به گزارش بهداشت نیوز، از تعصب تا خودرأیی، خطاهای شناختی در انتخاب همسر را بشناسید و با مشورت و بررسی دقیق، به سوی ازدواج موفق گام بردارید.
انتخاب همسر از شروع تا پایانش برای هر فرد بالغ و مجردی، مرحله‌ای بسیار مهم و اغلب دشوار به‌حساب می‌آید.
شاید کمتر انتخابی را در طول زندگی تجربه کرده باشید که تا این اندازه مرکز توجه، دقت و اهمیت قرار گرفته باشد. درست است که یک ازدواج خوب به ملاک‌های انتخاب بستگی دارد، اما با داشتن دیدگاه درست، استدلال منطقی و برنامه مناسب در زندگی، می‌توانید زمینه را برای یک ازدواج خوب فراهم کنید.
متأسفانه، نگرش‌ها و عقاید خاصی که در جامعۀ ما رواج یافته است، موجب ناامیدی و نارضایتی در مسیر انتخاب همسر می‌شوند.
بنابراین، کسب آگاهی دربارۀ نگرش‌ها، دیدگاه‌ها و همچنین طرز تفکر و عقایدتان درباره انتخاب همسر و در پیش گرفتن نگرشی منطقی و واقع‌بینانه می‌تواند در داشتن یک ازدواج موفق برای شما نقش بسزایی داشته باشد.
افراد قبل از ازدواج زمینه‌های ذهنی از آن دارند و انتظاراتی در ذهنشان نقش بسته است که احتمالاً به‌طور کامل از آنها آگاه نیستند و می‌تواند ریشه در واقعیت نداشته باشد.
این باورهای نادرست و غیرمنطقی افراد دربارۀ ازدواج نه‌تنها بر فرایند تصمیم‌گیری و ازدواج تأثیرگذار است؛ بلکه بر نوع رابطه‌ای که آنها بعداً با هم برقرار می‌کنند هم تأثیرگذار است.
باورهای نادرست یا خطاهای شناختی، خطاهایی هستند که عموماً منجر به نتیجه‌گیری اشتباه می‌شوند. اگرچه همه اطلاعات به شیوه صحیحی به مغز می‌رسد، اما شخص آنها را اشتباه تفسیر می‌کند؛ ازاین‌رو به آنها خطاهای شناختی می‌گویند.
این خطاها موجب اختلال در پردازش اطلاعات می‌شوند و فرد را از دستیابی به اطلاعات ناب محروم می‌کنند.
یکی از این شناخت‌های نادرست در مسیر همسرگزینی که معمولاً افراد خواسته و ناخواسته مرتکب می‌شوند، خطای تعصب است.
جرعه‌ای انعطاف و نرمی!
این‌قدر خشک نباش!
زود می‌شکنیا!
اون وقت آسیب می‌بینی!
می‌خوای بدونی چطوری؟ با من همراه شو.
با گریه، کتک‌کاری‌های همسرش را تعریف می‌کرد.
می‌گفت طوری صِدام به بیرون رفته بود که همسایه‌ها به پلیس زنگ زده بودند.
مدام داشت خودشو سرزنش می‌کرد که چرا اینو انتخاب کردم، چرا گول تحصیلاتشو خوردم.
می‌گفت هر دختری به تناسب شرایطش خواستگار داره، منم همین‌طور؛ اما برای من خیلی مهم بود که فرد تحصیل‌کرده‌ای باشه تا اینکه بالاخره سعید که مدرک فوق لیسانس داشت اومد، با خودم گفتم این یکی دیگه تحصیل کرده است و انگار در مقابل چشمانم بقیه ملاک‌ها کم‌رنگ‌تر شد و الآن میگم ای‌کاش بیسواد بود، اما خوش‌اخلاق بود و... .
این حکایت فردی است که دچار خطای تعصب شده است.
فرق خطای هاله‌ای و خطای تعصب این است که در خطای هاله‌ای شما فقط به یک عامل مورد نظر توجه دارید و نسبت به سایر جهات بی‌توجه هستید، ولی در خطای تعصب گرچه جهات دیگر را تا حدودی در نظر می‌گیرید، اما روی عامل مورد نظرتان حساسیت خاصی نشان می‌دهید. بنابراین مواردی هست که دختر یا پسر در یک مورد خاص در انتخاب همسر از خود تعصب نشان می‌دهد؛ مثلاً نوع پوشش و حجاب دختران یا تحصیلات و... ممکن است برای برخی افراد معیار بسیار مهمی باشد و امکان دارد فقط بر همین اساس تصمیم‌گیری نمایند. در این صورت چنین حساسیت افراطی و مشابه آن باعث می‌شود تا سایر عوامل تأثیرگذار در ازدواج در نظرتان کم‌رنگ گردد.
به عبارتی باید همه معیارها و عوامل مد نظرتان باشد نه فقط یک معیار. همچنین اعتقاد بیش‌ازحد به شناخت شخصی، اتکای بیش از اندازه به نظر شخصی و پافشاری بر روی آن می‌تواند شما را از دسترسی به اطلاعات بیشتر محروم کند.
شاید دیده یا شنیده باشید کسانی که خودرأی هستند و بیش از اندازه به نظر شخصی خود تکیه می‌کنند، فرصت مشورت یا سهیم شدن در تجربۀ دیگران را از دست می‌دهند.
مشورت و نظرسنجی از دیگران به‌اندازه‌ای مهم است که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است:
کسی که مشورت کند، از لغزیدن در خطاها مصون می‌ماند.
بدیهی است محروم کردن خود از راهنمایی و مشورت با افراد خردمند و باتجربه، شما را از دسترسی به اطلاعات کافی و ناب محروم می‌کند. در چنین وضعیتی است که تصمیم نادرست می‌تواند چالش بزرگی برای شما و همچنین بیشتر مردم باشد.
از طرفی ممکن است شما یا خانواده‌تان به شناخت شخصی خویش از طرف مقابل تکیه و اعتماد کنید، آن هم با این استدلال که چون همه چیز روشن است، پس دیگر نیازی به تحقیق نیست. در صورتی‌که ممکن است اولاً: جنبه‌های متعددی از زاویه دید شما دورمانده باشد و ثانیاً: کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند و اطلاعات حاصل شده از مسیرهای دیگر حتی اگر به دایره اطلاعات شما نیفزاید، عزمتان را در مسیری که برگزیده‌اید، راسخ‌تر می‌سازد.
منبع:
حوزه نیوز
کتاب انتخاب سمی، ص ۹-۸
