خبرگزاری مهر؛ گروه اقتصاد _ طیبه بیات؛ اقتصاد ایران، سالها است که با چالشهای متعددی از جمله تحریمها، تورم و وابستگی به نفت دست و پنجه نرم میکند. در این میان، مذاکرات میان ایران و آمریکا همواره به عنوان یک متغیر کلیدی در معادلات اقتصادی کشور مطرح بوده است. اما آنچه مورد سوال است و اهمیت دارد این است که آیا میتوان بدون در نظر گرفتن نتایج این مذاکرات، اقتصاد ایران را از وضعیت موجود نجات داد؟
پاسخ کارشناسان اقتصادی بسیاری این است که بدون مذاکرات هم میتوان اقتصاد موجود را درمان کرد. به گفته آنها، ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و اتخاذ سیاستهای کارآمد، میتواند بدون چشمداشت به توافقات خارجی، گامهای بلندی در مسیر توسعه اقتصادی بردارد.
طبق تحلیل برخی از کارشناسان اقتصادی در کشور، راهکارهایی مانند تنوعبخشیدن به اقتصاد کشور، کاهش وابستگی به نفت و توسعه صنایع غیر نفتی در بهبود وضعیت اقتصادی کشور مؤثر خواهند بود.
آنها بر این باورند که ایران باید با سرمایهگذاری در صنایع معدنی، پتروشیمی، کشاورزی، گردشگری و فناوریهای نوین، وابستگی خود به درآمدهای نفتی را کاهش دهد و دولت هم با ارائه مشوقهای صادراتی و تسهیل فرآیندهای گمرکی، از صادرکنندگان غیرنفتی حمایت کند تا سهم این بخش از درآمدهای ارزی کشور افزایش یابد.
حمایت از شرکتهای دانشبنیان و تجاریسازی ایدههای نوآورانه نیز میتواند ارزش افزوده بالایی ایجاد کرده و به رشد اقتصادی کشور کمک کند. همچنین بهبود فضای کسب و کار و جذب سرمایهگذار از یک سو و اصلاح قوانین و مقررات دست و پا گیر از سوی دیگر در تغییر شرایط موجود اثرگذار است.
برخی بر این رویکرد تأکید دارند که دولت باید با حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر، فرآیندهای صدور مجوزها و تسهیل فعالیتهای اقتصادی را تسریع و با ایجاد شفافیت در فرآیندهای اداری و قضائی و برخورد قاطع با مفسدان، اعتماد سرمایهگذاران را جلب کند.
طبق نظر کارشناسان، ایجاد ثبات اقتصادی از طریق کنترل تورم و ایجاد ثبات در نرخ ارز، میتواند زمینه را برای سرمایهگذاریهای بلندمدت فراهم کند. همچنین توسعه روابط اقتصادی با کشورهای همسایه و منطقه و تقویت همکاریهای تجاری نجات بخش اقتصاد کشور خواهد بود. ایران باید از طریق گسترش روابط تجاری با کشورهای همسایه و عضویت در سازمانهای منطقهای، بازارهای جدیدی را برای صادرات محصولات خود پیدا کند و با ارائه مشوقهای جذاب و تسهیل فرآیندهای سرمایهگذاری، سرمایههای خارجی را به سمت پروژههای سودآور در ایران جذب کند.
گفتنی است که سرمایهگذاری در توسعه بنادر، خطوط ریلی و جادهای، میتواند نقش ایران به عنوان یک مرکز ترانزیتی در منطقه را تقویت کند.
دولت و حاکمیت میتواند با تشدید نظارتها و برخورد قاطع با قاچاقچیان، از خروج غیرقانونی ارز از کشور جلوگیری کند و با اصلاح نظام مالیاتی و شناسایی و اضافه کردن مؤدیان جدید به نظام مالیاتی، درآمدهای دولت را افزایش دهند و با تقویت سامانههای اطلاعاتی و نظارتی، از فرار مالیاتی جلوگیری کرده و عدالت مالیاتی را برقرار کنند.
بهبود بهرهوری و ارتقای کیفیت تولید و سرمایهگذاری در آموزش و پژوهش و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و تشویق بنگاههای اقتصادی به استفاده از فناوریهای نوین، میز در بهبود اقتصاد کشور اثرگذار خواهد بود.
البته هر باوری موافقان و مخالفان مخصوص به خود و چالشها و موانعی برای تحقق دارد و اجرای این راهکارها با چالشهایی نیز روبرو است. مقاومت در برابر تغییر، کمبود منابع مالی، ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی و تحریمهای بینالمللی از جمله موانعی هستند که باید بر آنها غلبه کرد.
نجات اقتصاد ایران بدون وابستگی به مذاکرات، امری ممکن است. با اتکا به توان داخلی، برنامهریزی دقیق و همکاری همه بخشهای جامعه، میتوان مسیر توسعه اقتصادی را هموار کرد و آیندهای روشن را برای کشور رقم زد با اتکا به توان داخلی، برنامهریزی دقیق و همکاری همه بخشهای جامعه، میتوان مسیر توسعه اقتصادی را هموار کرد و آیندهای روشن را برای کشور رقم زد.
اتخاذ تصمیمات مدیریتی درست و سر و سامان دادن به اقتصاد کشور نیازمند آن است که همگان روی اصول اتفاق نظر داشته باشند به این معنا که تحقق اهداف را در گروی یک انتظار مشخص، قرار ندهند و از راهکارهای متعدد برای برون رفت از مشکلات استقبال کنند. به عنوان مثال مذاکرات ایران و آمریکا همواره موافقان و مخالفان پر و پا قرصی داشته اما بر کسی پوشیده نیست که شرط بندی روی اسب بازنده هم بی ضرر و کم ضرر نخواهد بود.
در این میان باید نظرات افراطیون، که همه چیز را در مذاکره میبینند با حقایق موجود همسو کرد. برای اینکه بتوان موافقین مذاکره ایران و آمریکا را متقاعد کرد که مشکلات اقتصادی صرفاً با مذاکرات مرتفع نمیشود و نباید همه چیز را به آن گره زد، میتوان از استدلالهای زیر استفاده کرد:
ارائه شواهد تاریخی
مذاکرات قبلی و توافق برجام؛ با اشاره به تجربه برجام، میتوان نشان داد که حتی در صورت توافق، رفع کامل مشکلات اقتصادی زمانبر است و نیازمند اقدامات داخلی است. همچنین، احتمال بازگشت تحریمها یا عدم اجرای کامل تعهدات از سوی طرف مقابل وجود دارد.
تجربه سایر کشورها
بررسی تجربیات کشورهایی که پس از توافقات بینالمللی نتوانستند به سرعت مشکلات اقتصادی خود را حل کنند، میتواند نشان دهد که توافقات به تنهایی کافی نیستند.
ضرورت اصلاحات ساختاری
باید تأکید کرد که بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران، ریشه در مسائل داخلی مانند عدم شفافیت، مقررات دست و پاگیر و نظام بانکی ناکارآمد دارند. اینها با هیچ مذاکره و توافقی برطرف نخواهند شد.
تنوعبخشی به اقتصاد
وابستگی شدید به نفت، اقتصاد ایران را در برابر تکانههای خارجی آسیبپذیر کرده است. برای کاهش این آسیبپذیری، باید اقتصاد را متنوع کرد و صنایع غیرنفتی را توسعه داد. این کار نیازمند سرمایهگذاری، فناوری و نیروی کار ماهر است که نمیتوان این موارد را صرفاً از طریق مذاکره به دست آورد.
آنچه باید مورد تأکید و توجه قرار گیرد این است که توافق، یک فرصت است، نه یک راهحل جادویی. برای بهرهبرداری از این فرصت، باید برنامهریزی دقیق و اقدامات مؤثر انجام داد.
اقتصاد مقاومتی:
مفهوم اقتصاد مقاومتی به معنای خودکفایی و تابآوری در برابر فشارهای خارجی است. این مفهوم نباید به معنای انزوا و قطع ارتباط با جهان تلقی شود، بلکه به معنای تقویت توانمندیهای داخلی و کاهش وابستگی به عوامل خارجی است.
از طرف دیگر، باید تلاش کرد تا با استفاده از زبان مشترک منافع ملی، همه طرفها را متقاعد کرد که هدف نهایی، بهبود وضعیت اقتصادی کشور است. مذاکره و توافق با آمریکا، تنها یکی از ابزارهای رسیدن به این هدف است و نباید به عنوان تنها راه حل در نظر گرفته شود.
همکاری و همافزایی
باید بر اهمیت همکاری و همافزایی میان همه جناحهای سیاسی و اقتصادی کشور تأکید کرد. حل مشکلات اقتصادی نیازمند یک تلاش ملی است و نباید به یک جریان خاص محدود شود.
افراد اثرگذار همچنین، به جای کلیگویی، باید برنامههای مشخص و قابل اجرا برای اصلاحات اقتصادی ارائه کنند که شامل اهداف کمی، زمانبندی مشخص و سازوکارهای نظارتی باشد.
بخش خصوصی نیز نقش مهمی در توسعه اقتصادی دارد. باید با ایجاد فضای مناسب برای فعالیت بخش خصوصی، از ظرفیتهای آن برای سرمایهگذاری، تولید و صادرات استفاده کرد.
با استفاده از این استدلالها و ارائه شواهد و راهکارهای مشخص، میتوان موافقین مذاکره را متقاعد کرد که مشکلات اقتصادی ایران پیچیدهتر از آن هستند که صرفاً با مذاکره حل شوند و نیازمند یک رویکرد جامع و چندبعدی هستند.