حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در دوره روحانی طی یادداشتی در جماران با عنوان «روابط ایران و آمریکا، تضمین مستحکم» نوشت:
شاید پیچیدهترین بخش مذاکرات ایران و آمریکا، موضوع «تضمین»ها باشد؛ مسألهای بسیار حساس و دشوار که رسیدن به تفاهم در آن، بهشدت پیچیده است. چراکه همه چیز بر پایهی تضمین استوار است، و تضمین مستحکم یعنی توامانی با «اعتماد کامل». برجام نیز با همین مشکل مواجه بود و از فقدان تضمینهای عینی رنج میبرد. این ضعف، با وجود پذیرش مکانیسم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱، نظارت کامل آژانس، و حتی پذیرش پروتکل الحاقی، نهایتاً به شکست برجام انجامید.
اکنون نیز طرفین مذاکره با بحرانهایی جدی در اینباره روبهرو هستند:
۱) آمریکا با یک چالش عمده دست به گریبان است: دشواریِ یافتنِ «تضمینی عینی و مستحکم» برای اطمینان از عدم انحراف برنامهی هستهای ایران. درحالیکه ارائهی چنین تضمینی همیشه با دشواریهای فنی همراه بوده، ویتکاف، نمایندهی رئیسجمهور آمریکا، با بیان زیرکانهای، موضوع را به صورت یک «محدوده» مطرح کرده است: «از غنیسازی در سطح ۳.۶۷ درصد تا برچیدن کامل برنامهی غنیسازی ایران». رویکردی که بهعنوان اظهاراتی متناقض تلقی شده است!
۲) ایران نیز در این رابطه با دو دشواری مواجه است: نخست، چگونگی ارائهی «تضمینی عینی و قابل قبول» برای عدم انحراف برنامهی هستهایاش؛ و دوم، نحوهی پذیرش تضمینی از سوی آمریکا برای عدم خروج از هرگونه توافق و رفع کامل تحریمها.
الف) بحث «تضمینها» در مذاکرات جدید ایران و آمریکا
ایران و آمریکا تاکنون دو دور مذاکره انجام دادهاند که هر دو طرف، روند آن را مثبت ارزیابی کردهاند. بررسی تحرکات دیپلماتیک دو طرف، هم در جریان دو دور مذاکرهی انجام شده و هم در فاصلهی باقیمانده تا دور بعدی، نشان میدهد که مسألهی تضمین همچنان سایه سنگینی بر سر مذاکرات دارد.
از این رو، به نظر میرسد تاکنون دو مجموعه پیشنهاد اصلی در این خصوص بر روی میز مذاکرات قرار گرفته باشند:
نخست) مجموعه پیشنهادات ایران:
A) ایران برای «دادن تضمین عینی»، تلاش دارد بر دو محور تکیه کند:
•محور اول: تضمین توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)
مدیرکل آژانس نیز بهدنبال ایفای نقشی کلیدی در این مسیر است و با سفرهای متعدد، از تهران تا رم، در تلاش برای اثبات این نقش است. با این حال، تجربهی برجام نشان داد که این نوع تضمین، چندان کارآمد نیست. از دید آمریکا، این تضمین هرچند معتبر است، اما عینی، قطعی و دائمی نیست و بهدلیل وجود بازیگران متعدد، همواره با ابهام مواجه بوده است. دیدارهایی با سطح پایین و اظهارات چندپهلو از سوی مدیرکل آژانس نیز بر بیاعتباری این مسیر افزوده است.
•محور دوم: تضمین از سوی قدرتهای ثالث و مشارکت دیگر کشورها در غنیسازی
شاید این گزینه، برای آمریکای ترامپ عینیتر از مسیر آژانس باشد. اینکه کشورهایی، چون روسیه یا چین – مشابه تضمینی که در توافق ایران و عربستان ایفا کردند – با حضور در برنامهی هستهای ایران، تضمین دهند که این برنامه بهسمت نظامیگری منحرف نخواهد شد؛ یا آنکه دیگر کشورها در غنیسازی ایران شریک شوند. سفرهای ویتکاف و وزیر امور خارجهی ایران به روسیه و دیدار با رئیسجمهور آن کشور، و احتمال سفر به چین، میتواند احتمالا قابل تفسیر در همین چارچوب باشد.
B)، اما ایران در مسیر «گرفتن تضمین عینی» از آمریکا برای عدم خروج از توافق و رفع تحریمها نیز با چالشهایی سنگینتر روبهرو است. به نظر میرسد در این زمینه، سه محور اصلی مورد توجه ایران قرار داشته باشد:
•محور اول: تصویب توافق در سنای آمریکا
ایران نحوهی تحقق این هدف را به طرف آمریکایی واگذار کرده، و ظاهراً تنها راه عینی برای ایران، تأیید سنا است.
•محور دوم: سرمایهگذاری آمریکا در ایران
بر اساس اظهارات مقامات ایرانی، این دیدگاه وجود دارد که اگر آمریکا در ایران سرمایهگذاری کند، این خود میتواند نوعی تضمین برای عدم خروج از توافق باشد. اما این ایده بدون رابطه سیاسی با آمریکا با تردیدهای جدی روبهروست؛ چراکه سرمایه، ذاتاً محتاطترین عامل در اقتصاد است و بدون تضمینهای سیاسی و امنیت واقعی، جابهجا نمیشود.
•محور سوم: عدم انتقال تحریمها به حوزههای دیگر و مواجه نشدن با تحریمهای جدید
با توجه به انحصار مذاکرات به بحث هستهای، حتی پس از تفاهم و رفع تحریمهای هستهای، ایران دائما نگران آن خواهد بود که آمریکا تحریمهایی مشابه را تحت عناوینی دیگر، چون برنامهی موشکی، فضایی یا منطقهای اعمال کند. افزون بر این، ایران میخواهد و باید مطمئن شود که این تحریمها از سوی کشورهای اروپایی جایگزین نمیشوند؛ و آمریکا با در دست گرفتن کل فرآیند رفع تحریمها، قدرت فشار بیشتری بهدست نمیآورد.