پیش از شروع لیگ بیستوچهارم و با توجه به نحوه یارگیری تیمها میشد حدس زد که تراکتور جزو مدعیان اصلی قهرمانی است. تیمی که از اشتباهات گذشته درس گرفته بود و این بار با شرایطی بهتر خود را برای حضور در لیگ آماده میکرد. مجموعهای از بهترین بازیکن داخلی و خارجی در تراکتور گردهم آمدند و البته در رأس آنها یک مربی باتجربه به نام دراگان اسکوچیچ قرار گرفت. تراکتور اگر چه عملکرد قابل قبولی در لیگ قهرمانان آسیا ۲ و جام حذفی نداشت، اما روند خوب خود در لیگ برتر را حفظ کرد تا در فاصله سه هفته مانده به پایان مسابقات نیاز به ۴ امتیاز برای قهرمانی داشته باشد. واقعیت این است که نماینده تبریز شایستهترین تیم برای قهرمانی است و در این نکته تردیدی وجود ندارد. بازیهای خوب شاگردان اسکوچیچ، تبریزیها را به آرزوی دیرینهشان نزدیک کرده است. با این وجود، اما اتفاقاتی رخ داده که سایه زشتی روی موفقیت تراکتور انداخته است. مهمترین بخش به فدراسیون فوتبال بازمیگردد، جایی که کمیته وضعیت در ابتدا در حکمی عجیب، بیسابقه و غیرقابل تصور، علیرضا بیرانوند را به خاطر فسخ قراردادش با پرسپولیس ۴ ماه به صورت تعلیقی محروم کرد. اینکه چگونه او مقصر بوده، اما تعلیقی محروم شده از نکات قابل تأمل است.
این حکم با اعتراض دو طرف به کمیته استیناف رفت، اما پرونده مدتها که در حال خاک خوردن است و احتمالاً زمانی از این حالت خارج میشود که قهرمانی تراکتور قطعی شده باشد. اینکه بررسی یک پرونده یک سال طول بکشد، اتفاقی است که فقط در فدراسیون فوتبال ایران رخ میدهد و احتمالاً نشانه مستقل بودن ارکان قضایی است!
در ادامه موضوع «کشاله ران» شجاع خلیلزاده پیش آمد و کمیته انضباطی به همین دلیل پای ایفمارک را وسط کشید تا مدارک پزشکی مورد بررسی قرار گیرد! اگر چه ابوالفضل حسنزاده رئیس کمیته انضباطی از رأی صادره مبنی بر جریمه ۵۰۰ میلیونی شجاع دفاع کرده و آن را منطبق بر قانون دانسته، اما نمیشود از اثر چنین آرایی چشمپوشی کرد. هر چقدر هم که این رأی قانونی و طبق مقررات و آییننامه بوده باشد، اما بازهم اثرات پیرامونی آن به قوت خود باقی خواهد ماند - در این باره گفتنیهای زیادی وجود دارد-. عدم صدور دستور موقت برای خلیلزاده و محرومیتهای تعلیقی این کمیته از نکات دیگر قابل توجه است. در واقع موفقیت تراکتور - و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد قهرمانی این تیم- با چنین احکام و رفتارهایی تحت الشعاع قرار گرفته و زشت شده است؛ وگرنه چه کسی است که منکر تواناییهای شاگردان اسکوچیچ شود؟ قطعاً تراکتور بدون این اتفاقات هم میتوانست بر جام قهرمانی لیگ برتر بوسه بزند ولی مسائل اشاره شده همه چیز را زیر سؤال برده است.
اکنون این پرسش پیش میآید که چرا باید یک پرونده یک سال طول بکشد و مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال چه توضیحی در این باره دارد؟ حتی اگر بنا را به استقلال ارکان قضایی بگذاریم؛ آیا رئیس فدراسیون خودش میپذیرد که یک پرونده یک سال به سرانجام نرسد و باعث این همه حرف و حدیث و شبهه شود؟
در کنار این مسائل، اتفاقاتی که روی نیمکت تراکتور و بعد از مسابقات این تیم رخ میدهد هم چاشنی کار شده است. خداداد عزیزی در این مسیر به دست خودش در حال تخریب چهره اش است. خیلی وقتها میتوان ادبیات، رفتار و منش بهتری داشت تا اینکه به خاطر یک جام یا سر مسئلهای دیگر اثری بدنام از خود به جا بگذاریم. از گل صعود به استرالیا تا این روزها چه بر خداداد گذشته است؟