استقلال در فصلی کابوسوار و ضعیف، به دنبال فرار از انتهای جدول و کسب رتبهای تک رقمی در پایان فصل است. از مشکلات مدیریتی در ابتدای فصل تا تغییرات متعدد روی نیمکت آبیها، همگی دست به دست هم دادند تا استقلال تنها به دنبال آبروداری در لیگ بیست و چهارم باشد.
در همین خصوص، خبرنگار ورزش سه به سراغ علی لطیفی، بازیکن سابق استقلال رفته و با وی درباره شرایط مختلف باشگاه صحبت کرده که ماحصل این گفتوگو را در زیر میخوانید:
آقای لطیفی، به نظر شما چرا استقلال به چنین وضعیتی دچار شده و شرایط تیم اینقدر بحرانی است؟
خدمت شما عرض کنم که مشکل اصلی استقلال، بیش از آنکه به بازیکنان مربوط باشد، به سوءمدیریت یک دهه گذشته برمیگردد. بنده اهل توهم یا نگاه داییجان ناپلئونی نیستم، اما واقعیت این است که استقلال را به جایی رساندهاند که اکنون حتی احتمال سقوط آن مطرح شده است. هرچند بعید میدانم تیم سقوط کند، اما همین که چنین احتمالی درباره استقلال مطرح میشود، خود فاجعهبار است. تیمی که همیشه مدعی قهرمانی بوده، حالا حتی در نگاه کاغذی نیز در معرض سقوط قرار گرفته است.
به نظر شما چه تصمیماتی باعث شد استقلال به این وضعیت برسد؟
تصمیمات اشتباه از ابتدا گرفته شد. وقتی قرار نبود جواد نکونام را در تیم نگه دارند، چرا اصلاً با او شروع کردند؟ نکونام فصل گذشته تا هفته آخر شانس قهرمانی داشت. وقتی تصمیم گرفتند او را حفظ کنند، باید پشتش میایستادند. اما بهدلیل اختلاف با مدیرعامل وقت، در نهایت کنار رفت و مربی دیگری جایگزین شد. من کاری به سهراب بختیاریزاده و محمد نوازی ندارم؛ منظورم سرمربی خارجی است که بعداً به تیم اضافه شد.
نظرتان درباره انتخاب پیتسو موسیمانه چیست؟ آیا از ابتدا با این انتخاب مخالف بودید؟
بله، از همان روز اول گفتم این مربی به درد استقلال نمیخورد. با مدرک و سند مصاحبه کردهام. وقتی تیم در بدترین شرایط روحی و روانی قرار دارد، حتی یک مربی پایه هم میداند که باید تیم را از نظر روانی تقویت کند. اما این آقا آمد و گفت بازیکنان به درد نمیخورند. چنین اظهاراتی در شرایط بحرانی تیم، باور نکردنی است. در حالیکه میلیونها دلار به این مربی پرداخت شد، او بازیکنان را زیر سوال برد. بعد هم تناقضگویی کرد. موسیمانه ابتدا گفت بدن بازیکنان خراب است، سپس در نیمفصل گفت شرایط بدنی بازیکنان خوب شده. خب اگر خوب شده، چرا گفتی خرابند؟ و اگر خراب بودند، چرا ۸ روز تمرین را تعطیل کردی؟
درباره جذب بازیکنان نیز انتقاداتی مطرح کردهاید. میشود بیشتر توضیح دهید؟
بله، برخی بازیکنان بهطور قطع با دلالی وارد تیم شدند و بدون شک پولهایی رد و بدل شده است. این فقط مربوط به این فصل نیست، در فصول گذشته هم بوده. تنها در یک فصل نتیجه گرفتیم، آن هم در دوره فرهاد مجیدی که ابر و باد و مه و خورشید با هم همراه شدند. مدیریت خوب آقای آجرلو هم در آن زمان نقش داشت. اما باید یادمان نرود که در آن دوره هم تماشاگران در ورزشگاهها حضور نداشتند و فشار فضای مجازی تعیینکننده بود.
به نظر شما مشکل ساختاری استقلال فقط در مربی و بازیکنان خلاصه میشود یا عمق بیشتری دارد؟
خیر، مشکل اصلی در سوءمدیریت کلان ورزش کشور است که به فوتبال هم آسیب زده است. افرادی مانند آقای دکتر تاجرنیا، آقای نظریجویباری و دکتر اسدی مدیرانی هستند که درک درستی از مدیریت ورزشی داشتند. آقای اسدی تنها مدیری بود که در زمان حضور کیروش در تیم ملی، در برابر او ایستاد. من کاری به مسائل فنی ندارم، اما کیروش هم فوتبال ما را استعمار کرده بود.
چرا معتقدید در آن مقطع زمانی نباید مربی خارجی میآمد؟
چون تصور غلطی در ذهن هواداران شکل گرفته بود. آنها فکر میکردند با آوردن مربی خارجی بزرگ، استقلال بلافاصله پوستاندازی میکند. اما در آن شرایط، آوردن مربی خارجی اشتباه بود. مدیران هم برای راضی نگهداشتن هوادار و هم برای خرید زمان، چنین تصمیمی گرفتند. اما نه موفق شدند تیم خوبی بسازند و نه نتیجهای گرفتند. این شد که پروژه کاملاً شکست خورد.
از نگاه شما بزرگترین قربانی این سالها چه کسی بوده؟
تنها بازنده واقعی استقلال در این یک دهه، هوادار ننهمردهای است که نه پولی از این فوتبال میگیرد، نه جایی وصل است. مدیر میآید یا شهرت میبرد یا پول. بازیکن پولش را میگیرد. ولی هوادار، با دل و جان پشت تیمش میایستد و هیچ چیز عایدش نمیشود. متأسفم که بگویم، اما در تمام این سالها، تنها قربانی واقعی، فقط هواداران استقلال بودهاند.
این سالها چه اتفاقی افتاده که استقلال به این وضعیت رسیده؟ چرا تصمیمات غلطی گرفته شده که به ضرر تیم تمام شده است؟
متأسفانه در این سالها برخی افراد از طریق فضای مجازی، بهگونهای هوادار را تحت تأثیر قرار دادهاند که در بزنگاههایی که نیازی به جذب مربی خارجی نبود، این اتفاق رخ داده است. به عنوان مثال، میشد در چنین شرایطی یک کمیته فنی تشکیل داد و از دل آن، یک سرمربی موقت ایرانی انتخاب کرد. با چهار، پنج کمک مربی داخلی تا پایان نیمفصل، میشد شرایط را کنترل کرد و بعد سر فرصت، مربی بینالمللی آورد. من با حضور مربی خارجی مخالف نیستم، اما مشکل اصلی ما ناشی از شکستهای پیدرپی در یک دهه اخیر است. هوادار دیگر تاب تحمل ندارد و آستانه تحملش بهشدت پایین آمده است. مدیران نیز برای جلب رضایت هواداران، گاهی تصمیماتی احساسی میگیرند که نتیجهاش چیزی جز ضرر برای استقلال نیست.
اخیراً جلسهای با حضور پیشکسوتان باشگاه برگزار شد. به نظر شما این نشستها مفید هستند؟ و دوم اینکه، در این نشست، چهرههایی حضور داشتند که حتی یک دقیقه هم برای استقلال بازی نکردهاند. به نظر شما حضور چنین افرادی توجیه دارد؟
در وهله اول باید دید ماهیت این جلسه چه بوده است. اگر هدف از جلسه بررسی شکستها، ارائه پیشنهاد و شنیدن دیدگاه پیشکسوتان بوده باشد، اقدام شایستهای است. بهخصوص اگر مدیران به این پیشنهادات گوش دهند و آنها را اجرایی کنند. یکی از خواستههای اساسی پیشکسوتان تشکیل کمیته فنی بوده که اگر جلسه در این راستا برگزار شده باشد، قطعاً مفید است. در مورد حضور افرادی که سابقه بازی در استقلال نداشتهاند، باید گفت که به باور من، توانمندی افراد مهمتر از سابقه حضورشان در تیم است. ممکن است کسی سالها در استقلال بازی کرده باشد اما توان تحلیل و ارائه راهکار نداشته باشد. از طرفی ممکن است فردی سابقه بازی نداشته باشد، اما دانش و تخصص بالایی در حوزه مدیریت یا مربیگری داشته باشد. منتها موضوع نگرانکننده، لابیگریها و ارتباطات پشتپرده است. برخی افراد با ارتباطات سیاسی یا شخصی وارد مجموعه میشوند که این مسئله به استقلال آسیب میزند. درخواست من از مدیریت باشگاه این است که به توانمندی و تخصص افراد توجه کنند؛ همانطور که برای جذب سرمایهگذار یا مربی خارجی دنبال افراد توانمند میگردند، در بین پیشکسوتان نیز باید دنبال افراد شایسته، کاربلد و دلسوز استقلال باشند. حضور بزرگانی مانند حسن روشن، مجید نامجو مطلق، مهدی پاشازاده، شاهرخ بیانی و ناصر حجازی اهمیت بسیاری دارد. اینها مفاخر فوتبال ایران هستند و حضورشان در تصمیمسازی باشگاه ارزشمند است.
شنیده شده که مدیران استقلال برای مذاکره با مربیان خارجی به هلند سفر کردهاند. صرفنظر از اینکه شما با حضور مربی خارجی موافق هستید یا نه، آیا رسانهای شدن چنین اخباری در این مقطع که استقلال چند روز دیگر یک بازی حساس در جام حذفی دارد، درست است؟
من معتقدم در شرایط حساس، شفافسازی لازم است. اگر قرار باشد هرگاه شرایط بحرانی شد، سکوت کنیم، هیچگاه مشکلات حل نمیشوند. حتی اگر مربیای آورده شده، باید نقاط ضعفش مشخص شود تا در آینده درس بگیریم. یکی از معضلات ورزش ما رودربایستی، رفاقت و سهمخواهی است که باعث میشود کسی حرفی نزند. نتیجهنگرفتن سرمربی را نمیتوان فقط به او نسبت داد. اگر با این سیستم معیوب مدیریتی، بهترین مربی دنیا مانند پپ گواردیولا هم بیاید، راه به جایی نخواهیم برد. اینکه مدیران به هلند رفتهاند یا مربی خاصی را میخواهند بیاورند، تغییر خاصی ایجاد نمیکند. تا زمانی که استقلال در لایههای مدیریتی و فنی پوست نیندازد، وضعیت بهبود نمییابد.
به نظر شما چرا مدیران استقلال به سمت آوردن مربی خارجی رفتند؟ آیا این تصمیم حاصل تحلیل فنی بود یا تحت فشار اتخاذ شد؟
مدیران داخلی تحت فشار شدید هواداران بودند. این فشار بهدلیل ناکامیهای پی در پی استقلال در سالهای اخیر به اوج رسیده بود و باعث شد آنها تصمیم به جذب یک مربی خارجی بگیرند؛ مربیای که حتی از نظر مالی هم چندان پرهزینه نباشد. خود آن مربی روزی گفته بود که حاضر است با آمریکا بجنگد! هدفش از گفتن چنین جملاتی، جلب نظر مدیرانی بود که عاشق این نوع شعارها هستند؛ و این دقیقاً سیاستی بود برای نفوذ به تیمهایی مثل استقلال. اما مشکل اصلی این است که تصمیمگیرندگان اصلی، نه فقط مدیران باشگاه، بلکه مدیران بالادستی هستند. آنها به این دست شعارها و ظاهرگراییها علاقهمندند و همین مسئله به استقلال لطمه زده است.
برویم سراغ ترکیب بازیکنان فعلی استقلال. به نظر شما این تیم نیاز به پوستاندازی دارد؟ و اگر آری، جذب چه نوع بازیکنانی باید در دستور کار باشد؟ چرا با وجود خریدهایی که بهترین فصل نقل و انتقالات لقب گرفت، نتیجه حاصل نشد؟
مشکل دقیقاً به همان سیستم مدیریتی بازمیگردد که پیشتر توضیح دادم. استقلال نیاز جدی به پوستاندازی دارد. برخلاف تیمهایی مانند تراکتور، سپاهان یا حتی پرسپولیس، تیم استقلال از نظر تعداد بازیکنان باتجربه و میداندیده بسیار فقیر است. بازیکنانی که تجربهی بینالمللی و بازی در شرایط پرفشار را داشته باشند، در استقلال انگشتشمارند. غیر از روزبه چشمی، سیدحسین حسینی و رامین رضاییان، بقیه بازیکنان تجربه بزرگی را نداشتند. حتی رامین رضاییان که به نظرم عملکردی فوقالعاده داشت، در سال اول حضورش با تیم دچار اختلافاتی شد. مثلاً شنیدهام در مورد قرارداد او، برخی بازیکنان دیگر معترض شدند و همین اختلافات، تیم را از درون دچار چالش کرد.
پیش از دربی شما گفته بودید احتمال برد پرسپولیس بیشتر است. چه دلیلی برای این پیشبینی داشتید؟
دلیل آن واضح بود. بازیکنان پرسپولیس توان تحمل فشارهای سنگین را دارند، اما در استقلال اینگونه نیست. تنها سه بازیکن استقلال به نامهای سیدحسین حسینی، روزبه چشمی و رامین رضاییان تجربه چنین شرایطی را داشتند. بقیه، تحت فشارها کم میآوردند و توان عبور از بحران را نداشتند. در تیمی که بازیکنان باتجربه حضور دارند، بازیکنان جوانتر تحت تأثیر آنها قرار میگیرند، از آنها یاد میگیرند و در شرایط سخت، تیم را نجات میدهند. اما در استقلال چنین شرایطی وجود نداشت. همان سه بازیکن باتجربه هم که گفتم، شنیدهام اختلافاتی با یکدیگر داشتند. در چنین فضایی، تیم نمیتواند متحد باشد. به شما اطمینان میدهم تیمی که ستاره ندارد ولی متحد است، قطعاً بهتر نتیجه میگیرد تا تیمی که یازده ستاره دارد ولی فاقد اتحاد است.