فرارو- ناصر ذاکری، کارشناس توسعه اقتصادی؛ اخیراً فرمانده محترم نیروی انتظامی از قاطعیت این نهاد در برخورد با اراذل و اوباش که امنیت جامعه را مختل میکنند، خبر داده و گفتهاند که در سال جدید از روی اراذل رد خواهیمشد. در زیر به چند نکته قابلتأمل و مرتبط با این موضوع میپردازم:
۱ – امنیت داشتهای بسیار ارزشمند است، و پلیس بهعنوان حافظ امنیت در سطح جامعه مأموریتی بسیار مهم برعهده دارد. اینکه فرمانده از قاطعیت و پایبندی پلیس به تأمین امنیت برای شهروندان و برخورد سرسختانه و البته قانونمند با دشمنان امنیت جامعه سخن میگوید، بسیار امیدبخش است و شایسته تقدیر. ای کاش مسؤولان کشور در همه حوزهها با چنین سطحی از سرسختی و جدیت با مأموریت خود روبهرو شوند: متولیان امر مبارزه با فساد اختلاسگران را به حال خود رها نکنند و آنان را به گوشه رینگ برانند؛ مسؤولان نظام آموزش رسمی کشور در مقابله با پدیده نگرانکننده فقر آموزشی بیعملی پیشه نکنند؛ مسؤولان حفظ محیط زیست سرسختانه با عواملی که تخریب محیط زیست را سرعت میبخشند، مقابله کنند؛ و ...
۲ – فرمانده در سخنان خود به گروهی از مجرمان اشاره میکند که به شکل سازمانیافته امنیت یک محله را مختل کرده، و از شهروندان باج میخواهند و با حمله پلیس همگی تارومار شدهاند. در گذشته هم بارها در صفحه حوادث روزنامهها از دستگیری فردی شرور که مدتها از ساکنان یک محله باج میگرفته و مزاحم شهروندان بوده، سخن گفتهشدهاست.
ناگفته پیداست که این رفتار مجرمانه بهیکباره و بدون مقدمات از افراد مجرم ظاهر نمیشود. فرد مجرم ابتدا با چاقویی که مثلاً تیغه ۵سانتی دارد، کارش را آغاز میکند و در ادامه چاقویی ۲۰سانتی را انتخاب میکند و در نهایت کارش به قمه ۵۰سانتی میکشد. ازاینرو اگر با فردی که در ابتدای راه و در مرحله چاقوی ۵سانتی است، برخورد مناسبی بشود، او هرگز جرأت نخواهد کرد به توسعه کسبوکارش با چاقویی بزرگتر بیندیشد. پیشینیان خردمندمان این وضعیت را با ضربالمثل تبدیل شدن تخممرغدزد به شتردزد به تصویر کشیدهاند. وقتی با خطایی در سطح تخممرغدزدی برخورد بازدارنده نشود، بیتردید باید منتظر شتردزدی باشیم.
در مورد همین پرونده مورداشاره فرمانده محترم، بد نیست ایشان دستور بدهند گزارش مبسوطی از سوابق این ۶نفر مجرم و برخورد قبلی نهادهای انتظامی و قضایی با آنها ارائه شود تا بتوان درمورد فرایند تبدیل تخممرغدزد به شتردزد دقیقتر و مستندتر سخن گفت و با شناسایی خطاها و کاستیهای سیستم، در صدد مقابله با آنها برآمد. بیتردید با چنین اقدامات اصلاحی که میتوان آن را مصداق «پیروزی بدون جنگ» دانست، هزینه تأمین امنیت برای شهروندان به طرز محسوسی کاهش خواهدیافت.
۳ – کارشناسان و ناظران دلسوز همواره از بازدارنده نبودن شیوههای برخورد با مجرمان از جمله اراذل و اوباش انتقاد میکنند. بسیار دیده شده که مثلاً فردی به جرم سرقت روانه زندان شده، و بعد از طی دوران زندان، در اولین ساعات آزادی بار دیگر مرتکب سرقت شدهاست. حتی گاه دوران زندان موقعیتی را برای آموزش و فراهم آوردن امکان ارتباط بیشتر با جامعه مجرمین در اختیار افراد کمتجربهتر قرار میدهد. در مورد گروه اراذل و اوباش هم تاکنون گزارشی از اثربخش بودن مجازات برای دستگیرشدگان منتشر نشدهاست. درواقع این افراد با دستگیری و روانه زندان شدن برای مدتی امکان شرارت در بیرون زندان را از دست میدهند، ولی پس از آزادی بار دیگر رفتار مخل امنیت اجتماعی را در پیش میگیرند. همچنین اشکال دیگر مجازات از نوع شلاق یا جبران خسارت مالی وارده به قربانیان و گاه گرداندن در محلات همراه با تحقیر نیز بازدارندگی قابلاعتنایی نداشتهاست.
ازاینرو به نظر میرسد باید مطالعات جامعی برای یافتن شیوههای نوین با قدرت بازدارندگی بیشتر و در عین حال کمهزینهتر انجام پذیرد. استفاده از ابزار برقراری محرومیت مؤثر از حقوق اجتماعی مانند محرومیت از حق ثبت اسناد مالکیت، حق افتتاح حساب بانکی، اقامت اجباری، توقیف اموال به نفع صندوق حمایت از قربانیان خشونت و ... ممکن است بهعنوان مکمل برای مجازات زندان برای کسانیکه با توسل به خشونت در روند برقراری امنیت اجتماعی خلل وارد میکنند، بازدارندگی بیشتری ایجاد کند.
۴ – فرمانده محترم از برخورد قاطعانه مأموران با گروه اراذل و استفاده مأموران از سلاح گرم که منجر به زخمی شدن هر شش نفر و حتی احتمال «به درک واصل شدن» یکی از مجروحان سخن میگوید. بیتردید استفاده مأموران از سلاح گرم منطبق با قوانین مربوط و با رعایت تمام اصول و ضوابط انجام گرفتهاست، چنین مأموریتی حتی اگر منجر به فوت یک یا چند نفر از دشمنان امنیت اجتماعی بشود، حرجی بر مدافعان امنیت شهروندان نیست.
اما نمیتوان از کنار این حقیقت گذشت که استفاده از تعبیر «به درک واصل شدن» برای تعریف چنین وضعیتی مجاز نیست. مدافعان امنیت در دوران آموزش خود یاد میگیرند که استفاده از سلاح گرم فقط برای لحظات بحرانی و شرایطی است که هیچ کار دیگری از آنان برنمیآید. البته هدف فرمانده از انتخاب این لحن بیان فقط نشان دادن قاطعیت پلیس در برخورد با اراذل بود. بااینحال ممکن است این شیوه بیان احساسی نوعی آثار منفی در رفتار مدافعان خدوم امنیت اجتماعی بگذارد.
به بیان دقیقتر استفاده از تعابیر متضمن خشونت (خشونت کلامی) آنهم از سوی عالیترین مقام نهاد حافظ امنیت اجتماعی بهعنوان آخرین ابزار و در شرایطی که همه ابزار و روشهای دیگر آزمودهشده، و به هر دلیلی کارآمدی خود را موقتاً از دست دادهاند، مجاز تلقی میشود. ازاینرو جا دارد فرمانده محترم با تصحیح بیانات خود راه را بر هرگونه استفاده تبلیغاتی دشمنان یا بدآموزی احتمالی نیروهای جوان و تازهکار ببندند.
۵ – از منظر تعالیم دانش اقتصاد امنیت اجتماعی را میتوان کالایی بسیار ارزشمند در نظر گرفت که پرداخت هزینه گزاف برای تهیه آن از توجیه کافی برخوردار است. بااینحال ضرورت دارد برای بررسی ابعاد مختلف موضوع و یافتن روشهایی که میتوانند با صرف هزینه کمتر کالای بیشتر و باکیفیتتر را در اختیار جامعه قرار بدهند، پژوهشهای گسترده انجام بگیرد. پژوهش برای یافتن بهترین شیوه مدیریت تأمین امنیت اجتماعی، بهترین شیوه جلب و بازسازی اعتماد مردمی، بهترین شیوه استفاده از کمک مردم برای ارتقای کیفی و کمّی امنیت و ... یک ضرورت انکارناپذیر است.