به گزارش خبرآنلاین، روزنامه همشهری در این زمینه با احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم گفتوگو کردهاست.
خب، همین بهنظرم یک شاهد روشن است. اصلا مسئله ناترازیها چه در حوزه انرژی و چه در حوزه آب و سایر مقولات برای قبل از دولت سیزدهم وجود دارد؛ حتی ناترازیهای مالی. نخستین جلسه کاری که شهیدرئیسی ما را به آن دعوت کرد برای اینکه وارد موضوع بحث اقتصادی شویم، روزی بود که ما هنوز رأی اعتماد از مجلس نگرفته بودیم؛ اواخر مردادماه ۱۴۰۰ و بحث تامین حقوقهای آن ماه بود. بهعلت کاهش درآمدهای مالیاتی و نفت، خزانه دولت برای پرداخت حقوق به همه کارکنان موجودی نداشت. هرطور بود منابع تامین اعتبار شد، اما دچار تأخیر شدیم و آخرین حقوقی که دولت دوازدهم پرداخت کرد با تأخیر بود.
یعنی ناترازیها به دولت روحانی بازمیگردد؟
نه، من نمیخواهم بگویم دولت آقای روحانی مقصر است. واقعا این مسائل، ریشه طولانیتری دارد، اما درآمدهای نفتی این ناترازیها را پوشش میداد و به چشم نمیآمد. از سال ۹۱ که تحریمها درآمد نفتی کشور را دچار آسیب کرد، ناترازیها بهتدریج خودش را نشان داد.
در سالهای ۱۳۹۸و ۱۳۹۹هم کرونا آمد و شرایط خیلی وخیم شد تا سال ۱۴۰۰که دولت سیزدهم شروع بهکار کرد و در آن مقطع بحران قطع برق شروع شد؛ بنابراین دولت سیزدهم میراثدار مجموعه انباشته ناترازیها بود.
پس چرا شما مثل دولت فعلی به این موضوع ناترازیها هیچ اشارهای نکردید؟
خب، البته شأن آقای رئیسی این نبود که در مرعی و منظر مردم در جلسات عمومی و جایی که مخاطب عمومی ملت هستند، خیلی گلایه و شکایت کند و وضعیت را بد جلوه بدهد و گردن کسی بیندازد.
در مورد ناترازی بانکها چه کارهایی انجام شد؟
اما اصل ناترازی در بانکهای خصوصی است.
بله، بانکهای خصوصی و بهویژه یکی دو تا از بانکهای ناتراز داستان دیگری دارند که دوستان بانک مرکزی باید توضیح بدهند، اما حلوفصل و رفع ناترازی آنها را هم خیلی جدی پیگیری کردیم و خب، بالاخره با صرف زمان خیلی زیادی توانستیم بعد از ماهها بانک مرکزی را قانع کنیم که حتما باید یک تدبیر جدی برای بانک آینده بیندیشد که به آن منجر شد که نامهای مشترکا اردیبهشت ۱۴۰۳، من و آقای فرزین به رئیسجمهور زدیم برای موضوع بانک آینده که خوب متأسفانه بعد از آن حادثه بالگرد، دیگر داستان متوقف ماند. تأسف بیشتر این است که متأسفانه در دولت جدید در چندماه اخیر به همه بانکهای ناتراز ۵،۴سال مهلت داده شده که بروید خودتان مشکلاتتان را حلوفصل کنید؛ درحالیکه بنا نبود اینقدر فاصله بیفتد و قرار بود موضوع بانکهای ناتراز بهویژه آنهایی که وضعیتهای بحرانی دارند، خیلی سریعتر حلوفصل شود.
در موضوع قطع برق که دولت فعلی علت آن را به دولت سیزدهم نسبت میدهد، چه پاسخی دارید؟
بحران دیگری که مطرح میشود، صندوقهای بازنشستگی است. در اینباره توضیح میدهید؟
دولت سیزدهم برای نخستینبار در بودجه سال ۱۴۰۲زیر بار رفع این مشکل رفت و رسما گفت میخواهم بحران صندوقهای بازنشستگی را حل کنم، اما مجلس در آن سال گفت که خب، مسئله صندوقهای بازنشستگی ساده نیست که ما در بودجه سنواتی مجوز قانونی بدهیم؛ دولت این را در برنامه هفتم بگنجاند که ۵ سال فرصت دارد این کار را انجام دهد؛ بنابراین برای نخستینبار دولت سیزدهم اصلاحات خیلی جدی در ناترازی صندوق بازنشستگی را در لایحه برنامه هفتم گنجاند. جا دارد تشکر کنیم از مجلس که همکاری کرد و عقب نکشید از این اصلاح مهم که نهایتا مصوب شد.
تنها دولتی که در سنوات اخیر برای حل مسئله صندوقهای بازنشستگی لایحه به مجلس برد، دولت سیزدهم بود که پیشقدم شد؛ چون متأسفانه قبل از آن در دهه ۹۰ مستمرا متوسط سن بازنشستگی کاهش پیدا کرده و فشار خیلی جدی به صندوق بازنشستگی آمده بود. عملا به گونهای شده بود که صندوقهای بازنشستگی تا ۹۰ درصد منابع خودشان را از بودجه دولت برمیداشتند. پس اینجا هم دوباره ریل اصلاح در دولت سیزدهم گذاشته شده و امیدواریم که دولت آقای پزشکیان هم این مسیر را دنبال کند. اما در دولت سیزدهم، چه در بودجه، چه در بانک، چه در برق و چه در صندوقهای بازنشستگی واقعا هم مسیر به سمت ناترازتر شدن کامل متوقف شد و هم مسیر ریلگذاری به سمت کاهش ناترازیها برگشت.
یک تصمیم مهم را دولت سیزدهم در اردیبهشتماه ۱۴۰۳در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت مصوب کرد که به این ترتیب ناترازیهای هدفمندی یارانهها باید انجام شود. سیاستهای غیرقیمتی داشتیم که فشار جدیای هم به مردم وارد نمیکرد. این مصوبه ستاد هماهنگی دولت ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳یعنی ۵،۴ روز قبل از شهادت آقای رئیسی رسما ابلاغ شد، اما ۳۰اردیبهشت آن اتفاق افتاد و تصمیمات مهمی از این دست همه موکول شد که آیا دولت بعد هم موافق این تصمیمات هست یا نه.
مسئولان دولت چهاردهم میگویند برای پول گندمکاران و پرستاران و گروههای دیگر در ابتدای کار پول نداشتند. چه پاسخی دارید؟
همه این ناترازیها از قبل علاج و مصوب شده و ابلاغ شده بود، اما آن ۳،۲ ماه پایانی دولت سیزدهم دست نگه داشتیم تا دولت جدید خودش تصمیم بگیرد؛ ضمن اینکه شهیدرئیسی هم که در سال ۱۴۰۰مسئولیت را بهعهده گرفتند در همانماه اول برای حقوق کارمندهای دولت هم بودجه کافی در اختیار نداشت؛ چه برسد به پرستاران و گندمکاران و پرداختهایی از این دست.
علت خاموشیها در پاییز و زمستان امسال چه بود؟ آیا دولت سیزدهم در تامین سوخت نیروگاهها کوتاهی کرده بود؟
گفتم که معضل کمبود برق نیازمند اصلاحات بنیادی و طولانیمدت برای افزایش تولید و کاهش مصرف است، اما تدابیر موضعی و کوتاهمدت هم باید اتخاذ میشد که نشده است. مدیرانی که سالهای سال ممارست کردند میدانند الآن چطوری باید با نیروگاهها با پالایش و پخش برای تامین نفت گاز تعامل کنند.
یکی از مدیران عامل نیروگاهها برای خود من تعریف میکرد و میگفت که در دولت سیزدهم یک فردی از سمت وزیر نیرو حداقل هفتهای۳ یا ۴بار تلفنی تماس میگرفت و میگفت بگویید چقدر ذخیره سوخت مایع دارید؟ و وضعیت سوخت نیروگاهها را یادداشت میکرد و دوباره۲روز بعد زنگ میزد میگفت که مشکلی که به من گفتید پیگیری کردیم. در تمام ۳۶۵ روز سال هفتهای حداقل ۴،۳ بار از دفتر وزیر نیرو (آقای محرابیان) از مدیران نیروگاهها پیگیری مستمر صورت میگرفت؛ چون معلوم بود گلوگاه جدی است که باید رصد شود. این تا قبل از شهریور ۱۴۰۳ است. خب، بعد از تغییرات و روی کار آمدن دولت چهاردهم، مدیر نیروگاه میگفت که ۲ماهی شد دیگر کلا این تماسها قطع شد و کسی دیگر پیگیری نکرد.شما اگر نمودارهای ذخیره سوخت نیروگاههای کشور را نگاه کنید روز ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ همانقدر ذخیره سوخت مایع در نیروگاههای کشور وجود داشت که روز مشابه سال ۱۴۰۰ ؛ زمانی که دولت به ما تحویل شد و دولت سیزدهم را شروع کردیم؛ یک قدری هم تازه بیشتر از آن سال بود. اما آن زمان طلایی که باید در پایان تابستان و ماه اول پاییز صرف ذخیره سوخت نیروگاهها میشد، از دست رفت و متوسط سوخت تحویل شده کاهش پیدا کرد؛ یعنی ۲ماه پشت سر هم به جای اینکه سوخت بیشتری ذخیره کنند که آذر و دی از سوخت مایع استفاده شود، دقیقا در شهریور و مهر کاهش پیدا کرد. نتیجه این وضعیت هم اتفاق خیلی بدی شد؛ قطعیهای برق فراگیر و آن حس نارضایتی که در عامه مردم ایجاد شد و من مطمئن هستم که خود دولت چهاردهم هم از این وضعیت راضی نبود.
برنامه دولت سیزدهم برای حل ناترازیها
احسان خاندوزی: ما در دولت پیش ، هم تدابیر کوتاهمدت و هم تدابیر اساسی پایدار بنیادین و به قول بچههای بازار سرمایه، فاندامنتال برای حل نا ترازیها درنظر گرفتیم. خب تدبیرهای کوتاهمدت در همان شهریور، مهر و آبان سال ۱۴۰۰ انجام شد، اما مسکن بود. ما لازم بود اصل ماجرا را چاره کنیم؛ بهعنوان مثال ناترازی بودجه دولت، بالاخره سالهای سال داشت فشار میآورد. بهنظر میرسید که با ایجاد کردن انضباط بودجهای خیلی از مسائل حل میشود.خوب ما سال ۱۴۰۰ را برای زیرسازی آن اصلاح بنیادین بودجه صرف کردیم، ثمرهاش را اول سال ۱۴۰۱دیدیم. برای نخستینبار بعد از ۵۰،۴۰ سال در فروردین ۱۴۰۱ حقوق کارمندهای دولت در شرایطی پرداخت شد که یک ریال از تنخواه بانک مرکزی استفاده نکردیم. الحمدلله این روند، پایدار بود و سال ۱۴۰۲ هم دقیقا همین شد و سال ۱۴۰۳ با تکمیل کردن پروژه حساب واحد خزانه و اتفاقاتی که در حوزه خزانهداری افتاد، این روند ادامه پیدا کرد.
۲۳۳۰۲