همشهری آنلاین - گروه سیاسی: مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که دور دوم آن ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ در رم برگزار شد و با توصیف «رضایتبخش» از سوی هر ۲ طرف همراه بود، جهان را شگفتزده کرد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، این گفتوگوها را «سازنده» خواند و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا هم گفت که مذاکرات بسیار خوبی با تهران صورت گرفته است. اما ایران و آمریکا چگونه در پس شدیدترین رجزخوانیها مقابل هم، یکباره پشت میز مذاکره قرار گرفتند؟
محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اخیرا در اظهاراتی گفت که «هوشمندی دستگاه دیپلماسی ایران این بود که از دو سال گذشته با تیم ترامپ ارتباط داشت.» آیا ۲ کشور در قالب مذاکرات پشتپرده به سمت یک توافق حرکت کردند؟
در گزارشی که نیویورکتایمز ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴ منتشر کرد، مذاکرات محرمانه ایران با تیم ترامپ حتی پیش از پیروزی او در انتخابات ۲۰۲۴ آغاز شده بود. این گزارش از دیدار ایلان ماسک، مشاور ارشد ترامپ، با امیرسعید ایروانی، رئیس دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل، خبر داد. این دیدار در حالی رخ داد که دولت بایدن هنوز بر سر کار بود، اما ایران احتمال پیروزی ترامپ را پیشبینی کرده و به دنبال کاهش تنش بود. این نشان میدهد که ایران از اواخر دوره بایدن، با استفاده از کانالهای غیررسمی، زمینهسازی برای تعامل با جمهوریخواهان را آغاز کرده بود.
الجزیره نیز ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ گزارش داد که مذاکرات رم ادامه تلاشهای دیپلماتیکی است که از ماهها پیش، بهویژه از طریق عمان، در جریان بوده است. عمان، که بهطور سنتی میانجی بین تهران و واشنگتن بوده، نقش کلیدی در این گفتوگوها ایفا کرد. همچنین براساس گزارش فرانس ۲۴، عمان پیشتر در سال ۲۰۲۳ نیز در تبادل زندانیان بین ایران و غرب، از جمله آزادی اولیویه واندکاستل، امدادگر بلژیکی، نقش داشته است. این سابقه نشان میدهد که ایران از کانالهای دیپلماتیک غیرمستقیم برای آمادهسازی زمینه مذاکرات بهره برده است.
نقش لابیها
در ۱۰ سال اخیر، برخی تحلیلگران به نقش چهرههایی مانند تریتا پارسی و علی واعظ در تسهیل ارتباطات ایران و آمریکا اشاره کردهاند. پارسی، بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک)، و واعظ، از اعضای گروه بینالمللی بحران، بهعنوان افرادی شناخته میشوند که در محافل سیاسی واشنگتن نفوذ دارند. واشنگتن پست ۱۲ ژوئن ۲۰۱۵ در گزارشی به نقش نایاک در حمایت از برجام اشاره کرد و نوشت که این گروه با برگزاری جلسات با قانونگذاران آمریکایی و انتشار گزارشهایی، به پیشبرد دیپلماسی کمک کرد. هرچند این فعالیتها در دوره اوباما برجسته بود، اما برخی معتقدند که چنین شبکههایی در سالهای بعد نیز فعال باقی ماندند.
میدل ایست اینستیتوت نیز ۱۷ آوریل ۲۰۲۵ گزارش داد که ایران از طریق چهرههای دانشگاهی و دیپلماتیک، مانند سیدحسین موسویان، دیپلمات سابق و پژوهشگر دانشگاه پرینستون، تلاش کرده دیدگاههای خود را به سیاستگذاران آمریکایی منتقل کند. موسویان ۱۱ آوریل ۲۰۲۵ در گفتوگو با نیوزویک گفت: بیاعتمادی متقابل است و هر ۲ طرف باید برای غلبه بر آن تلاش کنند. او پیشنهاد یک توافق اقتصادی چند تریلیون دلاری را مطرح کرد که میتواند روابط را متحول کند. این اظهارات نشان میدهد که ایران از طریق چنین افرادی، حتی در اوج تنشها، کانالهای ارتباطی را حفظ کرده است.
چرا رسانهها بیخبر ماندند؟
یکی از دلایل اصلی عدم اطلاع رسانهها از این مذاکرات، ماهیت محرمانه آنها بوده است. رویترز ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ گزارش داد که مذاکرات اولیه از طریق عمان و بهصورت غیرمستقیم انجام شده و حتی در روز مذاکرات رم، مقامات آمریکایی و ایرانی مستقیما دیدار نکردند، بلکه در حضور وزیر خارجه عمان، بدر البوسعیدی، گفتوگو کردند. این سطح از محرمانگی، همراه با عدم تمایل دو طرف به افشای جزئیات، باعث شد که رسانهها تا زمان علنی شدن مذاکرات از آن بیخبر بمانند.
جانز هاپکینز ۶ فوریه ۲۰۲۵ نیز به این نکته اشاره کرد که ترامپ در دوره دوم خود، برخلاف دوره اول، کمتر درباره ایران اظهارنظر علنی کرد. این سکوت، همراه با مذاکرات محرمانه، فضا را برای دیپلماسی پنهان فراهم کرد. علاوه بر این، ایران از تجربه دوره ظریف بهره برد. یادداشت عباس عراقچی در واشنگتن پست مشابه یادداشتهای ظریف در دوره برجام بود که نشاندهنده تلاش ایران برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی و سیاستگذاران آمریکایی از طریق رسانههای غربی است.
عوامل موثر بر نزدیکی دو طرف
فشارهای منطقهای و جهانی نقش مهمی در سوق دادن ایران و آمریکا به سمت مذاکره داشت. میدل ایست اینستیتوت ۱۷ آوریل ۲۰۲۵ گزارش داد که پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ایران با تضعیف محور مقاومت شامل سقوط بشار اسد، ضعف حزبالله و حماس در موقعیت ضعف قرار گرفت. این شرایط، همراه با فشار اقتصادی ناشی از تحریمها، ایران را به سمت دیپلماسی سوق داد. از سوی دیگر، ترامپ نیز به دنبال اجتناب از درگیری نظامی بود، زیرا افزایش قیمت نفت (۷۰ دلار در هر بشکه، پولیتیکو، ۱۹ آوریل ۲۰۲۵) میتوانست اقتصاد آمریکا را تحت فشار قرار دهد.
شورای روابط خارجی هم ۸ آوریل ۲۰۲۵ نیز به نقش عمان و فشارهای دیپلماتیک اشاره کرد و نوشت که ۲ ناوگروه آمریکایی در خاورمیانه مستقر شدهاند تا ایران را مهار کنند، اما همزمان، دیپلماسی در اولویت قرار گرفته است. این ترکیب فشار و دیپلماسی، زمینه را برای مذاکرات فراهم کرد.
نقش لابیها: واقعی یا اغراقشده؟
هرچند نقش لابیهایی مانند نایاک و چهرههایی چون پارسی و واعظ در دوره برجام برجسته بود، اما در دو سال اخیر، شواهد محدودی از فعالیت گسترده آنها وجود دارد. برخی تحلیلگران، مانند کسانی که در جانز هاپکینز به تاریخ ۶ فوریه ۲۰۲۵ اظهارنظر کردند، معتقدند که فشارهای اقتصادی و منطقهای، بیش از لابیها، ۲ طرف را به مذاکره واداشت. با این حال، نمیتوان نقش کانالهای غیررسمی را نادیده گرفت. حضور افرادی مانند موسویان و انتشار یادداشتهایی در رسانههای آمریکایی نشان میدهد که ایران همچنان از این ابزارها برای حفظ ارتباط با واشنگتن استفاده کرده است.
مذاکرات رم نتیجه ترکیبی از دیپلماسی پنهان، فشارهای منطقهای و تلاشهای غیرمستقیم ایران برای حفظ ارتباط با آمریکا بود. ایران از ۲ سال پیش، با پیشبینی پیروزی ترامپ، از طریق کانالهایی مانند عمان و چهرههای دانشگاهی، زمینه را برای کاهش تنش فراهم کرد. هرچند نقش لابیهایی مانند نایاک در دوره برجام برجسته بود، اما در ۲ سال اخیر، فشارهای اقتصادی و ژئوپلیتیک نقش اصلی را ایفا کردند. محرمانگی مذاکرات و سکوت نسبی ترامپ نیز باعث شد که رسانهها تا زمان علنی شدن گفتوگوها بیخبر بمانند. اکنون، دور بعدی مذاکرات در مسقط، مسیر این دیپلماسی را روشنتر خواهد کرد.