به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یونسکو در سال ۱۹۹۵، سالروز تولد شکسپیر و سروانتس را بر اساس یکی از نسخههای گاهشمار، به منظور ترویج مطالعه و جلب توجه به صنعت نشر، به عنوان روز جهانی کتاب برگزید. همچنین بر اساس سنتی در کاتالونیای اسپانیا، ۲۳ آوریل مصادف با روز سنت جورج، مردم با اهدای کتاب و گل سرخ به همدیگر، آن را جشن میگیرند. این آیین بر انتخاب این تاریخ به عنوان روز جهانی کتاب تأثیرگذار بود. اما آیا این روز در ایران هم مانند کشورهای اروپایی به رسمیت شناخته میشود؟
سرانه کتابخوانی در ایران طی دهسال گذشته
سرانه مطالعه در ایران همواره محل بحث بوده و آمارهای متفاوتی از آن ارائه شده است. اما به طور کلی، متوسط زمان صرفشده برای مطالعه در ایران پایین گزارش شده و در سالهای اخیر روند کاهشی قابل توجهی نیز از سر گذرانده است. بر پایه آمار مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹، افراد باسواد ۱۵ ساله و بیشتر به طور متوسط روزانه حدود ۱۶ دقیقه و ۳۶ ثانیه را به خواندن اختصاص میدادند. از این میزان، حدود ۱۳ دقیقه صرف مطالعه کتابهای غیر درسی، ۲٫۷ دقیقه صرف خواندن روزنامه و کمتر از ۱ دقیقه صرف خواندن مجله میشد.
برخی نظرسنجیهای دولتی ارقام بالاتری ارائه دادهاند. برای مثال، در سال ۱۴۰۲ وزیر ارشاد دولت سیزدهم مدعی شد سرانه مطالعه ،بدون احتساب کتب درسی و ادعیه مذهبی، ۳۳ دقیقه در روز است. اما یک سال بعد، وزیر ارشاد دولت چهاردهم این رقم را تنها ۱۳ دقیقه در روز اعلام کرد. به گفته رئیس انجمن ناشران، اگر زمان خواندن قرآن، ادعیه، روزنامه و شبکههای اجتماعی را کنار بگذاریم، زمان واقعی مطالعه کتاب برای هر ایرانی فقط حدود دو دقیقه در روز است.
در مجموع سرانه کتابخوانی ایران در دهه گذشته پایین و روبهکاهش بوده است. این در حالی است که متوسط زمان مطالعه روزانه در جهان حدود ۴۵ دقیقه و در کشورهای توسعهیافته در مواردی تا ۹۰ دقیقه گزارش شده است.
کاهش تیراژ کتاب نیز گواه دیگری بر افت مطالعه در ایران است. اگر چه جمعیت ایران از در دهه ۵۰ تا امروز بیش از دو برابر شده، اما میانگین تیژاژ کتاب از حدود سه هزار نسخه به کمتر از ۵۰۰ جلد کاهش یافته است.
عوامل کاهش فرهنگ کتابخوانی در ایران
رسانههای نزدیک به دولت ایران، در سالهای گذشته به این موضوع پرداختهاند. خبرگزاری تسنیم در گزارشی تغییر سبک زندگی و گسترش فناوری را از دلایل دوری مردم از کتاب و مطالعه عنوان کرده و عدم ترویج عادت مطالعه در مدارس و دانشگاهها را از دیگر دلایل برشمرده است. باشگاه خبرنگاران جوان نیز در گزارشی در سال ۱۴۰۰ به هزینهی بالای کتاب و مشکلات اقتصادی اشاره کرده است.
با این وجود، فارغ از موارد یاد شده، مشکلات ساختاری در صنعت نشر نیز هم خوانندگان و هم کتابفروشیهای ایران را تا حد قابل توجهی متاثر کرده است. سختگیریهای سانسور بر کتابها، از مرحله دریافت مجوز چاپ تا توزیع، منجر شده بسیاری از عناوین بالقوه جذاب برای مخاطبان بهموقع یا هرگز منتشر نشوند. نویسندگان و ناشران برای دریافت مجوز چاپ گرفتار فرآیندهای طولانی و سلیقهای ممیزی میشوند که حاصل آن کاهش تنوع کتابهای در دسترس است.
اگرچه مرجان نوذری، معاون برنامهریزی و امور اهل قلم دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشتر گفته بود«سعی میکنیم ممیزیها سلیقهای نباشد»، اما به نظر میرسد این تلاش چندان موفق نبوده است.
آیا دولت ایران از نشر حمایت میکند؟
دولت ایران در سالهای اخیر مدعی شده برای بهبود وضعیت کتاب و کتابخوانی، اقداماتی انجام داده است، با این حال بسیاری از فعالان نشر این اقدامات را ناکافی میدانند. برای مثال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مواردی با تخصیص ارز دولتی برای واردات کاغذ یا توزیع کاغذ یارانهای به ناشران تلاش کرده قیمت تمامشده کتاب را کنترل کند یا دولت هر سال بودجهای برای خرید کتاب از ناشران و تجهیز کتابخانههای عمومی اختصاص میدهد. این روند اخیراً بهصورت متمرکزتری در دوره جدید وزارت ارشاد آغاز شده است. در بهمن ۱۴۰۳ وزارت فرهنگ از آغاز فرآیند خرید تعداد قابل توجهی کتاب از ناشران خبر داد که هدف آن حمایت مالی از ناشران و مؤلفان و تزریق کتابهای جدید به کتابخانهها عنوان شده است.
از حدود سال ۱۳۹۴، موسسه خانه کتاب، وابسته به وزارت ارشاد، طرحهایی موسوم به «عیدانه» کتاب، تابستانه کتاب، پاییزه و زمستانه اجرا کرده که طی آن یارانه تخفیف خرید کتاب به مشتریان ارائه میشود. در این طرحها، خریداران کتاب میتوانند در بازهای مشخص با مثلاً ۲۰٪ تخفیف، که دولت تامین میکند، از کتابفروشیهای عضو طرح خرید کنند. هدف این بوده که در مقاطع مختلف سال، تقاضا برای خرید کتاب تحریک شود و کتابفروشان نیز منتفع گردند.
دولت همچنین مدعی شده برخی تسهیلات برای راهاندازی و استمرار کسبوکار کتابفروشیها فراهم میکند. به عنوان مثال، در آبان ۱۴۰۱آییننامهای تصویب شد که طبق آن تعرفه فرهنگی برق و خدمات برای کتابفروشیها در نظر گرفته میشود و فرآیند صدور مجوز کسب آنان سادهتر میگردد. یکی دیگر از ایدههای دولت، استفاده از فضاهای مازاد دولتی برای تأسیس کتابفروشیهای جدید یا کمک به گسترش آنها بوده است.
سرانه مطالعه در اروپا و حمایتهای دولتی در غرب
نگاهی به وضعیت کتابخوانی و سیاستهای حمایتی در برخی کشورهای اروپا، بهویژه فرانسه، آلمان و سوئد، میتواند تصویر روشنتری از فاصلهها و شباهتها به دست دهد. در این کشورها سرانه مطالعه عموماً بالاتر از ایران است و دولتها سازوکارهایی برای تقویت صنعت نشر و کتابفروشیها در برابر تحولات عصر جدید دارند.
فرانسه به داشتن فرهنگ کتابخوانی قوی و شبکه گسترده کتابفروشیهای مستقل شهرت دارد. حدود ۸۹٪ مردم فرانسه خود را کتابخوانمیدانند و در سال ۲۰۲۳ متوسط تعداد کتابهایی که یک فرد فرانسوی در یک سال خوانده ۲۲ جلد بوده است.
دولت فرانسه از گذشتههای دور با سیاستهای گوناگون، اکوسیستم کتاب را مورد حمایت قرار داده است. مهمترین ابزار حقوقی در این زمینه قانون قیمت ثابت کتاب، قانون لان ۱۹۸۱، است که ناشران را ملزم میکند قیمت فروش کتاب را روی جلد تعیین کنند و کتابفروشیها و وبسایتها حق ندارند کتاب جدید را با بیش از ۵٪ تخفیف بفروشند. این قانون مانع نزاع قیمتی و سلطهی فروشگاههای بزرگ شده و بقای ۳۵۰۰ کتابفروشی مستقل در فرانسه را ممکن ساخته است. همچنین دولت یارانههایی از طریق مرکز ملی کتاب (CNL) برای ناشران، در ترجمه آثار یا انتشار کتابهای فاخر، در نظر میگیرد و برنامههای ترویج کتابخوانی، مانند جشنوارهها، هفته کتاب و ... را به صورت مستمر اجرا میکند. صنعت نشر فرانسه به مدد این حمایتها، علیرغم ظهور فناوری دیجیتال، همچنان پررونق مانده و کتابفروشیهای محلی از بازار حذف نشدهاند. تعداد کتابفروشیهای فرانسه بیش از سه برابر بریتانیاست و حدود ۱۲ هزار شغل را دربرمیگیرد.
در آلمان نیز مطالعه کتاب فعالیتی رایج قلمداد میشود، هرچند طی دهه اخیر زمانی که مردم صرف مطالعه میکنند اندکی کاهش یافته است. بر پایه گزارش اداره آمار فدرال آلمان، در سال ۲۰۲۲ مردم این کشور به طور متوسط روزانه ۲۷ دقیقه را به مطالعه اختصاص دادند که نسبت به ده سال قبل ۵ دقیقه کمتر است. در سالهای اخیر یک نکته امیدبخش در آلمان، افزایش علاقهمندی جوانان به کتاب بوده است که به گفته رئیس اتحادیه ناشران آلمان، نوعی «تب مطالعه» در نسل زیر ۳۰ سال ایجاد کرده است. شبکههای اجتماعی و معرفی کتاب در فضای مجازی نیز به جذب مخاطبان جدید کمک کرده و منجر به شور و شوق کتابخوانی میان نوجوانان آلمانی شده است.
از منظر حمایتی، آلمان مشابه فرانسه قانون قیمت ثابت کتاب را اجرا میکند (Buchpreisbindung) که از دهه ۱۹۸۰ رسمیت یافته و تخفیفدهی نامتعارف را ممنوع کرده است. این قانون یکی از عوامل پایداری کتابفروشیهای مستقل در برابر فروشگاههای زنجیرهای و آنلاین به شمار میرود. علاوه بر آن، دولت آلمان و ایالتهای این کشور یارانههایی برای صنعت نشر قائلاند؛ برای مثال نرخ مالیات بر ارزش افزوده کتاب را پایینتر از کالاهای عمومی (۷٪ برای کتاب در برابر ۱۹٪ برای بسیاری کالاهای دیگر) تعیین کردهاند تا کتاب ارزانتر به دست مصرفکننده برسد.
کشور سوئد به عنوان یک نمونه دیگر اروپایی، از نظر سرانه مطالعه وضعیت قابل توجهی دارد. طبق آمار، حدود ۸۰٪ از بزرگسالان سوئدی حداقل یک کتاب در سال مطالعه میکنند. یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۰ نشان داد نزدیک به یکچهارم مردم سوئد هر روز کتاب میخوانند. در حوزه صنعت کتاب سوئد اگرچه قانون قیمت ثابت مانند فرانسه ندارد، اما دولت از طریق یارانه به ناشران برای چاپ کتابهای کودکان و آثار ادبی ارزشمند، همچنین حمایت از ترجمه و حضور در نمایشگاههای کتاب بینالمللی، از نشر کتاب پشتیبانی میکند. همچنین دولت بودجه ویژهای بالغ بر ۶۵۸ میلیون کرون در سال ۲۰۲۴ برای خرید کتاب و تقویت کتابخانههای مدارس اختصاص داده است.
تغییر شغل، دغدغه بسیاری از کتابفروشان ایرانی
یورونیوز به مناسبت روز جهانی کتاب با یک کتاب فروش و فعال حوزه نشر در ایران گفتگو کرده است. این فعال فرهنگی از اوایل دهه نود دست کم سابقه راهاندازی سه کتاب فروشی و مدیریت آنها را در تهران و یکی از شهرستانهای کشور داشته است. او که با توجه به وضعیت بحرانی نشر و کتاب در ایران، امروز به تغییر پیشهی خانوادگیاش فکر میکند به یورونیوز میگوید: «مسئله اقتصادی مهم است اما فراتر از آن فرهنگ کتابخوانی و اشاعهی آن جایی در سیاستهای کلی دولتها نداشته است». او ضمن اشاره به افزایش حدود ۵۰ درصدی نرخ کاغذ در سال جدید گفت:« اگر کتابی را قبل از عید نوروز به قیمت ۲۰۰ هزار تومان میخریدیم با توجه به افزایش قیمتها حالا باید منتظر قیمتهای بین ۲۸۰ تا ۳۲۰ هزار تومان باشیم، با این وجود کتاب پیش از آن هم جایی در سبد خانوار نداشت.»
محسن در مورد فرهنگ کتابخوانی در ایران به یورونیوز میگوید:«علاقه به کتاب در ایران، به صورت موروثی منتقل میشود. مثلا اگر در یک خانواده شخص کتابخوانی وجود داشته باشد ممکن است افراد جوانتر به پیروی از او کتابخوان شوند. اما سیاستی کلی برای ترویج کتابخوانی و مطالعه هیچ وقت در دستور کار نظام حاکم نبوده است». او که این روزها به جز انتشارات خودش مدیریت یک کتابفروشی بزرگ را بر عهده دارد در ادامه میافزاید: « برخی از مشتریان ما افراد متمول یا شرکتهای بزرگ و مدارس غیرانتفاعی و خصوصی هستند که برای کارمندان و دانشآموزانشان هدایایی تهیه میکنند. دست کم در سه مورد ما فروشهای قریب به سیصد میلیون تومانی به چند نهاد داشتیم، اما آنها کالاهای لوکس مانند، ماگ، آثار هنری، عروسک و نظایر آن را انتخاب کردند و حتی یک جلد کتاب در میان آنها نبود». او همچنین خاطر نشان کرد:« ممکن است در روز قریب به ۲۰۰ نفر وارد مجموعه فرهنگی ما شوند، اما کمتر از پنج درصد آنها حتی به قسمت کتابفروشی پا میگذارند.
در مورد حمایتهای دولتی یاد شده محسن به یورونیوز میگوید:« هر ارگان و نهاد دولتی با سیاستهای سلیقهای مدیرانش اداره میشود. صرف وجود یک مصوبه بدون در نظر گرفتن سلایق ایشان و روابط موجود اهمیت چندانی ندارند. برای مثال نه من و نه هیچ کدام از همصنفهای همفکرم تقریبا هیچ وقت از این کمکها استفاده نکردهایم. تنها مورد برای ما شرکت در یک نمایشگاه بود که به واسطه آشنایی با یک شهردار در یکی از شهرستانها میسر شد.» او همچنین اضافه کرد:« این حمایتها اغلب به سمت جریانهای سیاسی همفکر دولت وقت میروند و در هر دولت و دورهای تغییر مییابند. برای مثال انتشارات قاسم سلیمانی در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در دوره ابراهیم رئیسی بزرگترین غرفه را به خود اختصاص داده بود».
محسن بر این باور است که بیش از پنجاه درصد ناشران بخش خصوصی در نمایشگاه بینالمللی امسال که در روزهای آتی برگزار خواهد شد شرکت نخواهند کرد. با این وجود بر این باور است که نسل جدید دهه ۸۰ و ۹۰ به شکل قابل توجهی به یادگیری و مطالعه علاقهمندند. او در این باره گفت:« اگر برنامهی منسجمی برای جذب این قشر وجود داشته باشد شاید بتوان شاهد تغییر و تحولی اساسی حتی در سرانه مطالعه در سالهای آینده باشیم. با این وجود این روزها به همراه خانوادهام که سالهاست در این حوزه فعال هستیم به تغییر شغل فکر میکنیم».
قیمت کتابهای درسی و هزینه لوازمالتحریر در کدام پنج کشور بزرگ اروپایی بیشتر است؟
نگاهی به وضعیت کنونی صنعت نشر و سرانه مطالعه در ایران، تصویر نگرانکنندهای را نمایان میسازد. کاهش شدید تیراژ کتاب، تعطیلی پیدرپی کتابفروشیها و معضلاتی مانند سانسور، بحران کاغذ و قاچاق کتاب، همگی نشان از بحرانی دارند که حیات فرهنگی جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. گرچه دولت تلاشهایی برای حمایت از ناشران و کتابفروشان انجام داده، اما در مقایسه با الگوهای موفق کشورهای اروپایی همچون فرانسه و سوئد، این حمایتها پراکنده، ناکافی و کماثر به نظر میرسند.
با این همه، آنچه همچنان امیدبخش است، مقاومت و تلاش فعالان مستقل فرهنگی و اشتیاق جوانان به حفظ و احیای فرهنگ مطالعه است. روز جهانی کتاب فرصتی دوباره فراهم میکند تا مسئولان، سیاستگذاران و جامعه ایرانی به ضرورت توجه جدیتر به کتاب و کتابخوانی بیندیشند؛ ضرورتی که نهتنها آینده صنعت نشر، بلکه آینده فرهنگی و اجتماعی کشور را رقم خواهد زد.
۲۴۴۵۷