی و فرهنگی دیگران روبهرو هستند. تحمیل فشار مضاعف بر آنان، بیعدالتی مضاعف است.